تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۸۵ - ۱۶:۵۱

محمد بیات: بعد از گذشتن چند قسمت از سریال نرگس که ستاره اسکندری به جای پوپک گلدره در قاب تلویزیون حضور دارد، دیگر جنجال روزهای قبل فروکش کرده است.

برای یک زمان تقریبا طولانی (چیزی نزدیک به 20 قسمت از سریال نرگس) التهاب تغییر بازیگر حتی خباثت شوکت را هم به سایه برده بود.

این اتفاق البته در نوع خود بسیار جذاب و خبرساز بود؛ اینکه از اواسط یک سریال پربیننده تلویزیونی، بازیگری که نقش قهرمان را بازی می‌کند تغییر کند.

تا آنجا که به خاطر دارم، یک بار در تاریخ سینما، دو بازیگر با دو چهره کاملا متفاوت یک نقش را بازی کردند؛ این جسارت را لوئیس بونوئل در فیلم مهمش «میل مبهم هوس» انجام داد. بازیگران یک نقش واحد در فیلم استاد، دو چهره کاملا متفاوت داشتند.

در ایران اما قضیه هیچ ربطی به تئوری کارگردان نداشت؛ اینجا تقدیر، گونه دیگری را رقم زد. در میانه راه ساخت، پوپک گلدره که بعد از سال‌ها دوباره به ایران بازگشته بود و به تلویزیون، بر اثر یک سانحه رانندگی به کما رفت. تولید، متوقف شد. شوک زیادی به گروه سازنده وارد شده بود و آنها سردرگم به آینده فکر می‌کردند. این وضعیت در حال ادامه بود و وضعیت گلدره وخیم‌تر می‌شد. دو هفته تصویربرداری این مجموعه متوقف شد و پس از ناامیدی از بهبودی گلدره، گروه سازنده بر آن شد که ادامه این نقش را به هنرپیشه دیگری واگذار کند.

چهار بازیگر برای ایفای این نقش انتخاب شدند. هر چهار بازیگر از بازی امتناع کردند. در اوج ناامیدی گروه، ستاره اسکندری بازی در نقش را پذیرفت و کار، ادامه پیدا کرد. آن روزها شدت خبر مرگ گلدره خیلی باعث نشد به این فکر کنیم که وضعیت پخش چگونه خواهد بود. اگر هم فکر می‌کردیم، یادمان می‌آمد که تنها چاره همین بود و هیچ. این آغاز مشکلات سیروس مقدم بود. او نیمی از راه را با بازیگر دیگری طی کرده بود. او باید کاری می‌کرد که این تغییر برای مخاطب قابل هضم باشد.

همان زمان در خبرها آمده بود که در چند قسمت نخست بازی اسکندری، با تمهیدات اندیشیده‌شده از سوی مقدم، حضور نرگس کمرنگ‌تر از گذشته شده بود تا اسکندری روند و شیوه بازی خود را با ساختار قصه و سایر بازیگران هماهنگ کند.

اما این تمهیدات کافی نبود. از زمان اتفاق تا پخش سریال، یک سال فاصله بود. در این مدت خیلی چیزها فراموش می‌شد و مخاطب، احتمالا کمتر با جریان، ارتباط برقرار می‌کرد. آنها ویژه‌برنامه‌ای ساختند که مابین دو قسمت پخش شد؛ بین آخرین حضور گلدره و اولین حضور ستاره اسکندری، جریان دوباره مرور شد.

مردم، فاجعه را به خاطر آوردند و تغییر را پذیرفتند. اینکه از کدام راضی‌ترند یا کدام نرگس را بیشتر دوست داشتند را کاری ندارم. مخاطبان تلویزیون، تغییر را موجه دانستند و نرگس را دنبال کردند.
ماجرا اما برای ستاره اسکندری بسیار سخت و دشوار بود.

او می‌بایست در لحظه‌ای وارد بازی می‌شد که مردم از نحوه ماجرا راضی‌اند و نرگس را پذیرفته‌اند. در عین حال می‌دانند او قرار نیست تا آخر بازی همراهشان باشد. او آنها را تنها خواهد گذاشت و این تصاویر، آخرین حضور مجازی پوپک گلدره برای آنهاست پس بیشتر دوستش دارند. تصور کنید ستاره اسکندری چه کار دشواری در پیش‌رو دارد.

پس او باید بازی جدیدی را آغاز کند. تا اینجای کار همه چیز موفق بوده و حالا نوبت اسکندری است که بازی را با موفقیت، تمام کند. اولین اقدام او کسب اجازه از خانواده گلدره بود. خبر در مطبوعات انعکاس پیدا کرد. سپس عنوان شد که او بازی گلدره را ندیده است. اسکندری اعتقاد داشت که اگر مردم بازی او را به جای پوپک گلدره بپذیرند طبعا تفاوت بازی‌اش با او قابل پذیرش است و ابراز امیدواری کرده بود که حضور او خدشه به بازی گلدره وارد نکند و مردم، او را بپذیرند.

دو مشکل عمده اسکندری، یکی عوامل سازنده بود و دیگری ارتباط مخاطب. مشکل اول بسیار زود حل شد. اکثر بازیگران و عوامل از همکاران قدیمی اسکندری بودند. دومی هم با تمهیدات حل شد.
حالا همه ستاره اسکندری را به عنوان نرگس پذیرفته‌اند.

شاید نوستالژی همیشه همراه مخاطب ایرانی اوضاع را گاهی وخیم کند اما ستاره اسکندری حالا نرگس سریال سیروس مقدم است. خیلی طبیعی است که مردم در چند قسمت اول واکنش منفی داشته باشند.

«خود من تا آخرین لحظه‌ای که این نقش را بپذیرم امید داشتم که پوپک از حالت کما خارج شود؛ حتی آن لحظه‌ای که در بیمارستان بالای سر او رفتم، خیلی امیدوار بودم. شاید اگر الان این پیشنهاد به من می‌شد با احتیاط بیشتری تصمیم می‌گرفتم. اما یک مساله برای من ثابت شده؛ اینکه مردم همیشه غیرمنتظره‌ترین واکنش‌ها را نسبت به هر مساله‌ای نشان می‌دهند.»

این حرف‌ها را ستاره اسکندری بعد از آغاز پخش قسمت‌های مربوط به خود زده است.