تلفن هم كه ميكنيم، بيشتر وقتها خاموشند. هنوز چشمام دنبال كتاب «شاخه زرين» است كه مجتبي... برد و ديگر نياورد و بعد هم براي هميشه رفت شيراز. يا آن عضو دانشجوي معماري، 5جلد كتاب خوب و مرجع معماريمان را كه يكييكي از اين و آن گرفته بودم، امانت گرفت و نياورد.
وقتي كتابهايي را كه خودم بهشان علاقه دارم و براي كتابخانه تهيه كردهام، عضوي ناآشنا امانت ميبرد، دلم هم با كتابها ميرود. توي هال يا اتاقشان، گوشهاي كز ميكند تا كتابها خوانده شوند و دوباره برگردند. هر عضوي، دليلي براي پس ندادن و تأخير دارد؛ يكي مادربزرگش فوت شده و عزادار بوده، يكي يادش رفته، يكي گم كرده، يكي كتاب را داده به دوستش، يكي از روي دوچرخه افتاده، يكي كتاب درسي بوده و تا آخر ترم نگه داشته، يكي مسيرش دور بوده، يكي با خانوادهاش از اينجا رفتهاند، يكي از ترس جريمهشدن و ترس از كتابدار نياورده، دير شده رويش نشده و... . كتابي مثل «لطفا گوسفند نباشيد» را كه كتابهاي پرمخاطبي هم هست يك نفر برده و 520 روز است كه تأخير دارد. هر وقت زنگ ميزنم، ميگويد همين الان ميآورم. كلي معذرتخواهي و همين الان همين الان ميكند كه من فكر ميكنم همين الان با جتي، هليكوپتري، چيزي ميآيد و روي پشتبام كتابخانه مينشيند، از پلههاي پشتبام پايين ميآيد، از كنار دفتر مديركل رد ميشود و ميآيد كتابخانه و كتاب را تحويل ميدهد. هر صداي گُرگُري كه ميآيد ما فكر ميكنيم صداي هليكوپتر آن عضومان است.
يك گروه هم هستند كه ظاهرا اهل شعر و هنر هستند. كتاب را كه امانت ميبرند، با افتخار اعلام ميكنند كه نميآورند. اين كتابها را غنيمتي ميدانند كه در جنگ و جدال با دولت و كارمندان دولت، كه بهنظرشان از هنر، شعر و ادبيات هيچ حاليشان نميشود، گرفتهاند و حق مسلم خود ميدانند و نميآورند. يك عده هم، هر جا مرا ميبينند، ميگويند كه كتابهايم را تمديد كنيد؛ توي خيابان، تاكسي، عزا، عروسي، فضاي مجازي. برايشان هم فرقي نميكند يكسال از موعد بازگشت كتاب گذشته باشد يا يك هفته.
اما با وجود همه آن بالاييها، يك عده هم اين پايين هستند كه حواسشان به كتابخانهمان هست. يك كتاب خوب كه از اينجا امانت ميبرند، در كنارش چندكتاب خوب و ارزشمند اهدا ميكنند. نسبت به كتابخانه احساس مسئوليت ميكنند، ميدانند اگر قرار است درك هنري و شعري و آگاهي عموم مردم بالا برود يك راهش، همين كتابخانه عمومي است. كتاب خوب اهدا ميكنند و كتابخانه را زنده و پويا نگه ميدارند.
ممنونم از آقاي بيتا، خانم شجاعي و ياسمن عزيز بابت كتابي كه اهدا كردند. متشكرم از آقاي احمدپناه كه همين هفته 100جلد كتاب خوب اهدا كردند.