نشانههاي ايمان در زندگي چيست و چگونه ميتوان بين فرد با ايمان و كسي كه بهرهاي از ايمان ندارد، تفاوت قائل شد؟ آنچه مسلم است و در سيره اهالي حقيقي ايمان آشكار، اينكه آثار ايمان در زندگيشان هويداست. اين آثار نهتنها در بعد عرفاني و عبادي كه در ابعاد اجتماعي زندگي آنان تسري يافته و شكل زيبايي از خلق و خوي نيك و خوشخويي و خوشرفتاري با مردمان را آشكار ميسازد. نميتوان فرد مومني را تصور كرد كه بداخلاق باشد و رذايل اخلاقي در وجودش نمود داشته باشد. از واديهاي خطير نمود ايمان عرصه زبان است و چه بسيار نشانههاي ايمان كه از نحوه كلام آدمي درك ميشود. يكي از اين نشانهها صدق و راستي جاودان در وجود مومن است. البته بايد به واژه جاودان توجه كنيم. آنجا كه صدق و راستگويي وفق مراد آدمي است، كار سختي نيست؛ اما گاه منفعت مادي آدمي با صدق در تضاد قرار ميگيرد. آنجا جايي است كه ايمان آدمي راه را بر دروغ و حركت در خلاف جهت صدق ميبندد و خود را آشكار ميسازد.
يكي ديگر از جلوههاي ايمان سخن به قدر دانايي است. چه بسيار ديدهايم كساني را كه در مقام كلام، خود را آگاه و دانا نسبت به همهچيز نشان ميدهند. راستي چه ضرورتي دارد اگر چيزي را نميدانيم در مورد آن ابراز نظركنيم؟ حتي برخي از گفتن لفظ «نميدانم» شرم دارند. گويا واقف نيستند كه دانستههاي آدمي در جهان هستي چون نمياست از يم نادانستههاي او. امام علي(ع) در نهجالبلاغه به اين افراد هشدار ميدهند و اين ورطه را ورطهاي هولناك و خطرآفرين براي آدمي ياد ميكنند.
و ديگر نشانه ايمان پرهيز و احتياط درباره ديگران است. مبادا گفتارمان آبروي ديگري را ببرد كه در اين مورد گاه طرف حسابمان حضرت حق است كه همه بندگان را چون عيال خويش ميداند و عرض و آبروي انسانها را بسيار محترم ميداند تا آنجا كه يكي از صفات حضرت حق، صفت جميله ستارالعيوب است. امام علي(ع) در نهجالبلاغه ميفرمايند: «نشانه ايمان، گزينش راستگويي بر دروغگويي است؛ آنجا كه راستي به زيان تو و دروغ به سودت باشد. ديگر آنكه بيش از داناييات سخن مگو و سوم آنكه درباره ديگران با احتياط و خداترسي سخن گوييد» (حكمت450).