حالا اما به جاي اين حمايت، عقيمسازي آنها از سوي برخي مسئولان مطرح شده است. نخستين بار اين معاون امور زنان رياستجمهوري بود كه طرح عقيمسازي زنان كارتنخواب را بهطور جدي مطرح كرد. رسانهها به نقل از شهيندخت مولاوردي نوشتند: «تولد نوزادان معتاد هزينه و بار مالي براي نظام و كشور خواهد داشت. مطلوب اين است كه ريشهها قطع شود تا آماري از متولد شدن نوزادان معتاد نداشته باشيم». اظهارنظرهاي مشابهي هم در فضاي مجازي شد، البته واكنش خيليها را بهدنبال داشت. چراغ بعدي را اما روز گذشته معاون امور اجتماعي استانداري تهران روشن كرد؛ وقتي در گفتوگو با خبرگزاري ايلنا، برخي زنان آسيبديده را به «ماشين جوجهكشي» تعبير كرد و گفت: «برخي از اين زنان علاوه بر اعتياد و كارتنخوابي و توسعه فحشا، عين ماشين جوجهكشي بچه توليد ميكنند و چون بچهها سرپرست ندارند، به فروش ميرسند.»
سياوش شهريور البته با بيان اينكه بايد براي اينكار از اين افراد رضايت گرفت، سعي كرد يكي به نعل و يكي به ميخ بزند؛ چه اينكه بعد از اعتراف به ضدحقوقي بودن پروژه عقيمسازي زنان گفت: «بايد با پروژه قانع كردن زنان كارتنخواب، عقيمسازي صورت گيرد تا جلوي بسياري از آسيبهاي اجتماعي گرفته شود.»
او از اظهارات مولاوردي در اين زمينه هم با اين استدلال كه چنين زناني وجود دارند، دفاع كرد و گفت: «اگر خانم مولاوردي چنين بحثي را مطرح كرده كه با رضايت زنان كارتنخواب اين كار صورت بگيرد، به اين دليل است كه در شهر تهران زناني وجود دارند كه معتاد، كارتنخواب و تنفروش هستند.»
- انساني نيست
پروژه عقيمسازي زنان كارتنخواب در حالي مطرح ميشود كه توجه كمتري به مسئله كارتنخوابي يا برنامههاي آتي براي كاستن از جمعيت زياد كارتنخوابها ميشود. پاك كردن صورت مسئله تنها راهحل براي موج رسانهاي است كه اين روزها درخصوص كارتنخوابها به راه افتاده است. مشكلات عديده اقتصادي، بيكاري، زندگي زير خط فقر و... برخي از مسائلي است كه ميتواند بر تعداد كارتنخوابها بيفزايد. مجيد ابهري، آسيبشناس با اشاره به اينكه كارتنخوابي مسئله جديدي نيست، به همشهري ميگويد: «حدود 95درصد كارتنخوابها معتادند و درصد قابلتوجهي از آنها هم بهدليل رفتارهاي پرخطر جنسي و تزريقهاي مشتركي كه دارند، آلوده به ويروس اچآيوي شدهاند. البته اين افراد براي جامعه مشكلساز هستند اما وقتي عقيمسازي حيوانات در كشورمان مورد قبول واقع نشده چطور ميتوان درباره عقيمسازي انسانها صحبت كرد. به جاي طرح اين مسئله بايد فكري به حال نگهداري و بازگشت آنها به جامعه كرد؛ حتي مطرح كردن بحث عقيمسازي زنان كارتنخواب اهانت به كرامت انساني افراد، اهانت به كليت نظام و باورهاي آرماني و اسلامي ماست و در حالي اين موضوع مطرح ميشود كه بسياري از اين افراد در دسترس نيستند و هيچ آمار دقيقي هم در اينباره وجود ندارد و آمارهايي هم كه گفته ميشود، تخميني است.
اين كار حتي در كشور انگلستان هم كه بهصورت داوطلبانه انجام ميشود مورد استقبال واقع نشده است. اگر اين كار را بكنيم نخستين كشوري هستيم كه بهعنوان يك كشور اسلامي اين اقدام مغاير با كرامت انساني را انجام ميدهيم.» ابهري معتقد است: كساني كه عقيمسازي اين زنان را مطرح ميكنند بايد پاسخگو باشند كه اگر اين افراد بعد از عقيمسازي بهبود پيدا كرده و از كارتنخوابي نجات پيدا كردند چه پاسخي برايشان خواهند داشت. راهكار اين مسئله از نظر او جمعآوري، غربالگري، طبقهبندي براساس بارداري، سن، نوع و مدت اعتياد است كه در مركز بهاران شهرداري تهران اين راهكار عملياتي شده و تجربه موفقي نيز بوده است.
- پاك كردن صورت مسئله
مديرعامل مؤسسه «تولد دوباره» نيز با اشاره به اينكه برنامه مشخصي براي حل مشكل كارتنخوابها وجود ندارد، به همشهري ميگويد: «زماني كه حوزه اجتماعي برنامهاي براي اين مسئله ندارد و پيشنهادي نميتواند ارائه دهد، تنها راهحلي كه ممكن است بهنظرش برسد، اين است كه از افزايش نسل اين افراد جلوگيري كرده و آنها را عقيم كند.»
عباس ديلميزاده با بيان اينكه داشتن برنامههاي كاهش آسيب ميتواند راهحل بنياديني براي حل مسئله باشد، توضيح ميدهد: «ريشه اين مسئله همان ديدگاهي است كه ميگويد آسيبديدگان اجتماعي را بايد به دريا ريخت و از شر آنها راحت شد. رد پاي اين تفكر همان جاست كه اردوگاه در خارج شهر باشد و آسيبديدهها را به آنجا ببريم. اينكه يك سري افراد را با لقبي حيواني خطاب كنيم و بگوييم مثل ماشين جوجهكشي هستند، توهين به كرامت انساني است.» مديرعامل مؤسسه تولد دوباره معتقد است كه چنين طرحي با هيچيك از برنامههاي فرهنگي كشور ما همخواني ندارد.
- توليدمثل نكن
دكتر سيمين كاظمي، پزشك و جامعهشناس نيز با بيان اينكه راهكارهايي همچون عقيمسازي زنان كارتنخواب به جاي اينكه با فقر مبارزه كند به ستيز با فقرا برخاسته است، به همشهري ميگويد: «راهكاري كه بهعنوان روشي منطقي براي كاهش آسيبهاي اجتماعي از طرف زنان كارتنخواب معتاد معرفي ميشود ظاهرا با اين پيشفرض مطرح شده كه شخص كارتنخواب بايد تا عمر دارد كارتنخواب باقي بماند و در عوض توليدمثل او متوقف شود تا آسيب كمتري به جامعه تحميل كند.»
به گفته اين جامعهشناس راهحل رفع معضلات اجتماعي مثل كارتنخوابي راهحلي پزشكي مثل عقيمسازي نيست بلكه بايد ريشه اين آسيبها خشكانده شود. در همه جاي دنيا موضوع عقيمسازي حتي در مورد حيوانات هم خشونتآميز و غيرمنصفانه مطرح ميشود چه برسد به اينكه راهحلي براي كاهش آسيبهاي اجتماعي باشد. كاظمي ميگويد: «اين كار غيرواقعبينانه و تخيلي و ظاهرا دمدستترين راهكار براي مقابله با مسئله فقر و بيخانماني است. خشونتي كه در پس اين ايده مطرح ميشود متوجه بيدفاعترين و ضعيفترين اعضاي جامعه است كه فرزندان آنها در دل آسيبهاي اجتماعي رشد ميكنند اما بهطور قطع اين روش مناسبي براي برخورد با اين نوع از آسيبهاي اجتماعي نيست و از نظر بينالمللي هم بازتابهاي بسيار نادرستي خواهد داشت و به نوعي نسلكشي محسوب ميشود. ظاهرا پيشنهاددهندگان با وضعيت فعلي زنان بيخانمان كنار آمدهاند و فكر ميكنند با توقف توليدمثل، بازتوليد فقر و بيخانماني و بيماري هم متوقف ميشود. طراحان چنين طرحي نه دركي از آسيب اجتماعي دارند و نه كرامت و حرمت انساني برايشان اهميت دارد.»به گفته وي عقيمسازي اين زنان حتي درصورت رضايت آنها از گسترش بيماري اچ آيوي جلوگيري نميكند پس راهحل مناسبي براي پيگيري و جلوگيري از بروز آسيبها نيست.