چهارشنبه ۸ دی ۱۳۹۵ - ۰۷:۱۷
۰ نفر

«حلبی‌آباد» جمع نشده است؛ محله‌های فقیرنشین سال‌های دور - اگر چه کمتر و کوچک‌تر- اما هر روز با ظاهری تازه و اسمی دیگر شکل می‌گیرند تا معضل «حاشیه‌نشینی» همچنان پابرجا باشد.

از حلبی آباد تا گورآباد

  انتشار گزارشي درباره «گورآباد» و زندگي مردم فقير و معتاد در رسانه‌ها، روز گذشته يك‌بار ديگر ياد مردم شهر انداخت كه نه بسيار دورتر از آنها بلكه به اندازه فقط 20كيلومتر دورتر از شهر، هستند كساني كه هنوز نمرده‌اند اما در قبر زندگي مي‌كنند. روزنامه شهروند گزارشي از زندگي 50زن و مرد و كودك بي‌پناه در قبرها منتشر كرد؛ قبرهايي كه هر كدام‌شان كاربري جداگانه‌اي براي ساكنان دارند؛ جايي براي قضاي حاجت، جايي براي خواب و جايي براي انبار كردن خرت و پرت‌هايي كه هيچ شباهتي به وسايل يك زندگي ندارند. واكنش كاربران فضاي مجازي به اين گزارش، موجب ديده شدن آن شد و طبيعي بود كه صبح روز گذشته براي ساكنان گورستان «نصيرآباد باغستان» در حوالي شهريار، يك روز معمولي نباشد.

  • يك صبح غيرمعمولي

ساكنان «گورآباد» هر شب گرسنگي و سرماي قبرستان را تحمل مي‌كردند اما دست‌كم چند ساعتي بعد از طلوع آفتاب را مي‌خوابيدند. صبح روز گذشته، وقتي خبرهاي گورآباد هنوز در تلگرام مي‌چرخيد براي آنها مثل هميشه نبود.ماموران از جايي كه نمي‌دانيم كجاست، بيدارشان كردند تا آنها را به كمپ‌هاي ويژه ببرند؛ جايي كه خودشان گفته بودند ترجيح مي‌دهند در قبر بخوابند اما به آنجا نروند. نتيجه اينكه به شهادت اهالي محل كه خانه‌هاي‌شان ديوار به ديوار گورستان است، تعداد زيادي از آنها به زور و حتي با كتك به اين كمپ‌ها منتقل شدند و تعدادي‌شان هم فرار كردند تا شايد جايي ديگر، قبري ديگر پيدا كنند. يكي از همين اهالي مي‌گويد:«ما از بودن آنها در اينجا ناراضي بوديم. هميشه هم اعتراض داشتيم ولي كسي توجه نمي‌كرد. تا اينكه روزنامه‌ها نوشتند و سروكله مامور‌ها پيدا شد. دل خوشي از معتاد‌ها نداشتيم اما ماموران رفتار خوبي با آنها نداشتند. دلم به حال‌شان سوخت. آنها هم آدم هستند. نيستند؟»

كسي نمي‌داند آنها را كجا برده‌اند؟ به كمپ‌هاي ترك اعتياد يا كمپ‌هاي نگهداري؟ بهزيستي بوده است يا پليس يا فرمانداري؟ گويا آنها را به كمپ يا خوابگاهي به نام «اخوان» در حوالي «بي‌بي‌سكينه» يا «صفادشت» منتقل كرده‌اند؛ هرچه هست ساكنان «گورآباد» به اين مهاجرت اجباري راضي نبوده‌اند. كشف زندگي آنها كار دشواري نيست چون چيزي براي كشف كردن ندارند. چند تكه چوب و پلاستيك، جوراب و كفش، اسكناس‌هاي 50توماني و البته لوازم تزريق و استعمال مواد‌مخدر؛ تقريبا همه‌‌چيزي است كه در قبرها مي‌شود، پيدا كرد.

  • رسيدگي مي‌شود

همان لحظاتي كه اين گزارش در شبكه‌هاي اجتماعي و سايت‌ها منتشر شد، به‌راحتي مي‌شد حدس زد كه به‌زودي مسئولان محلي يا نهاد‌هاي مربوط با فشار افكار عمومي يا رسانه‌ها پيدا خواهند شد و جواب‌هاي كليشه‌اي خواهند داد؛ جواب‌هايي كه خلاصه‌اش مي‌شود«رسيدگي مي‌شود». همين اتفاق هم افتاد.روز گذشته اين فرماندار شهريار بود كه قول رسيدگي فوري به اين موضوع را داد. سعيد ناجي هرچند حضور و تردد اين افراد را منكر نشد اما گزارش منتشر شده را هم كمي اغراق‌آميز توصيف كرد و گفت:«تا‌كنون طرح‌هاي متعددي براي جمع‌آوري معتادان از سطح شهرستان اجرا شده و اين افراد به كمپ‌ها تحويل داده شده‌اند. اما موضوع معتادان سرگردان فراتر از محدوده اين شهرستان است. اينجا نگهبان داشته است ولي باز هم اين افراد رفت‌وآمد مي‌كرده‌اند. شهرداري شهريار در حال ساماندهي اين آرامستان است.» به اين ترتيب او نه از رسيدگي به وضعيت ساكنان گورآباد بلكه از ساماندهي وضع خود گورستان گفت. دادستان عمومي و انقلاب شهريار هم در اقدامي مشابه دستوري ويژه براي ساماندهي وضعيت كارتن‌خواب‌هاي گورستان نصيرآباد صادر كرد تا به همه‌‌چيز «رسيدگي شود». مسئولان سازمان بهزيستي كشور نيز به خبرنگار همشهري گفتند:«موضوع را از شهرداري و مسئولان محلي پيگيري كنيد.» اما كسي نگفت مشكل ساكنان آنجا چگونه و كي حل مي‌شود تا يكبار ديگر اصل « پاك كردن صورت مسئله » تكرار شود.

  • دردسر شهر

معتاد‌ها را چه كنيم؟حكايت آنهايي كه ترك مي‌كنند يا خودشان به كمپ مي‌روند، جداست اما معتادان خياباني بخشي از واقعيت شهرها هستند؛ واقعيتي كه هر روز بزرگ‌تر مي‌شود و هر چند وقت يك‌بار مثل همين ماجراي گورستان نصيرآباد بزرگ شدن‌شان به چشم مي‌آيد. فقط اين اظهارنظر از رئيس كارگروه كاهش تقاضاي اعتياد مجمع تشخيص مصلحت نظام را بخوانيد كه گفته است :«معتادان خياباني در كشور ۸ تا ۱۰ برابر شده است. هم‌اكنون تعداد معتادان متجاهر تنها در شهر تهران ۱۵ هزار نفر است.» خوب است بدانيد اين رقم در سال 85به كل كشور تعلق داشت. اين عدد در كل كشور شايد به 150هزار نفر هم برسد. آنها معمولا به همين شيوه در نقاط حاشيه‌اي زندگي مي‌كنند. در گورآباد فقط 50نفر از جماعت زندگي مي‌كردند. ظرفيت هر يك از اين پاتوق‌ها را حتي اگر 100نفر هم درنظر بگيريم، يعني 1500گورآباد ديگر هم در شهر هست. حالا تو بگو 1500زياد است، 500تاي ديگر هم نيست؟! حتما هست.گزارش يكي‌شان را به‌زودي در همين صفحه مي‌خوانيد.

براي پيگيري اين ماجرا اصغر فرهادي به رئيس جمهور نامه نوشت،تا شايد به اين ترتيب موضوع كمي بالاتر از مسئولان محلي پيگيري شود.او در بخشي از نامه نوشت:«امروز گزارش تکان‌دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان‌های اطراف تهران شب‌های سرد را به صبح می‌رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.» او در پايان اين نامه به حسن روحاني نوشته است:« این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمان‌ها؟»

کد خبر 356949

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha