خانهها كه هيچ، حتي حضور در اجتماعات حقيقي و مجازي هم كمرنگتر ميشود و همانگونه که مخاطب رسانهها کمتر می شود صدای تلويزیونها نیز برای رعایت حال دانش آموزان و دانشجویان روبه کاستی میرود.
اما تعريفمان از امتحان چيست؟ اصلا چرا امتحان؟ امتحان یعنی مشتی که نمونه خروار است؛ یعنی تعدادی سوال که به نمایندگی از یک دوره تعلیم و تدریس در مقابل دانشآموز و دانشجو قرار میگیرد تا سطح علمیاش سنجیده شود. اما متاسفانه طمع به کسب نمره بالاتر، گاهی موجب خروج محصل از راه صحیح علم آموزی و ورود به ورطه «تقلب» می شود. تقلب از ریشه «قلب» میآید که بهمعنای دگرگونی است؛ در واقع تقلب یعنی واقعیت را بهگونهای دیگر جلوهدادن! بدين معنا كه واقعیت این است که بخش اندكي از مطالب یک دوره آموزشی را فراگرفته اما آنچه در ارزیابیاش دیده میشود بیش از حد واقعی اوست!
این یعنی از یک جهت دروغ علمی؛ چرا که متقلب نسبت به میزان دانایی خود دروغ میگوید و نادانسته را دانسته جلوه میدهد. از جهت ديگر متقلب مرتکب عدم رعايت حقالناس هم شده است؛ چرا كه از نظر رتبه، جایگاهی را از آن خود کرده که حق شخصی دیگر بوده. با این وصف چه بسا افرادی که صندلی دانشگاه یا اداره و سازمانی که در آن مشغول هستندرا غصب کردهاند. نکته بسیار قابلتامل این است که بسیاری از مراجع تقليد تصریح کردهاند اگر شخصی بهواسطه تقلب به مدرکی نایل شود و از طریق آن مدرک شغلی اختیار کند، حقوقی که دریافت می کند نامشروع و حرام است! شايد بر اساس قاعده تخممرغ دزد، شتر دزد ميشود، بتوان گفت آن تعداد قليل از افراد که از طریق تقلب، پلههای تحصیل علم را طی میکنند، در مسیر کسب قدرت و ثروت، هیچ راه نامشروع دیگری را بر روی خود بسته نخواهند دید؛ از اختلاس و ارتشاء گرفته تا رانتخواری و پولشویی.از امروز آینده را تغییر دهیم، براي فردايي كه شايد خودمان و يا فرزندانمان در این گرداب اسیر شده باشیم.