نانوماركتينگ، تازهترين پاسخ به اين پرسش قديمي است. نانوماركتينگ، حوزهي مطالعاتي نوپا در جهان است كه تعداد مقالات علمي موجود در اين باره فوقالعاده اندك است و هنوز كتاب مستقلي در اين باره نداريم!
با وجود اين تنگناها و محدوديتها، سالهاست متخصصان با بهكارگيري ابزارهاي خاص و كاشت آن در بدن انسان، به دستاوردهاي تازهاي رسيدهاند. اكنون متخصصان با همين نگاه ميكوشند با بهكارگيري نانوايمپلنتها، عملكرد مغزي مديران اجرايي و مديران بازاريابي و فروش را افزايش دهند.
تعداد ابزارهاي بيومديكال كه در بدن انسان كار گذاشته ميشوند، بهطور پيوسته رو به افزايش است. دستگاههاي تنظيمكنندهي ضربان قلب، دريچههاي مصنوعي قلب، مفاصل و حلزون مصنوعي، نمونههايي از اين ابزارها به شمار ميروند. به همين ترتيب، تعداد افرادي كه چنين ايمپلنتهايي را دريافت كردهاند نيز رشد قابل ملاحظهاي داشته است.
اكثر ابزارهاي قابل ايمپلنت كه در چند سال اخير توليد شدهاند، براي مقاصد پزشكي مورد استفاده قرار گرفتهاند. بازگرداندن توانايي كنترل اندامهاي فلجشده، حفظ ضربان منظم قلب، و بهبود بينايي و يا شنوايي نمونههايي از اين كاربردها هستند. همچنين ابزارهاي پيشرفته مانند سامانهي بيسيم كامپيوتر - مغز كه در جمجمهي افراد معلول قرار داده ميشود و به آنها امكان ميدهد تلويزيون، صندلي چرخدار، و يا ساير ابزارها را كنترل كنند.
با اينحال، برخي از ابزارهاي قابل ايمپلنت صرفاً كاربرد پزشكي ندارند و باعث ارتقاي توانمنديهايي ميشوند مانند چابكي ذهني، قدرت جسماني، و يا حتي كنترل از راه دور ماشينها. ميتوان اينطور فرض كرد كه با استفاده از اين ابزارها ميتوانيم افرادي با عملكرد فوقالعاده داشته باشيم كه در محيط كار و ساير موقعيتهاي اجتماعي عملكرد فوق تصوري داشته باشند.
از اين منظر، نانوتكنولوژي كه عبارت است از توليد ابزارهايي كه در مقياس اتم و يا مولكول (كوچكتر از صد نانومتر) باشند، ميتواند نويددهندهي پيشرفتهاي بزرگي باشد.
اين فناوري ميتواند مقاومت، سازگاري زيستي، و ادغام فيزيولوژيكي اين ابزارهاي قابل ايمپلنت جديد را افزايش بدهد. شركتها و مؤسسات تحقيقاتي از اين ابزارها استقبال قابل توجهي كردهاند. بهعنوان مثال، نشريهي امآيتي تكنولوژي ريويو اخيراً مطلبي درمورد ايمپلنتهاي مغز منتشر كرده است.
اين ايمپلنتها كه عملكرد حافظه را ارتقا ميدهند، در آيندهي نزديك بهطور گسترده مورد استفاده قرار خواهند گرفت. همزمان شركتهاي پيشرو در حوزهي فناوري مانند گوگل، فيسبوك، و پيپل براي تأسيس شركتهايي در زمينهي فناوريهاي ارتقاي عملكرد انسان سرمايهگذاريهاي گستردهاي كردهاند.
اشاعهي ابزارهايي براي ارتقاي توانمنديهاي انسان ميتواند فرصتهاي جديدي در حوزهي نانوماركتينگ ايجاد كند.
نانوماركتينگ، مطالعهي رفتار مصرفكننده با استفاده از ابزارهاي نانوئي غيرتهاجمي، قابل حمل، و يا پوشيدني است كه رصد پيوستهي تجربهي مصرف را امكانپذير ميكنند.
استفاده از ابزارهاي نانو كه مستقيماً در بدن افراد ايمپلنت ميشود به جاي پوشيدن ابزارهاي هوشمند خارجي (مانند ساعت مچي)، پيشرفت بسيار بزرگي محسوب خواهد شد.
كاربرد چنين ايمپلنتهايي براي ارتقاي عملكرد انسان يك چالش و دغدغهي اساسي براي جامعه محسوب ميشود. زيرا نانو ايمپلنتها مردم را به دو گروه افرادي كه عملكرد فوقالعادهاي دارند و افرادي كه با عملكرد معمولي تقسيم ميكند، كه عادلانه نخواهد بود.
با وجود اين، آنچه در وهلهي اول اهميت بيشتري دارد اين است كه آيا مردم آمادگي پذيرش اين ابزارهاي نانو را براي ارتقاي توانمنديهاي خود دارند يا خير و چرا؟
اين ابزارها ميتوانند تواناييهاي انسان را در حوزههاي مختلف افزايش بدهند و تغييرات اساسي در زندگي انسانها ايجاد كنند.
با اينحال، پذيرش نانو ايملپنتها بهوسيلهي مردم نقش مهمي در اشاعهي اين ابزارها در تحقيقات علمي حوزهي بازاريابي و نيز در جامعه دارد. پذيرش و يا عدم پذيرش اين نانو ابزارها تحت تأثير سيستم شناختي و سيستم احساسي انسانها است كه بر رفتار آنها تأثير ميگذارد. تحقيقاتي كه در مورد پذيرش فناوري انجام شده است، بر اين نكته صحه ميگذارند كه عوامل شناختي و احساسي به صورت همزمان ديدگاه مردم نسبت به يك فناوري خاص و استفاده از آن را شكل ميدهند. پژوهشهاي صورتگرفته در حوزهي رفتار مصرفكننده نيز به اهميت عوامل شناختي و احساسي در بررسي نگرش مصرفكنندگان اشاره كردهاند.
- عوامل شناختي مؤثر بر پذيرش نانوايمپلنتها
مفيد بودن دركشدهي يك فناوري و سهولت استفادهي درك شده از آن تأثير قابل ملاحظهاي بر نگرش مصرفكنندگان و نيز دستاندركاران تحقيقات مربوط به رفتار مصرفكننده دارد.
منظور از مفيد بودن دركشده، ميزان باور مصرفكنندگان به اينكه يك فناوري خاص عملكرد آنها را بهبود ميبخشد و يا مزيتي براي آنها ايجاد ميكند، ميباشد.
سهولت استفادهي دركشده نيز عبارت است از اعتقاد مصرفكنندگان به اينكه استفاده از يك فناوري، آسان و روان است. سهولت استفادهي دركشده در ارتباط با نانو ايمپلنتها به اين معنا است كه مصرفكنندگان (براي مثال در پروژههاي تحقيقات بازار) پس از قرار دادن اين نانو ابزارها در بدنشان، چقدر احساس راحتي ميكنند.
در حوزهي پزشكي كه نانو ايمپلنتها تاكنون كاربرد گستردهاي داشتهاند، مشخص شده است كه سهولت استفادهي دركشده از اين ابزارها تأثير مثبتي بر پذيرش آنها از سوي مردم دارد.
هر چقدر سهولت استفادهي دركشده از نانو ايمپلنتهاي درماني نزد بيماران بيشتر باشد، راحتتر در مورد كاشت آنها در بدن خود تصميمگيري ميكنند. بهطور مثال، سهولت استفادهي دركشده در مورد ايمپلنتهاي شنوايي و يا ايمپلنتهاي مربوط به جراحي زيبايي، پذيرش اين ابزارها از سوي ناشنوانايان و يا خانمها را تسهيل ميكند.
- احساسات مربوط به نانوايمپلنتهايارتقادهندهي توانمنديهاي انسان
از آنجايي كه ايمپلنتهاي پزشكي به افراد كمتوان و بيماران كمك ميكنند تا بر مشكلات مزمن خود فائق آيند و كيفيت زندگي آنها را بهبود بخشند، معمولاً مورد پذيرش جامعه واقع ميشوند. در بسياري از موارد، افراد پس از آنكه ايمپلنتها را دريافت ميكنند، احساس خوبي دارند.
با وجود اين، مرز ميان ابزارهاي پزشكي و بدن انسان ميتواند منشأ بروز ترس و نگراني در آنها شود. تحقيقات نشان داده است كه 20 درصد از بيماران در اولين سال بعد از قرار دادن ايمپلنت اضطراب دارند. برخي از افراد نيز تصور ميكنند قرار دادن ايمپلنت در بدن آنها، انسانيت آنها را تحتالشعاع قرار ميدهد.
اين امر بخصوص طي بررسيهاي مربوط به رفتار مصرفكننده، بويژه در پژوهشهاي بلندمدت مشاهده شده است. از طرف ديگر، پژوهشگران مشاهده كردهاند كه استفاده از ايمپلنتهاي شنوايي باعث ميشود كهناشنوايان جوان احساس عدم هويت كنند.
به همين ترتيب از دست دادن هويت تأثير سوئي بر نگرش اين افراد نسبت به ايمپلنتهاي شنوايي ميگذارد.
- ديدگاهها نسبت به استفاده از نانوايمپلنتهاي ارتقادهندهي تواناييهاي انسان
بديهي است كه ديدگاه و نگرش مثبت نسبت به يك فناوري بر تصميم افراد براي استفاده از آن تأثير مثبت ميگذارد.
كارشناسان و صاحبنظران در مورد اين تأثير مثبت در مورد ساير فناوريها مانند اينترنت و تبليغات موبايلي و نيز فناوريهاي پزشكي مانند ابزارهاي كنترلكنندهي قند خون، مهندسي بافت، و تست ژنتيك اتفاقنظر دارند.
در ارتباط با كاربرد نانو ايمپلنتها در تحقيقات مربوط به رفتار مصرفكننده و يا منابع انساني پژوهشهاي چنداني صورت نگرفته است، اما آنچه بايد مورد توجه كسبوكارها و محققين قرار گيرد اين است كه ميان نگرش افراد نسبت به اين نانوابزارها و آمادگي آنها براي كاربرد اين ايمپلنتها رابطهي معناداري وجود خواهد داشت.
در انتها بايد يادآور شويم كه نانو ايمپلنتها علاوه بر رصد رفتار مصرفكنندگان به صورت پيوسته و غيرتهاجمي، ميتوانند براي ارتقاي تواناييهاي كاركنان مانند تمركز، توجه، و حافظه بهكار روند.