به گزارش همشهریآنلاین سرمقاله مطلبِ نخستِ اين شماره مقالهاي است از شارلوت آلبرايت درباره سنت عاشقي در آذربايجانِ ايران و چالشهايي که اين سنت، در جامعه مدرنِ دوران پهلويِ دوم، با آن مواجه بوده است. مؤلف، که اين مقاله حاصل کارِ ميدانيِ او در آذربايجانِ پيش از انقلاب است، ضمن معرفيِ اين سنتِ شعري موسيقايي و ويژگيهاي آن در دو آذربايجانِ غربي و شرقي، پرسشهايي درباره آينده اين سنت، با توجه به ورود راديو و تلويزيون و نيز گسترشِ کنسرتها و امکانات ضبطِ تجاريِ موسيقي، و شيوه سازگاريِ آن با اين تغييرات مطرح ميکند که ميتوان امروزه آنها را با توجه به وضعيتِ فعليِ اين سنت ارزيابي کرد.
مقاله دوم، به قلمِ اکبر ثبوت و با عنوانِ «موسيقي در اسلام»، بخشِ اول مقالهاي است بلندتر که دست اندرکاران نشریه ابراز امیدواری کردهآند که بخش دوم آن را هم بتوانند منتشر کنند. در اين بخش، مؤلف به مسئله حرمت و حليت موسيقي در احاديثِ معتبرِ معصومين ميپردازد و، با دقت، تعداد معتنابهي از احاديث مشهور را ــ از محدثين و مفسرينِ بزرگي مثل امينالاسلام طَبَرْسي، ابن شهرآشوب، شهيد ثاني، شريف رضي و شهيد ثالث ــ که در بابِ نظرِ معصومين درباره موسيقي آمده است نقل و آنها را با يکديگر مقايسه ميکند.
شاهو عبدي، در مقاله سوم، به بررسي اسناد و مدارکي درباره زندگي و فعاليتِ موسيقاييِ يکي از موسيقيدانانِ کمترشناخته شده موسيقي کلاسيک ايراني، يعني سيدعلي اصغر کردستاني، ميپردازد و، با اتخاذِ رويکردي نقادانه به منابعِ گذشته، نکات مهمي از زندگيِ هنريِ اين خواننده کُرد را که تاکنون اطلاعاتِ اندکي درباره او وجود داشته است روشن ميکند. مؤلف در اين مقاله به ويژه در جهتِ شناختِ صفحههاي ضبط شده از اين موسيقيدان و ارائه يک صفحهشناسيِ تا حدممکن دقيق از او گام برداشته است.
در «يادداشتهاي پراکنده» اين شماره دو مطلب آمده است. در مطلبِ نخست، سيدحسين ميثمي باب بيست و چهارم از قسم اول جوامعالحکايات و لوامعالروايات (تأليف محمد عوفي در قرن هفتم هجري) را بازخواني کرده است. اين باب که «در لطايف اهل مُغنيان و ارباب ملاهي» است شامل دو گفتار از محمد عوفي درباره سماع و 15 حکايت دربارهي موسيقيدانان، از جمله حکايتي درباره موسيقيدان برجسته قرن ششم، کمالالزمان، است که عوفي خود از زبان کمالالزمان شنيده است. ميثمي، علاوه بر موضوع «قوالان و نوازندگان»، مطالب محمد عوفي درباره نظام پردگاني خراسان و ماوراءالنهرِ آن دوره را هم بررسي کرده است.
مطلب دوم اين بخش نوشته کاميار صلواتي است و به مبحثِ کمشناختهشده آواز بنايان ميپردازد. مؤلف کوشيده است در اين يادداشت، با اتکا به مستنداتِ اندکي که وجود دارد و در بسياري موارد مربوط ميشود به گزارشهاي سفرنامهنويسانِ اروپايي، برخي ويژگيهاي آوازهاي بنايانِ قديم را، مثل نوعِ آواز، مضمون کلام و اَعمالي که آواز با آنها همراه ميشود، استخراج کند. در بخشِ «مفاهيم بنيادين»، مقالهاي داريم از سارا وايس درباره مسئله اصالت و دورگگي در موسيقي ملل. بحث هويتِ موسيقايي، اغلب در قوم موسيقيشناسي، در مبحثِ اصالت و دورگگي خود را نشان ميدهد. در اين مقاله، سارا وايس نه به مؤلفههاي هويتساز، بلکه به نحوه برداشتِ مخاطبين از مسئله اصالت و دورگگي ميپردازد و آن را در گرايشِ آنها به اين يا آن نوع موسيقي دخيل ميداند. او همچنين، با بررسي نظريههاي مختلف درباره دورگگي، آن را مفهومي سيال و انعطافپذير ميداند که ميتواند در طي زمان شکلهاي مختلفي به خود بگيرد.
شيما شاهمحمدي، در بخشِ «گزارش»ِ اين شماره، به بررسيِ نُه رقصِ کُردي از منطقه سنندج ميپردازد و، با ارائه آوانگاريها و رقصنگاريها و با استخراج ريتمهاي اصلي، توالي اصوات و طرح حرکت پاها در هريک از آنها، به تشريح ويژگيهاي آنها ميپردازد.
بخشِ «گفتگو» اين شماره شامل دو مطلبِ متفاوت است، يکي گفتگوهايي با بياض اميرعطايي، از سوی احسان پوراشرفي و عباس کُرهبندي، که در آنها نکاتِ زندگينامهايِ اين سازنده برجسته کمانچه در کنار نکاتِ فني درباره ساختِ اين ساز مطرح ميشود و ديگري گفتگوي محمدرضا شرايلي با آلبرِشت ويدمن، متخصص صدا در آرشيو برلين، که اخيراً، براي ديجيتالکردنِ برخي استوانههاي فنوگرافِ موجود، به ايران و به مؤسسه ماهور آمده بود.
در اين گفتگو نکاتِ قابل توجهي درباره استوانههاي آرشيو برلين و نحوه بازيافتِ صداي آنها مطرح ميشود.
خاتمه بخشِ اين شماره سه مطلب در بخشِ «نقد و بررسي» است. دو مطلبِ نخست نقدهايي است، بهترتيب، نوشته آروين صداقتکيش ــ که قبلاً بهصورتِ بينام در روزنامه فرهيختگان چاپ شده است ــ و ايگناسيو اَگريمباو درباره آلبومِ بزمِ دُور که ويژگيهاي اين اثر را از نظر فرآيندهاي خلاقانه و مؤلفههاي بديعِ آن در عين وفاداري به خصيصههاي اصليِ سنت بررسي ميکنند.
مطلب سوم ترجمه مقالهاي است از اَدِلائيد دُپلَس درباره نقد موسيقي در جرايد قرن نوزدهم فرانسه که سير تحولِ نقدِ موسيقي، از نقدهاي جنجاليِ ژورناليستي به نقدهاي وزينِ فني، در اين قرن را بررسي ميکند و براي خواننده ايراني که تصور دقيقي از تحولاتِ نقدِ موسيقي در اروپا ندارد ميتواند بسيار خواندني باشد.