وقتي براي نخستينبار در ايران (1372) فراخوان مخابرات براي ثبتنام «نخستين شبكه تلفن متحرك جيبي» صادر شد، بهدليل عدماستقبال مردم، اين ثبت نام چندماه تمديد شد. در آن روزگار چيزي بهعنوان شغل موبايلفروشي وجود نداشت اما حالا، هر روز 8/1ميليون گوشي هوشمند در دنيا به فروش ميرسد كه اين رقم 5برابر تولد نوزادان در سراسر دنياست. فرض كنيد شما در زندگي روزمره به اين 8 وسيله نياز داشتيد: دوربين عكاسي، آيينه، ماشينحساب، دماسنج، راديو، تلويزيون، ساعت و وسايل بازي. حتما براي انتقال هر روزه آنها بهچندين چمدان بزرگ نياز پيدا ميكرديد، حالا همه اينها و خيلي چيزهاي ديگر به راحتي روي گوشي هوشمند در اختيارتان است. موبايل تبديل به سياهچالهاي شده كه همه تكنولوژيها را به داخل خود ميبلعد.
فناوريهاي ارتباطي با سرعت عجيبي در حال دگرگوني هستند، بهطوري كه نهتنها نسل كهنسال كه نسل جوان هم در هضم و انطباق با آن، به واماندگي رسيده است. تلفن همراه به نماد «ارتباط همهجا حاضر» تبديل شده است و فرهنگ بلعنده خاصي را يدك ميكشد. بهرغم همه جاذبهها و محاسن بينظير تلفن همراه هوشمند، در همه جاي دنيا بهصورت ويژه براي آموزش فرهنگ صحيح استفاده و كاستن از آسيبهاي آن، برنامهريزي ميكنند. در ميان خانوادههاي ايراني نيز بيش از هر روزگار ديگري نياز به اين آموزش احساس ميشود. هر عضو خانواده يك يا چند گوشي هوشمند در اختيار دارد و گاه بر اثر افراط در استفاده، دچار اعتياد مصرف ميشود. ارتباطات حضوري داخل خانواده به حداقل رسيده و تمايل بيشتري براي عضويت در اجتماعات موبايلي شكل گرفته است، ارتباط صميمي با آدمهاي مجازي شايع شده و آسيبهاي فراواني پديدار شده است.
هر روز كلاهبرداريهاي بيشتري گزارش و آمارهاي هولناكي از آسيبهاي جسمي و رواني اعتياد به شبكههاي اجتماعي منتشر ميشود. يك راهحل ساده وجود دارد كه در نخستين گام ميتواند بخشي از مشكلات را حل كند: تعيين قانون رژيم مصرف! مدير خانواده با همفكري اعضا، قانون كارآمد و محكمي وضع كند كه ديگر، اهالي خانه در برخي زمانها و مكانهاي منزل، از موبايل استفاده نكنند. وضع هوشمندانه اين قانون و پايبندي همه به آن، حتما راهگشا خواهد بود.