انساني كه هواپيما يا قطار سوار ميشود خيلي زودتر از معمول به مقصد ميرسد اما به اين شرط كه سانحه و حادثهاي وسيله نقليه و سرنشينانش را تهديد نكند.
رانندگي كردن در جاده و خيابان دلنشين است اما گاهي تصادف و سانحه را نيز به همراه دارد. عقل براي مواجهه با حادثهها حكمي دارد كه توجه به آن حكم عقلاني ضامن امنيت و آرامش بيشتر خود ماست. عقل حكم ميكند كه براي زندگي بهتر در آينده، از حوادث تلخ پيشگيري كنيم. عقل منتظر وقوع حادثه نميماند و وقوع حادثه را قبل از آمدنش چاره ميكند. بروز اتفاقات و حوادثي كه زندگي ما را تحتالشعاع قرار ميدهند هميشه در دست من و شما نيست. اما پيشگيري از حوادث تلخ حكم عقل است و نميتوان از اين حكم عاقلانه چشمپوشي كرد.
جنگ، خرابي دارد. زلزله، ويراني دارد. بيكاري، گرسنگي دارد. اعتياد بيعاري دارد. طلاق، تنهايي دارد. سيگار سرطان دارد و... . پيشگيري حكم عقل است و اگر بتوان خرابي و ويراني و گرسنگي و بيعاري و تنهايي و بيماري را از ريشه حل كرد چرا بايد بهدنبال بازسازي بعد از خرابي جنگ و زلزله بود؟
امروز هزينهاي كه ما براي درمان بيماريها ميدهيم خيلي بيشتر از هزينهاي است كه براي پيشگيري از بيماريها ميدهيم. پيشگيري از طلاق يعني آموزش دخترها و پسرها، قبل و بعد از ازدواج و شروع زندگي زناشويي. پيشگيري از تصادف يعني بستن كمربند ايمني و البته همزمان با آن، رانندگي آرام و صحيح و طبق قوانين. پيشگيري از مرگومير كودكان يعني واكسيناسيون عمومي و مواجهه با بيماريها قبل از بروز و ظهور امراض در جامعه. پيشگيري از ورشكستگي و ضرر مالي يعني بيمه حوادث و آتشسوزي و مسئوليت. پيشگيري از غم و غصه در يك كشور يعني ايمنسازي ساختمان قبل از فروريختن ساختمان پلاسكو! پيشگيري از جنگ يعني حفظ جان هزاران سرباز دلير و جانبركف اما نورچشم هزاران خانواده.
ما گاهي با حكم عقلمان مخالفت ميكنيم و عادت كردهايم كه حادثهها را به نظاره بنشينيم. اگر هميشه پيشگيري كرده بوديم ديگر حادثههاي زيادي نبودند كه برايشان اشك در چشمان جامعه حلقه بزند. پيشگيري هزينه دارد اما هزينه حادثه بيشتر از هزينه پيشگيري است؛ اين را فراموش نكنيد!