نخست از این منظر که مجموعه دستاندرکاران کتاب سال اهمیت این کتاب را دریافتند و بر خلاف دستاندرکاران جایزه کتاب سال خانه موسیقی که این کتاب را حتی به مرحله اول خود راه ندادند، آن را به عنوان اثری برگزیده و نه حتی تقدیری، معرفی کردند. تا نشان دهند که اثری با این درجه از اهمیت نباید و نمیتواند نادیده انگاشته شود، حتی اگر برخی به عمد آن را بخواهند به حاشیه برانند و یا با برخی داستانهای ساختگی از شان و جایگاه این کتاب و مولف آن بکاهند.
دوم انتخاب کتابی در حوزه موسیقی در بخش جایزه کتاب سال است. اگر به تاریخ بیش از سه دههای جایزه کتاب سال نگاهی بیندازیم، برگزیده شدن کتاب موسیقی در بخش اصلی و نه تقدیری، بسیارکم رخ داده است. تا آنجایی که در خاطر دارم نخست بار در سالهای دهه هفتاد کتاب«تئوری بنیادی موسیقی» مرحوم پرویز منصوری از نشر کارنامه این جایزه را برد که البته باید هنرنمایی استاد محمد زهرایی را در چینش کتاب آرایی آن را بیتاثیر ندانست. بار دوم کتاب «پیوند شعر و موسیقی» استاد حسین دهلوی در سالهای اولیه دهه هشتاد که انتشارات ماهور به باراز کتاب عرضه کرد و بار سوم بعد از نزدیک به ۱۵ سال کتاب استاد داریوش طلایی که نشر نی آن را عرضه عمومی کردند.
داریوش طلایی در زمینه دانش ردیفی، نواختن ردیف، آشنایی عمیق با سنتموسیقایی و درک محضر شاخصترین استادان موسیقی ایران تقریبا بیهمتاست و کتاب حاضر را میتوان عصاره ۵۰ سال درک او از ردیف دانست که با آموزههایش از تحلیل موسیقی در غرب درآمیخت و نتیجه شد اثری که با روشی مدرن و نوین ردیف موسیقی ایرانی را به علاقهمندان آموزش میدهد.
نگارنده این بختیاری را داشت که به رغم بعد مسافت کتاب را در همان چاپ نخست از طریق استاد طلایی دریافت کند(زمستان سال قبل) و در مقایسه آن با کتاب دو دهه قبل دریافت که او حاصل تاملات دو دههای در آن کتاب و درسگفتارها و یادداشتبرداریهایش در حاشیههای همان کتاب را اینک به شکلی منسجم تر و روزآمد تر و با بیانی رساتر عرضه کرده است که حاصل خود کتابی تازه شده است.
از سوی دیگر و دورادور حاشیههایی که از سوی برخی برای این کتاب برپا شده بود را نیز دنبال میکردم و در نهایت این بختیاری نصیبم شدکه از نزدیک و برای کاری مشترک، با آقای علی صمدپور، از موزیسینهای خوشنام و آیندهدار، چند روزی را بگذرانم و روایت او را هم بشنوم. اویی که در سالهای اولیه دهه هفتاد، به نوعی دستیار آقای طلایی بود برای آن کتاب(« ردیف میرزا عبدالله؛نتنویسی آموزشی و تحلیلی») کتابی که حاصل کار آقای طلایی در دانشگاه سیاتل بود که ابتدا در قالب نسخه انگلیسی در آمریکا منتشر شد و سپس با برخی افزودهها نسخه فارسی آن هم نخستین بار از سوی انتشارات ماهور به بازار کتاب عرضه شد و بعدها همان نسخه از سوی انتشارات نی منتشر شد.
روایت آقای صمدپور نشان میداد که آقای طلایی در همان دو و نیم دهه قبل بسیاری از این مطالب را به صورت شفاهی بیان میکرده و حتی کار به مرحلهای رسید که بخشهایی از آن ایدهها نوشته شد، اما به دلایلی که شاید بخش مهم آن گرفتاریهای روزمره و روزمرگیهای زندگی در ایران است،کتاب عملا در همان قالب منتشر شد و استاد طلایی هم فرصت نیافتند تا بعد از نزدیک به بیش از دو دهه که خوشبختانه این امکان از سوی خود ایشان و البته نشر نی، که بخش کتابهای موسیقی آن قابل اعتناست، فراهم و به بازار کتاب عرضه شد.
اهمیت این کتاب در این است که ذهن به خصوص، نسل امروزین موسیقیدانان را به افقهای تازهای باز میکند. افقهایی که قطعا در آینده نتیجههای نیکویی دارد و میتواند حتی شیوههای نوین و بهتری را برای موسیقی کلاسیک ایران و آموزش آن فراهم سازد.
حتی خود آقای طلایی شاید در ذهنش ایدههایی باشد و با بازخوردهایی که از کتاب و کلاسهای موسیقی گرفته به سمتی رفته باشد که بخواهد همین کتاب را نیز بروزتر کند.
به گمانم با توجه به پیشرفتهایی که در دنیای دیجیتال به وجود آمده است و امکان استفاده از مولتی مدیا و یا ای بوک و اضافه کردن برخی امکانات جانبی که اتفاقا تجربه آن از سوی آقای علی صمدپور در چند سال اخیر فراهم شده و فضای تازهای را برای آموزش موسیقی به روی علاقهمندان جدیتر موسیقی گشوده است، به نظر میرسد که شخص آقای طلایی و نیز نشر نی جناب همایی باید به سمتی حرکت کنند که برای کتابهای موسیقی از این دست سرمایهگزاری دوجانبهای صورت دهند که بتوانند ظرفیتهای دیگر این کتاب را نیز به جامعه موسیقی نشان دهند.