رضا احمدي كه با مدرك دكتري مهندسي منابع طبيعي با گرايش جنگلداري اين روزها بر كرسي مديركلي اداره كل منابع طبيعي استان ايلام تكيه زده تا قبل از اين پست و مقام استاني بر كرسيهاي كشوري سازمان جنگلها و مراتع تكيه داشته است. حاج رضا ازجمله مديراني است كه جو مديريت هرگز او را نگرفته و خود همواره پيشگام پرسنلش در عرصههاي طبيعي استان بهكار جنگلكاري و توسعه اين حوزه مشغول بوده است. در عمر30ساله خدمتش تجربيات زيادي كسب كرده و با عملي كردن اين تجربيات، امروز نامش جزو نوآوران عرصه درختكاري سرزبانها افتاده. هفته منابع طبيعي و درختكاري بهانه خوبي شد براي اينكه پاي حرفهاي اين كارشناس بنشينيم و از شجاعتش در اجراي طرح درختكاري در مناطق مينخيز كشور بپرسيم؛ كسي كه بيهيچ ترس و واهمهاي با رهبري طرح «بهجاي هر مين درخت بكاريم» توانست رخت سبز بر تن نوار مرزي ايران بپوشاند. در گفتوگويي صميمي و دوستانه، حاج رضا از فعاليتهايش در حوزه درختكاري و مشكلات پيش رويش برايمان ميگويد.
- جنگ و جنگل
بچه شاد آباد است، همان كهنه روستاي ايلام كه در گذشته بهنام حسين آباد شهرت داشت، گرچه امروز ديگر از اين روستا كه به ميانه شهر ايلام آمده فقط اسم و رسمي در ذهن اهالي بومياش باقي مانده است. وقتي كتاب زندگياش را در اين دوران برايمان ورق ميزند به روزهاي پر از ترس زندگي مردم ايلام در دوران جنگ تحميلي ميرسد؛ «آن روزها مردم روستا از ترس، خانه و كاشانه را ترك كرده و به جنگلهاي شش در، چغا سبز، دالاهو، تخته خوان و قوچ علي پناه برده بودند. شرايط سختي بود، همه در چادر زندگي ميكرديم با امكانات بسيار محدود اما اين محدوديت باعث نشد تا مردم روستايي نمك بخورند و نمكدان بشكنند و خط و خراشي بر پيكر جنگل بيندازند. حتي در روزهاي سخت زمستان كه هيچ وسيله گرمايشي وجود نداشت مردم بهخود اجازه نميدادند بيمحابا به جان شاخ و برگ درختان افتاده و جنگل را نابود كنند بلكه اين نياز از محل معدود شاخههاي خشكيده تأمين ميشد و هيچكس اجازه نميداد بيشتر از مصرف روزانهاش چوب انبار كند. همين توجه و مراقبت باعث شده تا امروز جنگلهاي 550ساله ايلام همچنان سرحال و پرغرور ايستادهباشند، جنگلهايي كه در يك كيلومتري هر ده شهرستان استان ايلام بهصورت انبوه و زيبا وجود دارند.
- عاشق طبيعتام
عاشق طبيعت است. اين حرفيست كه از روي عشق و علاقه ميزند و هيجاني كه هنگام حرف زدن درباره جنگل و عرصههاي طبيعي دارد مويد اين امر است؛ « از كودكي عاشق درختكاري بودم. دوران كودكي ما در باغ شخصي پدرم گذشت؛ باغي كه تحت عنوان باغ فلاحتي مشهور بود و امروز سازمان جهادكشاورزي در آن مستقر است. 9ساله بودم كه همراه برادرم به كاشت نهالهاي ميوه در اين باغ مشغول ميشديم. گرچه امروز در پي اجراي طرحهاي عمراني در اين محوطه ديگر نشاني از اين درختان نمانده اما هر وقت در اين مجموعه حاضر ميشوم ياد نخستين درختهايي ميافتم كه با دستهاي كودكانه در دل خاك ميكاشتيم.» عشق و علاقه او به درختكاري باعث شده تا در روز درختكاري همراه خانواده به اين كار مشغول شوند، آنهم با ماشين شخصي و فارغ از برنامههاي تعريف شده اداري؛«من به واسطه 8سال زندگي در جنگلها طي دوران جنگ تحميلي، آشنايي خوبي با عرصههاي جنگلي ايلام دارم؛ از نوع چوبشان گرفته تا ميوههايشان. البته درسي كه ما در اين 8سال از جنگل گرفتيم آشنايي با حيات جنگل بود، درسي كه آنرا ارمغان روزهاي تلخ جنگ براي خود ميدانم.» 8سال همسايگي او با جنگل باعث شده تا بهخوبي با تمام زواياي جنگل آشنا باشد. او ميگويد جنگل زنده است و نفس ميكشد، بايد گوشي شنوا داشته باشي تا صداي نفسهاي جنگل را بشنوي.
- دنياي درختان جنگل
او برايمان از حيات جنگل ميگويد، از دنياي درختان و قصههاي نهفته در ميان شاخهسار آنها؛«در يك مترمكعب خاك جنگل 5ميليون واحد زنده از انواع كرمهاي خاكي گرفته تا قارچها و مايكوريزاها زندگي ميكنند؛ جانوراني كه باكتريهاي مفيد براي خاك و پرورش درختان جنگل توليد ميكنند. سنجابها وظيفه تجديد حيات در جنگل را برعهدهدارند و كفشدوزكهاي 7نقطه، شته بزگ درختان را كنترل ميكنند.» قصهاش درباره حيات جنگل آنجا جالب ميشود كه ميگويد:«در جنگلهاي زاگرس 120نوع حشره وجود دارد كه وجودشان براي حيات جنگل ضروري است اما كنترل تعدادشان را پرندگان بر عهده دارند. در واقع به ازاي هر 20درخت، يك پرنده اين رسالت را عهدهدار است كه با عمل به وظايفشان تناسب حيات حشرات جنگل را كنترل ميكنند». او در حالي به اين اكو سيستم جنگل اشاره ميكند كه همراهش با آهي بلند ميگويد: «امان از دست آدمي كه با بيتوجهيهايش اين تناسب و تعادل را به هم ميزند.» راست ميگويد. وقتي با خودروهاي سبك و سنگينمان دل جنگل را شكافته و خاك آنرا له ميكنيم يا به بهانه توسعه زراعت و كشاورزي، عرصههاي جنگلي را تبديل به اراضي كشاورزي كرده و سموم را به حلق خاك ميدهيم، چه انتظاري از اين فضاي بكر براي ادامه حيات بايد داشته باشيم؟« جنگل مانند اتاق عمل است كه ورود هرگونه باكتري، سيستم آن را به هم ميزند. وقتي سمها بهبهانه كشاورزي وارد خاك ميشوند يا با صداي خودروها پرندگان را فراري ميدهيم، كل سيستم طبيعي جنگل را از بين ميبريم. آنوقت است كه درختان در سايه هجوم آفات، خشك شده و از بين ميروند».
- مديركلي مانع تلاشم نشد
سال 69بود كه وارد سازمان منابع طبيعي شد. شايد نخستين درختهايي كه در قالب مراسم و آيين روز درختكاري در مقام يك مسئول كاشت به همان سال برگردد؛«نخستين مراسم نهالكاري كه شركت كردم در منطقه دهلران بود اما اين شروعي بود بر فعاليتهاي گسترده من در عرصه درختكاري. سال بعد در شهرستان ايلام و منطقه جنگل سياهكوه با تهيه بذر درختان نسبت به بذركاري در عرصه 450هكتار از اراضي اقدام كرديم. نوع بذر را بادام تلخ انتخاب كردم و كل نوار جنگلي را پوشش داديم.» گرچه عنوان مديركلي را با خود به همراه دارد اما اين باعث نشده تا دائما خود را در اتاق در بسته مديريت حبس كند تا عمر خدمتش تمام شود. طعم خوب مديريت را وقتي چشيده كه خودش در اجراي طرحهاي توسعه درختكاري دستي بر آتش داشته. وقتي اين حرفها را ميزند شور و شوقي وصف نشدني در صدايش شنيده ميشود؛« هميشه سعي ميكردم با توسل به شيوههاي نوين درختكاري كاري تازه در اين حوزه انجام دهم. وقتي هدفم اين شد و پشتكارم قوي، در نتيجه موفق شدم تا با توجه به تمام محدوديتهاي پيش روي كشور در عرصه درختكاري و توسعه فضاي شجري، گامهاي خوبي در اين حوزه برداريم.»
- بر غول بيآبي فائق آمدم
بزرگترين موفقيت حاج رضا غلبهاش بر غول بيآبي و خشكسالي است. البته اين موفقيت را حاصل مطالعه علمي و مشاركت همه جانبه همكارانش ميداند و ميگويد:«يكي از محدوديتهاي ما در كشور براي بحث درختكاري و جنگلداري، محدوديت منابع آبي و خشكسالي است؛ مسئلهاي كه توانستيم در سايه تجهيز خود به علوم و فنون جديد در اين بخش به راحتي حلش كنيم. يكي از راههايي كه در پيش گرفتيم تعريف خط رطوبتي براي عرصههاي جنگلي خود بود. يعني چه؟ يعني اينكه با مطالعات علمي خود فهميديم ريشه برخي درختان در ايلام از يك متر و بيست سانتيمتر در خاك پايينتر نميرود لذا تصميم گرفتيم تمام چالههايي كه براي درختكاري حفر ميكنيم از يك متر و بيست سانتيمتر بيشتر نباشد. از تجربههاي ناموفق درختكاري در گذشتههايش برايمان ميگويد، از وقتي كه با بيل به جان زمين ميافتادند و ريشه را بيهيچ محافظي در خاك ميگذاشتند و خشكي درخت در فاصله زماني كوتاه تنها نتيجه اين كار بود؛«امروز ديگر اين كار را نميكنيم. قبل از قرار دادن نهال داخل خاك، ريشه آنرا با گوني كنفي نمدار پوشانده و كاري ميكنيم كه رطوبت خاك حتي در دوران كمبارش براي گياه حفظ شود» به اين شيوه درختكاري ميگويد درختكاري بدون نياز به آبدهي دستي. البته كار به اينجا ختم نميشود و آنها بعد از پر كردن حفره ريشه با سنگها اجازه نميدهند تا رطوبت خاك به اين آساني از بين برود؛ «وقتي روي خاك را با سنگ ميپوشانيم اولا به حفظ رطوبت خاك كمك كردهايم و ثانيا به ذخيره بارشهاي برف و باران در ميان سنگها».
- 15اسفند روز نمادين است؛ زمان درختكاري نيست
گرچه هر ساله وقتي اسفند به نيمه ميرسد تب و تاب درخت و درختكاري در كشور بالا ميگيرد اما حاج رضا معتقد است اين زمان، زمان مناسبي براي درختكاري نيست؛«بهترين زمان درختكاري نخستين بارش پاييز است، زماني كه بايد با انتخاب درست گونه درختي خود اين كار را درست و اصولي انجام دهيم». حاج رضا و دوستانش در ايلام، امروز درختهايشان را كاشته و بيلهايشان را در دل خاك كوبيدهاند؛ «مراسم درختكاري 15اسنفد مراسم نماديني است كه براي تشويق مردم به امر درختكاري مورد توجه قرار ميگيرد وگرنه فصل و زمان خوبي براي درختكاري نيست. ما اگر ميخواهيم نهالهايي كه در دل خاك ميكاريم واقعا به ثمر بنشينند بايد همزمان را درست انتخاب كنيم هم نوع درختان را آن وقت است كه ميتوانيم ادعا كنيم گامي در مسير توسعه عرصه جنگلي كشور برداشتهايم.» نگاه فني و اصولي تيم حاج رضا به درختكاري باعث شده تا آنها تغييري هم در قد و قواره نهالهاي تازه كاشته شده بدهند دليل اين كارشان هم نجات نهالهاي نوپا از دست دامهاست. او امسال با توجه به اين اصول فني 7هزارو 550هكتار جنگلكاري انجام داده است.
- درختكاري براي مقابله با ريزگردهاي عراق
حاج رضا وقتي ديد بخش عظيمي از گردوغبار و ذرات معلقي كه در طول سال شهرهاي كشور را مورد هجوم قرار ميدهند فرامرزي بوده و از كشورهاي ديگر وارد كشور ميشوند تصميم گرفت با اجراي طرح درختكاري در مرزهاي غربي كشور، بخشي از اين ذرات را كنترل كند؛«با توجه به مطالعات صورت گرفته مشخص شد كه بخش قابل توجهي از ريزگردها از عرصه 612هزار هكتاري عراق در همسايگي ايران وارد كشور ميشوند لذا با رايزنيهاي صورت گرفته با مسئولان كشور عراق و 3استان درگير اين قصه، طرح جامع درختكاري در اين مرزها انجام شد.» به گفته او هماكنون دوطرف جاده مهران تا كوت به طول60كيلومتر درختكاري شده و يك هزار و ششصد هكتار فضاي سبز در اين مناطق ايجاد شده است، برنامهريزي شده تا يك هزار و 600هكتار فضاي سبز در مناطق فوق ايجاد شود.يكي از ويژگيهاي اين نهالكاري، بينيازي آن به سيستم آبياري است چرا كه تمام درختان با توجه به شرايط ويژه تعريف شده براي آنها كاشته شده و هيچ نيازي به آبياري دستي ندارند.
- خودكفايي در توليد بذر و نهال
ايلام، امروز در كنار تمام دستاوردهايي كه در حوزه درختكاري حاصل كرده بهخودكفايي در حوزه توليد بذر و نهال هم رسيده است؛«سالانه 6ميليون اصله نهال در 8نهالستان استان ايلام توليد ميشود بهطوري كه موفق شدهايم تاكنون 43 گونه و نوع از بلوط توليد كنيم؛ گونه درختي كه هم در برابر ريزگردها مقاوم هستند، هم در برابر كم آبي و...» از ديگر گونههاي توليد شده در ايلام گلابي وحشي، محلب، وارژن و بادام تلخ است. به گفته او استان ايلام تنها استاني است كه امروز در هر ده شهرستانش جنگلهاي زنده و خاص دارد؛ جنگلهايي كه هر يك بهعنوان ثروت طبيعي منطقه محسوب ميشوند.«وجود جنگل در يك كيلومتري شهرهايي چون ايلام، آبدانان، بدره و ايوان، سيماي بينظيري را در منطقه ايجاد كرده كه اين امر حاصل توجه و غيرت خاص مردم بومي منطقه در خصوص منابع طبيعي استان است.
- جنگل هراسي در كشور
حاج رضا خوشحال است كه توانسته در سالهايي كه بر مسند خدمتگزاري فعاليت داشته اقدامات خوبي در منطقه انجام دهد. به اعتقاد او اگر براي انجام هر كاري برنامهريزي اصولي وجود داشته باشد شيريني كار خيلي بهتر به دل مينشيند. او گرچه در كارش نه از مين ترسيده و نه از كمبود بودجه و محدوديتهاي منابع آبي اما يك مشكل اين روزها باعث نگراني او شده؛ «ما در كشور با چالش بزرگي به نام جنگل هراسي روبهرو هستيم؛ مسئلهاي كه باعث ميشود گاه مردم بومي يك منطقه در برابر طرحهاي جنگل كاري مقاومت كنند چرا كه اين باور بين آنها شكل گرفته كه ايجاد جنگل و درختكاري محدوديتهايي را پيش روي آنها در زندگي روزمره ميگذارد. اين در حالي است كه شايد بخشي از مشكل متوجه ما مسئولان باشد؛ كساني كه ميتوانستند از جنگل براي مردم بومي درآمدزايي كنند اما با كوتاهي در اين بخش مانع بهرهبرداري مردم از اين فرصت شده اند.» حاج رضا از چيزي سخن ميگويد كه خودش به آن عمل كرده؛ همان استفاده چند منظوره از جنگل: «ما كوشيديم با پرورش گياهاني مثل گل نرگس، آرتين، ختمي و... زمينههاي درآمدزايي را براي مردم فراهم كنيم كاري كه خوشبختانه مورد استقبال مردم هم قرار گرفت و اجراي اين طرح مردم رغبت بيشتري پيدا كردهاندكه براي همكاري با ما در توسعه جنگلها قدم بردارند.»
- كاشت يك نهال به ازاي هرمين
مهمترين و بزرگترين كاري كه در عرصه درخت و درختكاري در كشور انجام شده ايجاد نوار جنگلي در مرزهاي غربي كشور و مناطقي است كه مينهاي به يادگار مانده از جنگ تحميلي در قدم به قدم اين خاك جاخوش كردهاند؛ «درختكاري در مناطق مينگذاريشده كار بسيار خطرناك و سختي بود كه خوشبختانه در سايه تلاش و همدلي تيم كاري ما با موفقيت انجام شد. خشكي اراضي در دو سوي اراضي مرزي ايران و عراق عامل اصلي اين كار بود؛ شرايطي كه ما را تشويق به ايجاد كمربند سبز در منطقه كرد البته اين كار سختيهاي خودش را هم داشت.» منظور حاج رضا از مشكلات، ميادين ميني بود كه بر سر راه درختكاري قرار داشت. « 8ميدان مين سر راه ما براي ايجاد كمربند سبز در مرز مهران بود؛ مانعي كه با كمك تيم خنثيسازي مين ارتش پاكسازي شد.» در طرح درختكاري در نوار مرزي مهران بهجاي بيل، اين دستگاههاي مين كوب بودند كه جلو ميرفتند و تيم كاري حاج رضا جاي هر مين خنثي شده يك نهال ميكاشتند. وقتي اين حرفها را ميزند لبخندي بر لب دارد كه نشان از رضايت از كارش است؛«اسم اين طرح را به جاي هر مين يك درخت بكاريم گذاشتيم. و اقعا چقدر اين نام برازنده اين طرح بود.» درختكاري در اراضي مين خيز مهران البته خالي از حادثه هم نبود؛ هر چند اين حوادث لطمه جاني به كسي وارد نكرد؛ «هيچ وقت بدون خواندن آيتالكرسي براي درختكاري در اين مناطق حاضر نشدم و معتقدم همين كار از بروز حوادث جلوگيري كرد. نمونهاش روزي بود كه تانكر آبرساني به درختان تازه كاشتهشده در محل مين منفجر شد. همان روز صبح من همان مكان دقيقا براي سركشي حضور داشتم اما هيچ ميني منفجر نشد اين د رحالي بود كه عصر هنگام، وقتي تانكر آبرساني به محل رفت يك مين باقيمانده منفجر شد كه خوشبختانه جز يك موجگيري مختصر آسيبي به راننده تانكر وارد نشد.»
- بازنشسته ميشوم بيخيال جنگل نميشوم
زندگي حاج رضا گره خورده با خاك زمين و شاخههاي سر به فلك كشيده درختان بلوط؛ درختاني كه هر كدامشان حكم بچههاي او را دارند و بعيد ميداند بعد از بازنشستگي بيخيالشان شود؛ «گرچه سال آينده عمر كاري من در اداره به اتمام ميرسد اما تازه فرصتي فراهم ميشود تا با فراغ بال بيشتري داوطلبانه به اين عرصهها خدمت كنم. زندگي براي من بدون عرصههاي جنگلي و طبيعي امكان پذير نيست.»
او بچه جنگل است؛كسي كه كودكيهايش را با درختان گذرانده. شايد بهخاطر همين است كه حالا به هر درختي كه ميكارد به چشم فرزندش نگاه ميكند و معتقد است:«اگر نگاهمان به درختان و عرصههاي جنگلي اينگونه باشد محال است بهخودمان اجازه دهيم كوچكترين لطمهاي به درختان وارد شود.» حاج رضا ميگويد اگر ميخواهيم جنگلها را حفظ كنيم بايد به زندگي درختان اهميت دهيم و اگر زندگي درختان براي ما اهميت دارد بايد اكوسيستم زندگي آنها را حفظ كنيم؛ «اكوسيستمي كه مثل حلقههاي زنجير به هم وابستهاند و نبود هر كدامشان ممكن است لطمهاي اساسي به حيات درختان و جنگل وارد كند. شايد كسي نداند كه حتي يك مگس هم نقش مهمي در حفظ اكوسيستم جنگل دارد بنابر اين اگر ميخواهيم درختكاريهايمان به نتيجه برسد اولا بايد با توجه به اقليم هر منطقه نسبت به تهيه نهال اقدام كنيم و ثانيا بايد با نگاه ويژه به عرصههاي جنگلي كشور توجه كنيم و بهخود اجازه ندهيم به بهانه يك تفريح كوچك تيشه به ريشه درختان بزنيم.»