تعدادشان زياد است و با نظم يكي پس از ديگري در كنار يكديگر ايستادهاند و براي اينكه متوجه شوي كه دقيقا چه كاري ميخواهند انجام بدهند، بايد كمي نزديكتر شوي. كلاههاي كج قرمز رنگ بر سر دارند و همگي عينك آفتابي بر چشم زدهاند. كسي حرف نميزند يا حواسش به دور و اطرافش نيست و همگي جدي هستند، بدنشان نيز ورزيده بهنظر ميرسد. بعضيها در كنار موتور و برخي ديگر نيز در كنار ماشين ايستادهاند. نام آنها تيمهاي واكنش سريع است و ماهها تمرين و تلاش كردهاند تا براي امدادرساني از هيچ خدمتي دريغ نكنند. اينها تصوير كوچكي از اين مردان سرخپوش است كه در يك مانور، مهارتهاي خود را قبل از ايام نوروز به نمايش گذاشتند و كارشان بهصورت رسمي آغاز شد. شايد خيليها در زمان سفرهاي نوروزي و ايام نوروز كه پشت سر گذاشتيم، اين مردان سرخپوش را حين امدادرساني به شكل شبانه روزي ديده باشند. البته كار آنها به نوروز ختم نشد. در تمام ماههاي سال در كنار مردم خواهند ماند. براي آشنايي با تيمهاي واكنش سريع، در مانور آنها حاضر شديم.
- تيم واكنش سريع چيست؟
شايد اين سؤال به ذهن خيلي از افراد برسد كه چرا تيمهاي واكنش سريع بهوجود آمدهاند؟ پاسخ اين سؤال را بايد از «دكتر مرتضي سليمي» رئيس سازمان امداد و نجات هلال احمر گرفت؛ «بسياري از كارشناسان سوانح و حوادث، بر اين باورند كه سرعت در واكنشهاي اضطراري، عاملي مؤثر و حياتي محسوب ميشود و هر چه از زمان طلايي براي امداد و نجات بگذرد، قطعا آسيب، بيشتر خواهد شد. حتي اگر بهترين امدادگران با بيشترين تجهيزات در محل حادثه، بعد از زمان طلايي حاضر شوند و حادثه آثار نامطلوبش را بر جاي گذاشته باشد، انجام هر كاري بينتيجه خواهد بود، به همين دليل و با هدفهاي مختلفي چنين تيمهايي بهوجود آمدند كه سريعا در زمان طلايي، به محل حادثه بروند و امدادرساني انجام دهند.» دكتر احمد سلطاني، معاون برنامهريزي و آموزشهاي تخصصي سازمان امداد و نجات هلالاحمر هم ميگويد:«17رسته در جمعيت هلال احمر وجود دارد كه 4رسته آن در حوزه درمان فعاليت دارند و خدمت رساني ميكنند و 13رسته نيز در حوزه امداد و نجات فعاليت دارند. تيمهاي واكنش سريع نيز در واقع يكي از همين رستههاي 17گانه هلال احمر به شمار ميآيند. همانطور كه از اسم اين تيمها مشخص است، اين تيمها بايد سرعت عمل در امدادرساني داشته باشند و در واقع نخستين تيمهايي هستند كه در زمان وقوع حوادث، در محل حادثه حاضر ميشوند. اين تيمها تثبيت حادثه را انجام ميدهند تا نيروهاي امدادي ديگر از راه برسند و خدمات بيشتري به حادثهديدگان ارائه شود. عمده امدادگران هلالاحمر، نيروهاي داوطلب هستند و تا زماني كه به محل حادثه فراخوانده شوند، زمان ميگذرد و ممكن است در امدادرساني تا حدودي وقفه بيفتد ، تيمهاي واكنش سريع، مدت زماني كه طول ميكشد نيروهاي ديگر از راه برسند را پر ميكنند. تيمهاي واكنش سريع، در پايگاههاي امدادهوايي و در كنار بالگردها مستقر هستند. اين تيمها، ماشينهاي مجهز و ويژه براي عمليات دارند. تيمهاي واكنش سريع، آموزشهاي لازم را ديدهاند و سازماندهي شدهاند و كار خود را در ايام نوروز شروع كردند و فعاليت آنها همچنان ادامه خواهد داشت».
- يك تيم هميشه آماده
همه به حالت آمادهباش هستند تا بعد از دستور فرمانده خود، گوشه كوچكي از مهارتهاي خود را به نمايش بگذارند. تعدادشان بهنظر بيش از 100نفر است و از استانهاي مختلف كشور، به تهران آمدهاند. با وجود اينكه كولهپشتيهاي بزرگي روي دوش آنهاست، كسي خسته يا ناراحت بهنظر نميرسد. عدهاي آنطرفتر مشغول بررسي كابلهاي بلندي هستند كه از يك ساختمان نسبتا بلند، آويزان است. بهنظر ميرسد كه ميخواهند از آن كابلها پايين بيايند. كمي آن طرفتر هم ماشين و موتورسيكلتهايي توقف كردهاند كه هر كدام قصه مخصوص بهخودشان را دارند و تجهيزات داخل آنها، گرههاي كوچك و بزرگ در حوادث را باز ميكند. برخيها انگار درباره برنامهاي كه ميخواهند انجام بدهند، بحث و گفتوگو ميكنند. يكي بيسيم ميزند و آن يكي با تلفن همراه خود مشغول هماهنگي است. از دور كه نگاه ميكني، در محوطه هليكوپترهاي امداد هم، انگار تيمهاي پروازي در حالت آمادهباش هستند. جز خودشان كسي نميداند كه قرار است چه كارهايي انجام شود و براي اينكه بتوان فهميد دقيقا چه اتفاقهايي خواهد افتاد، بايد كمي صبور بود.
- ماشين زرد رنگ عجيب
يك ماشين زرد رنگ عجيب و غريب كه نه سقف دارد و نه شيشه، در گوشهاي از حياط ايستاده است. هر طرف آن 4چرخ دارد و مجموعا با 8چرخ، حركت ميكند. ظاهرش شبيه يك تانك كوچك است و بهنظر ميرسد كار خاصي ميتواند انجام بدهد وگرنه جايش بين نيروهاي واكنش سريع هلال احمر نبود.« نامش آرگو (Argo) است و قابليتهاي بسياري دارد»؛ اينها را يكي از امدادگران ميگويد و درحاليكه چشم به مانور دوخته، ادامه ميدهد« اين ماشين ميتواند در شرايط سخت مورد استفاده قرار گيرد. در واقع شرايطي كه امكان استفاده از ماشينهاي ديگر وجود ندارد، از داخل برف، گلولاي، جاهايي با شيب تند و... ميتواند عبور كند و به تسهيل امدادرساني كمك ميكند.»كمي آن طرفتر از ماشين آرگو، چند آمبولانس، موتور و... ايستادهاند. بالاي چند ماشين، دكلهاي بلندي نصب شده است و خود امدادگران آن را ماشين ارتباطات سيار ميدانند؛ ماشيني كه باعث ميشود حوادث، زودتر و بهتر شناسايي شوند و تيمهاي عملياتي را به محل حادثه هدايت خواهند كرد.
- كمي هيجان هم بد نيست!
با شروع مانور، ديگر چندان اين آهنهاي كاربردي به چشم نميآيند و همه نگاهها به سمت مردان سرخپوش واكنش سريع ميرود. فرمانده عمليات به آنها دستور رژه ميدهد و يكي پس از ديگري شروع به حركت با حالتي خاص ميكنند. يكي از بالاي ساختمان با همان كابلي كه قبل از مانور آويزان بود، پايين ميآيد و آن يكي درحاليكه وسيلهاي خاص در دست دارد و صداي موتور آن وسيله در گوشها ميپيچد، با كابل و به كمك آن وسيله از ديوار ساختمان بالا ميرود. يكي از امدادگران واكنش سريع، بيش از ديگران نگاهها را به سمت خود جلب كرده است، او نه كابل دارد نه وسيلهاي براي بالا رفتن و تنها با دستان ورزيدهاش، از ديوار راست بالا ميرود؛ گويا از استان اردبيل آمده و در حوادث ميتواند از اين مهارت خود براي نجات افراد كمك بگيرد. اين بالا و پايين رفتن از ساختمانها به همينجا ختم نميشود؛ دو نفر از يك كابل آويزان، همراه هم بهصورت همزمان پايين ميآيند؛ يكي نقش مصدوم و ديگري نقش امدادگر را دارد. ميان اين همه شلوغي، يك نفر با پرچم كشور كه در باد شديد به اهتزاز درآمده است از بالاي ساختمان با كابلي كه بالاي آن چرخ دارد آويزان ميشود و عرض حياط را طي ميكند. بقيه افراد هم همچنان مشغول رژه هستند و به طرف ديگر حياط ميروند و در گوشهاي ميايستند. موتورسيكلتها و ماشينها هم به حركت درآمدهاند، برخيها سگهاي زندهياب به همراه دارند. هر طرف از محوطه سازمان امداد و نجات، تبديل به يك نمايش مهيج و جذاب شده است كه آدم نميداند دقيقا كدام را نگاه كند.
- ماشين آهني پرواز ميكند
براي اين شلوغيها انگار پاياني نيست و بهنظر ميرسد كه قرار است اين نمايش پر از هيجان، بيش از پيش مهيج شود. صداي روشن شدن هليكوپتر از دوردستها به گوش ميرسد و همين مسئله باعث ميشود بيشتر افراد مستقر در حياط، به سمت آشيانه هليكوپترها بدوند تا از ادامه اين نمايش مهيج بازنمانند. جمعيت زيادي به سمت آشيانه هليكوپتر ميروند و همه دوربين به دست، منتظر ديدن هليكوپتر در آسمان صاف و آبي هستند. هليكوپتر از روي زمين بلند ميشود و به سمت جمعيت ميآيد، كسي نميداند هليكوپتر دقيقا قرار است چه كاري انجام بدهد تا اينكه با نزديك شدن هليكوپتر، همه افراد حاضر در محوطه، همان ماشين زرد رنگ كه آرگو نام داشت را بهصورت معلق در آسمان ميبينند. آرگو با يك كابل محكم از هليكوپتر آويزان است و دل آدم حسابي از ديدن اين صحنه ميلرزد ولي خلبان و تيم پرواز باتجربه آن، آرامآرام به جمعيت، نزديك و نزديكتر ميشوند.
مسئولان هماهنگي هلالاحمر، حسابي حواسشان به جمعيت است و تذكر ميدهند كه از يك سمت حركت كنيد تا خطري شما را تهديد نكند. يكي از مسئولان هم سوت ميزند تا كسي خداي ناكرده در زمان گذاشتن آرگو روي زمين، آسيبي نبيند. بالاخره ماشين زرد رنگ آرامآرام پايين ميآيد و همه تصور ميكنند همهچيز تمامشده است ولي نمايش مهيج باز هم ادامه دارد؛ 2نفر از امدادگران واكنش سريع، بهصورت همزمان با كابل به آرامي پايين ميآيند. بعد از آن، يكي از امدادگران درحاليكه سرش به سمت زمين است از كابل پايين ميآيد؛ كاري كه شايد كمتر كسي جرأت و توان آن را داشته باشد. در نهايت فرد ديگري از هليكوپتر به سرعت پايين ميآيد كه تنها يك دست او به كابل وصل است. بعد از اينكه چند امدادگر واكنش سريع بخش كوچكي از مهارتهاي خود را به نمايش گذاشتند، هليكوپتر، محل اجراي مانور را ترك ميكند.
- كوله 43 كيلويي
بعد از اينكه مانور به پايان ميرسد، تيمهاي واكنش سريع از آن حالت جدي فاصله ميگيرند و در كنار يكديگر عكسهاي يادگاري مياندازند. آنقدر تعدادشان زياد است كه آدم نميداند با كدام يكي از آنها حرف بزند. كولههايشان حسابي ذهن را مشغول ميكند و دلت ميخواهد بداني در آن كولههاي بزرگ، چه چيزهايي وجود دارد. «عليرضا اردشيري» يكي از امدادگران واكنش سريع، ميگويد: «سايز كولهپشتي ما 60ليتر است و وزني در حدود 43كيلوگرم دارد. داخل كولهپشتي كيسه خواب، تجهيزات انفرادي، بيلچه، چاقوي چندكاره، بيسيم، ابزار صعود و فرود، كفش كوهستان، وسايل نجات فردي و... وجود دارد. ما بايد آمادگي جسمي بالايي داشته باشيم و در روز حداقل حدود 4ساعت ورزش بهصورت مداوم داريم. هيچ وقت از كارم خسته نشدهام چون به آن علاقه زيادي دارم و در ايام نوروز هم مشغول امدادرساني بودم. اگر در لحظه سال تحويل ماموريت نداشته باشيم، براي خودمان هفتسين ميچينيم منتها براي هفتسين، ابزار و وسايلمان را ميگذاريم و دور آن مينشينيم و عكس مياندازيم».
- مروري بر خاطرات نوروزي
شغل امدادگران بهگونهاي است كه هر كدام از آنها هزار و يك خاطره دارند. «علي شاروبندي» ميگويد: « در ايام نوروز هميشه به حالت آمادهباش هستيم. يكبار به ما اعلام شد كه يك نفر در چاه خانهاش افتاده است و ما براي نجات او به محل حادثه رفتيم. بنده خدا يك مقدار سنگينوزن بود و نيروهاي امدادي ديگر نتوانسته بودند او را از داخل چاه بيرون بياورند و ما بهدليل داشتن تجهيزات توانستيم او را از چاه خارج كنيم. اين يكي از بهترين خاطراتم است». يكي ديگر از امدادگران واكنش سريع، به نام «فرهاد شبانكاره» بعد از پايان صحبتهاي دوستش ميگويد: «نوروزهاي ما با بسياري از افراد جامعه متفاوت است و ما هميشه به حالت آماده باش و دور از خانوادههايمان هستيم. نخستين سالگرد ازدواجم و در زمان تولد دخترم كه هر دو در ايام نوروز بود، كنار خانوادهام نبودم و اينها برايم تبديل به يك خاطره شده است».
- هميشه جواب ميدهد
حادثه بسيار به ما نزديك است؛ درست در يكقدمي ما، اما بسياري از افراد تصور ميكنند كه حادثه تنها براي افراد ديگر اتفاق ميافتد و هيچ وقت به سراغشان نميآيد. هرچند تيمهاي امدادي كارشان را بهخوبي بلد هستند و بهموقع براي امدادرساني در صحنه حاضر ميشوند اما بهاين معني نيست كه ما تا رسيدن نيروهاي امدادي وظيفهاي نداريم. بسياري از اتفاقات تلخ، با آگاهي و آمادگي مردم، ميتوانند تبديل به خاطراتي شيرين شوند. يكي از ضروريترين كارهايي كه هر فردي بايد در برنامه زندگي خود مدنظر داشته باشد، يادگيري كمكهاي اوليه است. كمكهاي اوليه، پايه و اساس امداد و نجات محسوب ميشود و تا آمدن نيروهاي امدادي ميتواند معجزه كند.
آن دسته از افرادي كه به كمكهاي اوليه تسلط دارند و آموزشهاي لازم را در اين زمينه ديدهاند، بايد در مواقع حادثه تا جايي كه خطري تهديدشان نكند، وارد عمل شوند. اما آن دسته از افرادي كه دورههاي كمكهاي اوليه را پشت سر نگذاشتهاند، بهتر است كاري انجام ندهند و فقط از نيروهاي امدادي كمك بخواهند چون گاهي دخالت در امر امداد و نجات، وضعيت را وخيمتر ميكند. بارها ديده شده كه افراد بدون داشتن مهارت، اقدام به جابهجايي مصدومان تصادفات كردهاند و انجام چنين كاري باعث ضايعات نخاعي و ويلچرنشيني مصدوم شده است. جابهجايي مصدوم بدون مهارت، تنها بايد در شرايط اضطراري انجام شود، مثلا احتمال اين مسئله وجود داشته باشد كه ماشين در اثر تصادف، دچار انفجار شود و جان فرد به خطر بيفتد كه البته باز هم در چنين شرايطي، آن دسته از افرادي كه آشنايي بيشتري در رابطه با اصول جابهجايي مصدوم دارند بايد وارد عمل شوند. حفظ خونسردي و ارتباط به موقع با نيروهاي امدادي، مسئله بسيار مهمي بهحساب ميآيد، گاهي تلفنهاي همراه آنتن نميدهند و خارج از سرويس ميشوند، خوب است كه بدانيد در چنين شرايطي ميتوانيد با شماره 112(سامانه پاسخگويي اضطراري جمعيت هلال احمر) تماس بگيريد و تقاضاي كمك كنيد چون با اين شماره ميتوانيد حتي بدون اينكه تلفنتان در شبكه باشد، تماس بگيريد و جالبتر اينكه اگر در گوشيتان سيمكارت هم نباشد، امكان برقراري تماس با اين سامانه وجود دارد.