امسال هم طراحان جوان، گردهم آمدهاند تا طرحهایشان از مفاهیم دفاعمقدس باز به دل بینندگان این نمایشگاه چنگ بیندازد.
به مناسبت برگزاري دومين نمايشگاه لباس دفاعمقدس با مينا افروزي، مسئول برگزاري نمايشگاه، شيما شعبانيفر، يكي از طراحان لباس و روژان هوشيار، طراح كيف و كفش گفتوگو كردهايم. تجربه پژوهش و طراحي براي اين نمايشگاه بايد براي هركدام از هنرمندان حاضر در آن منحصربهفرد و خاص باشد بهخصوص كه سنشان هم به روزهاي جنگ قد نميدهد. براي بازديد از اين نمايشگاه از بيستوهفتم بهمن ماه تا چهارم اسفند امسال فرصت هست.
- قصه از كجا شروع شد؟
20سال بعد از انجام عمليات والفجر8، نام و خاطره فتح شبهجزيره «فاو» توسط رزمندگان ايران، سرآغازي ميشود براي تولد نمايشگاه لباس دفاعمقدس توسط يك طراح لباس. شناسنامه اين هنرمند ميگويد تجربهاي از روزهاي جنگ تحميلي ندارد اما شنيدههايش از دوران دفاعمقدس، غوغايي در دل او راه مياندازد طوري كه تمام تحقيقات و گفتوگوهايش درباره جنگ تحميلي را براي برپايي اين نمايشگاه لباس در سال گذشته بقچهپيچ ميكند، آن هم بعد از 2سال كار پژوهشي. ميناافروزي؛ طراح لباس و مسئول برگزاري نمايشگاه لباس دفاعمقدس، در آغاز راه از ميان طراحان لباس، تعدادي از حرفهايترينهاي اين حوزه را براي همكاري در اين نمايشگاه برميگزيند و امروز كه دومين نمايشگاه لباس دفاعمقدس در حال برگزاري است، 5 نفر از طراحان لباس به همراه او رد مفاهيم دفاعمقدس را بر تاروپود تنپوشها نقش كردهاند. همراهان مينا افروزي براي برگزاري اين نمايشگاه، روژان هوشيار، شيماشعبانيفر، سپيده پارسا و ساناز مسلمي هستند و الناز ناصري در جايگاه مشاور برگزاري نمايشگاه لباس دفاعمقدس آنها را ياري ميكند.
- لباسهاي دفاعمقدس قيمت ندارند
پارچهها سادهاند، طرح و دوخت هم همينطور. با اين حال روي هيچكدام از لباسها نميتوان قيمت گذاشت چون دربردارنده مفهومي از دفاعمقدس هستند. مينا افروزي با يادآوري اين نكته ميگويد:« ما در اين حوزه از پارچههاي گرانقيمت استفاده نميكنيم. پارچهها همانهايي هستند كه در زمان جنگ تحميلي استفاده ميشدند. لباسهاي طراحي شده با چنين پارچههايي نمايانگر سادگي رزمندگان در دوران جنگ است و آنقدر ارزش معنوي دارد كه نه قيمتگذاري ميشوند و نه در معرض فروش قرارميگيرند». طراحان لباس اين نمايشگاه براي پياده كردن مفاهيمي همچون اسارت، شهادت، وطنپرستي، عشق، از جانگذشتگي، سرزمين، شجاعت، غيرت، خانواده، ايثار، حماسه، وفاداري و خاك روي لباسهاي نمايشگاه دفاعمقدس كوشيدهاند. افروزي ميگويد:« براي توليد اين لباسها سفارش قبول نميكنم چون دوست ندارم لباسها از ارزش بيفتند مگر آنكه اشخاص يا مراكز سفارشدهنده براي استفاده از اين لباسها برنامهاي داشته باشند كه با ارزشمندي لباسهاي دوران دفاعمقدس همخوان و متناسب باشد».
- نقش داستانهاي واقعي
تنپوشهاي نمايشگاه لباس دفاعمقدس با پشتوانه ماجراهاي واقعي جنگ تحميلي طرح خوردهاند. هركدام از لباسها يك داستان مكتوب دارد و با مكتوب شدن در كنار آن، سرنخ قصه را بهدست بيننده ميدهد. به گفته مينا افروزي براي يافتن سرچشمه اين طرحها بسياري از وصيتنامههاي شهدا توسط او مطالعه شده است. ديدگاه مادران و فرزندان شهدا در گفتوگوهاي مختلف، جمعآوريشده و داستان شهادت و جانفشاني رزمندگان، آزادگان و حماسهسازان جنگ تحميلي مانند سرلشكر خلبان شهيد «عباس دوران» از نگاه او دور نمانده است. او با اشاره به محتواي وصيتنامه شهيد چمران ميگويد:« 3 موضوع در زندگي به ايشان آرامش ميداده؛ يكي از آن موضوعات فقري است متفاوت با آنچه تجسم دنيايي ما از مقوله فقر است؛ به آن معنا كه ميتوان قانع بود و حس خوشبختي داشت». حالا با اين تصوير و تصور است كه مانتوي سفيدرنگي به دست افروزي طراحي شده و شعري از «حسين منزوي» در قرابت با وصيتنامه شهيدچمران بر اين ردا نقش بسته است:
تو آن دياري، آن بهشت موعودي
فضاي تو همه از جاودانگي، لبريز
شكستهام از پس خود تمام پلها را
من از تو باز نميگردم اي ديار عزيز
- طرحها تصوير و تصور را در هم ميشكند
«لباس دفاعمقدس تنپوش جنگ نيست. نماد صلح است و وصال»؛ اين بخشي از شعار دومين نمايشگاه لباس دفاعمقدس است كه توسط طراحان لباس اين نمايشگاه در كليپ توليد شده براي معرفي اين نمايشگاه، تكرار ميشود. تا قبل از آغاز بهكار نمايشگاه لباس دفاعمقدس، تصور غالب درباره اين نمايشگاه، طراحي تنپوشهايي از جنس پارچههايي با طرح ارتشي بود. افروزي با تأكيد بر اين موضوع، ميگويد:« تا قبل از برگزاري اين نمايشگاه هيچكس به پيادهكردن مفاهيم دفاعمقدس بر لباس توجه نكرده بود. با اين حال، مفاهيم مربوط به دفاعمقدس بهصورت مستقيم در طراحي لباسهاي اين نمايشگاه بهكار نرفته. بلكه در تمام آنها انتقال مفهوم بهصورت غيرمستقيم مدنظر قرار گرفته است. رنگ پارچهها يادآور خاك است همچون رنگهاي كرم و خاكي و مشكي با نماد جنگ يا رنگ سفيد كه نشانگر صلح است. البته المانهاي محدودي از پارچه لباسهاي ارتش ايران يا رگههايي از رنگ قرمز كه نشانگر سربند رزمندگان باشد نيز در اين لباسها بهكار رفتهاند».
- سختترين نمايش براي كاربرديترين هنر
طراحي لباس با تم دفاعمقدس، دشوارتر از بقيه فعاليتهاي هنري است. گفتههاي مينا افروزي سختي اين كار را تأييد ميكند. او با اشاره به كاربرديبودن لباس در جامعه ميگويد: «توليد فيلم و موسيقي مرتبط با دفاعمقدس بهخاطر برخورداري از موضوع، با دست بازتري انجام ميشود اما براي طراحي لباس با تم دفاعمقدس، موضوعي وجود ندارد. با اين حال نمايش برخي موارد در طراحي لباس «ضدارزش» بهحساب ميآيد و به همينخاطر هم طراح لباس بايد در حوزه دفاعمقدس بيش از ساير حوزهها دقت به خرج دهد. قرار است طراحان اين نوع لباسها منتقلكننده پيامي به جامعه باشند. براي همين است كه از بُرشهاي ايراني بهنحوي استفاده شده كه گوياي داستان مربوط به آن لباس باشد. به اين ترتيب برشها و پارچههاي فانتزي در ميان لباسهاي اين نمايشگاه جايي ندارند. در عوض لباسها بهصورت آزاد طراحي شده و خبري از لباسهاي تَنگ و برش دار در نمايشگاه نيست. اينجا لباسهايي به نمايش درآمدهاند كه در جامعه ديده نميشوند آن هم با تم جنگستيزي و صلحطلبي».
- خاك پاي رزمندگان، سرمه چشم تنپوشها
يك مانتو با نجابت تمام رنگ سبز، طراحي شده با پارچهاي كه ميناافروزي ميگويد موكت زمان جنگ است. تكههاي زمخت پارچه سبز درنهايت سادگي، كنار برشهايي از چرم مشكي نشستهاند.
افروزي مانتوي دوخته شده از آن پارچه سبزرنگ را نشان ميدهد و ميگويد:« اين پارچه از نظر مادي قيمت چنداني ندارد. براي نمايش فقر ميتوان به سراغ چنين پارچههايي رفت. اما من براي طراحي مانتو، اين پارچه را با تكههاي چرم كه قيمتيترين پارچه دنياست، ادغام كردهام. اين كار پيامي دارد و آن اينكه موكت زمان جنگ تحميلي، آنقدر ارزشمند است كه در طراحي لباس، با قيمتيترين پارچه دنيا تلفيق شده است.». او به لباس ديگري اشاره ميكند كه پنجرههاي خاكياش رو به يك كوچه گشوده شده و تنها يك پنجره رنگي در ميان آن زمينه خاك و خاكستري ديده ميشود. افروزي ميگويد:« اين لباس با الهام از شعر «كوچه از پنجره پيداست اگر بگذارند/ شهر، لبريز تماشاست اگر بگذارند» طراحي شده و موجب شده آزادگان بازديدكننده از نمايشگاه نخست ما با ديدن اين لباس تا حدي احساساتي شوند كه با ياد خاطراتشان از دوران دفاعمقدس اشك بريزند».
- وحي هنر، قدر حماسه
هنر و پيچش آن در دست سازههاي بشر شبيه به وحي است. يك «آن» در خيال جوانه ميزند و ريشه ميدواند؛ همانطور كه بارها در مسير طراحي لباس براي مينا افروزي اتفاق افتاده است. او ميگويد: «طراحي لباس دفاعمقدس به داستانهايي برميگردد كه درباره جنگ تحميلي شنيدهام. شخصيتهاي عجيبي وجود داشتهاند كه يادآوري حماسهشان را از زبان پدرم شنيده بودم و شعرهايي كه در مورد حماسهآفرينان دفاعمقدس سروده شدهاند» .
من آن خاكم كه همواره در اوج آسمان هستم
پر از «عباس بابايي»، پر از «عباس دورانم »
گرفته شعله با خون جوانانم حنابندان
كه تهرانتر شود تهران
من آبادان ويرانم *
مينا افروزي اين شعر را زمزمه ميكند و ميگويد: «يك كارگردان با فيلم و داستان، پيامش را منتقل ميكند. من حرفم را با طراحي لباس نشان ميدهم. آنچه در اين مسير خلق ميشود بهطور ناگهاني به ذهن ميرسد و قابل توصيف كردن نيست».
* شعر از سيدحميدرضا برقعي
- فرهنگسازي با دستهاي خالي!
«كشور ما در حوزه مد و لباس، تحتتأثير فرهنگ و مد تحميل شده است. اين تحميلشدن تا حدي شيرين است كه متوجه رخداد آن نميشويم. با اين حال هنوز هيچ نهاد يا ارگاني وجود ندارد كه در حوزه طراحي لباس دفاعمقدس، ما را ياري كند»؛ اين گلايههاي مينا افروزي است از تنها ماندن براي راهاندازي نمايشگاه لباس دفاعمقدس در هر دو سال برگزاري. او ميگويد: تجربه نخستين نمايشگاه به ما نشان داد كه مردم از اين طرحها استقبال ميكنند. نمايشگاه لباس دفاعمقدس از ميان تمام قشرها مخاطب دارد و اين مخاطبها بازخوردهاي مثبتي نسبت به برگزاري نمايشگاه داشتهاند. ما فرياد ميزنيم كه خواهان توليد لباس ايراني هستيم اما هيچ سازماني از ما حمايت نميكند. حتي در مورد منابع اطلاعاتي جنگ تحميلي هم به ما ياري نميرسانند. تمام تحقيقها و گفتوگوها را بهصورت خودجوش انجام ميدهيم. اين در حالي است كه نمايشگاه لباس دفاعمقدس براي هيچكدام از طراحان حاضر، منفعت مادي ندارد و تمام طراحان ما با انگيزه معنوي و ارادت به شهدا و بازماندگان جنگ تحميلي براي برپايي اين نمايشگاه فعاليت ميكنند. حالا در سال دوم با وجود تمام تلاش مان براي جلب حمايت نهادها و سازمانهاي مختلف، با دست خالي فرهنگسازي ميكنيم. او ميپرسد آيا بهتر نيست بهجاي تصوير هنرپيشههاي هاليوود يا پرچم كشورهاي ديگر روي لباس جوانان ما، جمله «خرمشهر آزاد شد» با طراحي هنرمندان ما نقش شده باشد؟
نظر شما