سميع اشراقي كه در حال تحصيل در رشته معماري است، از استعداد و علمش در طراحي كمك گرفته تا دستسازههاي چرمي بسازد. با ما همراه شويد تا در مورد فرازونشيب كارهاي اينچنيني بيشتر بدانيد. خودش ميگويد: «از كودكي ساختن را دوست داشتم مثلا در خانهمان وسايل چوبي كوچك درست ميكردم. براي مدتي هم تابستان براي كارهاي مختلف به آشنا يا دوستي مراجعه ميكردم و مشغول ميشدم. اما حدود ۷ سال پيش وقتي كه سوم دبيرستان بودم يكي از اقوام ما كه كارش با چرم بود مقداري چرم و ابزار داشت كه آنها را به ما سپرد تا برايش بفروشيم اما گفت لازم نيست كه پول فروش آنها را برايش بفرستيم. من از پدرم خواستم آنها را نگه داريم تا با آنها چيزهايي بسازم». و اين ابزارها زندگي معمار چرمدوز ما را تغيير ميدهند.
- پيمودن پلههاي اول
اولينبار زنعمويم از من خواست برايش يك كيف بسازم. اندازهاش را گفت و من برايش ساختم اما كار خوب و تر و تميزي نشده بود. بعد عمه و مادرم و چند نفر ديگر هم از آن مدل سفارش دادند. سعي ميكردم هر كدام از سفارشها را از قبليها بهتر بسازم و كارم را بهبود ببخشم. هر كدام را با چرمهاي بهتر و ضخيمتر ميساختم. كمكم تعداد بيشتري از فاميل به من سفارش كار دادند. ابتدا طرحهايم شبيه به چيزهايي بود كه در بازار ديده بودم و طراحي خاصي نداشت. در واقع 3-2 سال اول بيشتر تمرين كردم تا قابليتهاي چرم را بشناسم و دستم راه بيفتد. انواع دوخت را هم آرامآرام ياد گرفتم. مثلا بعضي را از مادرم ميپرسيدم. كمي بعد تعداد زيادي بند موبايل چرمي ساختم، همان زمان عدهاي از دوستانم با بچهها كار ميكردند، آنها از من خواستند كه به بچهها دوختن بند چرمي موبايل را آموزش دهم كه تجربه خيلي جالبي بود. وقتي به ديگران چيزي آموزش بدهيد خودتان هم بيشتر ميتوانيد ياد بگيريد. اين باعث شده بود كه ترغيب شوم تا بيشتر ياد بگيرم و بتوانم به آنها چيزهاي بيشتري ياد بدهم. با 2شاگردم كه علاقه بيشتري به چرم داشتند چند باري به بازار رفتيم و چرم خريديم، آنها هم تجربياتشان را به من ميگفتند و اين تبادل اطلاعات كمك زيادي به هر دو طرف كرد.
- از معماري تا طراحي دستسازهها
وقتي دانشجو شدم بهمدت يك تا 2سال زمان كافي براي آنكه كار چرم انجام دهم نداشتم، ابزارم هم اصفهان بود و دسترسياش برايم ممكن نبود. كمي كه در معماري پيش رفتم احساس كردم كه واقعا به شروع دوباره اين كار احتياج دارم؛ اول اينكه ساختن، تكهاي از من بود و ضمن اينكه ديدم در معماري روند يك طرح تا اجراي آن بسيار طولاني است و خيلي وقتها را ممكن است بهدليل وجود كارفرما و اعمال سليقهاش اصلا به آن دست پيدا نكني. اين شد كه تصميم گرفتم طراحي را حالا با يك ديد جديد ادامه دهم. آن موقع ديگر كار من پا گرفت. برايش نامي انتخاب كردم كه تنها مربوط به دستسازههاي چرمي نباشد زيرا فكر كردم ممكن است يك روز اصلا وسايل چرمي درست نكنم و دستسازههايم چوبي باشد يا حتي مبلمان و وسايل دكوراسيون داخلي طراحي كرده و بسازم. ضمن اينكه اسمي كه انتخاب كردم يكبار طنز دارد كه فكر ميكنم بيشتر در ذهن آدمها بماند. با شروع كار جديدم 4، 5 مدل كيف ساختم. مشتريانم بيشتر از اطرافيان و همكلاسيها بودند. آن زمان از هر كيف تنها يكي ميساختم. بعد ديدم كه واقعا به صرفه نيست، به هر حال دوست داشتم كارم از نظر مادي هم تأمينام كند علاوه بر آن بايد بدانيد كه چون چرم مثل پارچه تنوع زيادي ندارد نميتوانيد روي رنگها مانور دهيد، تنها در مدلهاي مختلف قدرت انجام اين كار را خواهيد داشت. كمكم مدلها را از آن حالت منحصربهفرد خارج كردم و از هر مدل چند عدد ساختم، زيرا اگر ميخواستم از هر مدل تنها يكي بسازم قيمت كارها خيلي بالا ميرفت. اما براي اينكه حس خاص بودن را در مشتري ايجاد كنم اسم آنها را در كارها حك ميكنم و علاوه بر آن ميتوانم ويرايشي روي اندازه كيف و برخي ريزهكاريهاي آن طبق دلخواه مشتري انجام بدهم، همچنين هر كدام از كيفها يك كد مخصوص بهخود و شناسنامه دارند.
- طراحي حين ساخت را تجربه كنيد
ميتوان روي اينترنت و آموزش از طريق آن حساب كرد. مدتي 2شاگرد داشتم اما تجربه خوبي نبود، از اين جهت كه من دوست داشتم به آن صورتي كه خودم ياد گرفته بودم به آنها آموزش داده و آنها را تشويق بهكار كنم، دلم ميخواست آنها روي مدلهاي خودشان كار كنند و به طرحهايي كه من در اختيارشان ميگذارم متكي نباشند اما آنها انتظار داشتند كه مثل كلاسهاي ديگر عينا مدلي را بسازند كه من پيش رويشان گذاشتهام. من هم در نهايت همين كار را كردم. در واقع آنها انتظارشان از كلاس برآورده شد اما من به آنچه مدنظر بود، نرسيدم.
وقتي يك مدل در ذهنم ميآيد اول كليتي از آن را ميكشم. بعد مرحله ساخت را شروع ميكنم تا ببينم چه پيش ميآيد. اول تكهاي را برش ميدهم اگر اندازه آن بزرگ باشد آن را كوچك ميكنم، بعد به مرور هنگام ساخت طرح را شكل ميدهم. برايم درست مثل يك بداهه ميماند. بعد كه نخستين نمونه را ساختم و آن چيزي كه ميخواستم شد، نقشه آن را براي بعديها درميآورم و استفاده ميكنم. براي همين معمولا نخستين نمونه از هر مدل خيلي زمان ميبرد ولي براي بقيه چون نقشه دارم، روندش خيلي سريعتر است. اين مستندسازي كار فايده زيادي دارد و باعث ميشود از يكسري جزئياتي كه كشيدهام در كيفها و مدلهاي بعديام استفاده كنم، براي همين مستندسازي خودش نوعي روند يادگيريست. در واقع هر مدل براي من يك تجربه جديد و نو به همراه دارد.
- سرمايه، مواداوليه و فضا
لوازم كار را ميتوانيد با مبلغي زير يك ميليون تومان تهيه كنيد البته اين هزينه براي زماني است كه بخواهيد چرخ دستي بخريد اگر چرخ مورد نظرتان برقي باشد ممكن است اين مبلغ افزايش پيدا كند. اين كار يك تخته لازم دارد كه از همه مهمتر و گرانتر است. ضخامت آن خيلي مؤثر است كه هرچه بيشتر باشد بهتر است و ميتواند قدرت ضربهها را بگيرد، جنس آن از پلاستيك فشرده است و همچنين كمك ميكند كه هنگام برش دستتان حركت نكند. اگر ميخواهيد كمتر هزينه كنيد ميتوانيد براي شروع از تخته برشهاي آلفا استفاده كنيد كه نازك هستند. خريد مواداوليه دردسري ندارد. اگر بخواهيد از كارهاي كوچك شروع كنيد، ممكن است بهراحتي نتوانيد جايي را در تهران پيدا كنيد كه چرم تكهاي به شما بفروشند، هرچند اگر مدتي با بازار آشنا شويد و بگرديد احتمالا جايي را پيدا خواهيد كرد اما در اصفهان چنين نيست و ميتوان بهسادگي چرم را بهصورت تكهاي هم خريد. علاوه بر آن ممكن است سفارشي را از يك نوع چرمي بگيريد و هنگام مراجعه به بازار ببينيد كه تمام شده، حتي ممكن است چرمي را با يك نام خاص بخريد اما با 5 رنگ مختلف از آن روبهرو شويد. البته اگر همه را با هم بخريد چون در يك سري هستند همرنگ خواهند بود ولي ممكن است گاهي بهدليل كمبود هزينه مجبور شويد كمكم خريد كنيد. اگر بخواهيد بهصورت عمده بخريد ميتوانيد رنگ سفارش بدهيد و هر رنگي كه خواستيد تحويل بگيريد. ابزار كار هم بهراحتي ميتوان خريد، اصلش سنبه، كاتر و يك كارد مخصوص است براي نازككردن چرم. هماكنون ابزارهاي خوبي براي راحتتر كردن كار در بازار موجود است كه من در ابتداي كارم از وجودشان بيخبر بودم و سعي ميكردم با ابتكار خودم و با كمي تغيير در ابزارهايي كه داشتم ابزارهاي جديدي براي كارم بسازم. گفتني است كه اين كار به فضاي خاصي نياز ندارد و ميتوان آن را در خانه انجام داد. من يك كشو دارم كه لوازم كارم را در آن نگهميدارم و در يك كشوي ديگر هم زيپ، دكمه و متعلقات كارم را جا دادهام و يك تخته كه گوشه اتاقم است.