محمد سرابی: تا دو نسل قبل همه‌ی آدم‌ها از آب رودخانه‌ها،‌ چشمه‌ها و قنات‌ها استفاده می‌کردند

و معمولاً با بارندگی‌های سالانه، آب‌ مورد نیاز مردم دوباره جاری می‌شد، اما از وقتی که چاه‌های عمیق و سد‌های بزرگ و کوچک همه‌جا درست شدند، آب‌ کم‌تر شد.حالا عکس‌های زیادی از مزرعه‌های کشاورزی گرفته شده که نشست کرده، ترک‌های بزرگی خورده و منابع آب خود را از دست داده‌اند. دکتر «مجید مخدوم»، دكتراي ارزيابي اثرات محيط‌زيست و تعيين ظرفيت و  استاد محیط‌زیست، با این‌که وضعيت زیست‌محیطی ایران را بسیار ناگوار می‌داند، به نسل آینده امیدوار است تا این زیست‌بوم را از خرابی حفظ کنند.

متن گفت‌وگوي هفته‌نامه‌ي دوچرخه با دكتر مخدوم پيش‌ِ روي شماست.

 

  • الآن مكرر خبر‌ سیل و ریزگرد و حوادث طبیعی دیگر در ایران پخش می‌شود. هوای شهر‌های بزرگ آن‌قدر آلوده شده که هر سال مدرسه‌ها چند روز تعطیل می‌شوند. اگر همین‌طور پیش برویم تا 20 سال دیگر محیط‌زیست کشور ما چه حال و روزي پيدا می‌كند؟

اگر همین‌طور پیش برویم محیط‌زیست ایران مثل محیط‌زیست عراق خواهد شد. همین عراقی که الآن وجود دارد. زمانی این کشور منابع طبیعی زیادی داشت که الآن همه خراب شده است. پوشش گیاهی از بین رفته و تالاب‌ها را از دست داده‌اند.

در ایران امروز هم از 64 تالابی که داشتیم بیش‌ترشان کاملاً خشک شده‌‌اند و کم‌تر از نصف آن‌ها باقی مانده است و دارند ریزگرد تولید می‌کنند. منابع آبی بزرگ مانند دریاچه‌های ارومیه، پریشان، بختگان، شادگان، هورالعظیم و... از بین رفته است. جنگل‌ها در حال خراب‌شدن هستند. در شمال کشور سه میلیون هکتار جنگل بوده و الآن یک میلیون و 200‌هزار هکتار است. یک‌سوم همین جنگل‌ها هم مخروبه است.

در غرب وضعیت خیلی بدتر است. وقتی جنگل‌های ایلام به زیر 40‌درصد رسید، ما متوجه ریزگرد‌ها شدیم. این جنگل‌ها مثل فیلتر عمل می‌کردند.

 

  • دانشجویان زیادی در رشته‌ي محیط‌زیست درس می‌خوانند. آن‌ها می‌توانند به نجات محیط‌زیست کمک کنند؟

اين كار نیروی کافی می‌خواهد. تعدادش مهم نیست، خوشبختانه عشق و علاقه می‌خواهد که 25‌درصد فارغ‌التحصیلان ما دارند و اگر هم کاری انجام می‌شود به‌خاطر حضور همان 25درصد است.

45‌هزار فارغ‌التحصیل محیط‌زیست داریم که 3600 نفر آن‌ها شاگرد من بودند. کار محیط‌زیست بیابان‌گردی و شب‌خوابی در فضای باز دارد. اما وقتی در طبیعت هستید احترام متقابلي بین انسان و طبیعت شكل می‌گيرد و آدم را همراهی می‌کند. من در همین سن از طبیعت نیرو می‌گیرم و قادر به کارکردن هستم.

 

  • انتخاب رشته یکی از دغدغه‌های مهم نوجوانان است. فکر می‌کنید علاقه داشتن چه‌قدر در موفقیت تأثیر دارد؟

من 47 سال است که در دانشگاه تهران هستم و به تجربه دیده‌ام که به هرچیزی که علاقه داشته باشید در آن پیشرفت می‌کنید. درآمد هم دارد، اما اگر غیر از آن باشد وقتتان را تلف‌کرده‌اید. اصطلاحی هست که من هم یک قسمت به آن اضافه کرده‌ام و شده است «از تو حرکت از خدا برکت به اندازه‌ي حرکت».

دانشجویانی دارم که الآن  با کارآفرینی درآمد هم دارند. این‌ها همان کسانی بودند که به رشته‌شان علاقه داشتند. یکی از دانشجویان سابق من یک لباس شبیه مانتو طراحی کرد که تبدیل به چادر برای اقامت در طبیعت می‌شود.

موقعی که در دانشکده کشاورزی کرج بودم و در رشته‌ي جنگل و مرتع درس می‌خواندم پروژه‌های عملی خیلی سختی داشتیم. آن‌قدر که وقتی رفتم سربازی برايم راحت‌تر از دانشگاه بود. اما چیزی که باعث می‌شد من و بقیه بتوانیم این رشته را ادامه بدهیم علاقه به این رشته بود.

 

عكس: حميدرضا دستجري/ خبرگزاري ايسنا

 

  • وقتی من بچه بودم، می‌گفتند که در آینده درگیری‌هایی سر آب اتفاق می‌افتد؟ حالا جنگ آب در حال شروع‌شدن است؟

اگر نفت نداشته باشیم باز هم می‌توانیم زندگی کنیم، اما اگر آب نداشته باشیم نمی‌توانیم. الآن مهم‌ترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم بازیابی آب است. الآن 90‌درصد آب در کشاورزی مصرف می‌شود و 70‌درصد همین آب هدر می‌رود.

جوان‌های ما در آینده باید به دنبال راه حل‌هایی برای بازیابی آب باشند. یکی از دانشجویان ما که الآن خارج است یک وسیله‌ای اختراع کرده‌ که آب را در حمام تصفیه می‌کند و بر می‌گرداند تا دوباره مصرف شود. با این‌کار به جای 150 لیتر 50 لیتر آب مصرف می‌شود.

 

  • این درست است که ساختن بعضی از سد‌ها مثل سد گتوند به محیط‌زیست لطمه می‌زند؟

سد گتوند که روی نمک ساخته شده و الآن پر از آب شور شده است. بعد از ساخت این سد قرار شد آب شور را با لوله منتقل کنند و به خلیج فارس بریزند، اما با این کار محیط‌زیست آن هم خراب می‌شود. راه‌حل این است که می‌توانند توی حوضچه تبخیر کنند و بفروشند به پتروشیمی که استفاده‌ي زیادی دارد.

ما کلاً 30 تا 40 میلیارد متر مکعب آب در دسترس داریم، ولی برای 70 میلیارد متر مکعب سد ساخته‌ایم. دور دریاچه‌ي ارومیه حدود 20 سد ساخته شده است. در اطراف این دریاچه باغ‌های زیادی هست که با آب این سد‌ها تغذیه می‌شود. ولی ما فهمیده‌ایم که سیب هشت برابر و انگور چهار برابر گندم آب مصرف می‌کند. در صورتی‌که در ارومیه می‌شود انگور دیم و گندم دیم کاشت.

آبی که به این زحمت به دست می‌آید برای باغ سیب مصرف می‌شود بعد به‌خاطر این‌که کارگر و وسایل حمل و نقل نیست باقی می‌ماند و خوراک گاو مي‌شود.

الآن در شرق دریاچه‌ي ارومیه ریزگرد داریم که با باد حرکت می‌کند و خاک را شور کرده و تا نزدیکی تبریز رسیده است.

 

  • با اين وصف، الآن امیدوار باشیم یا نه؟

ما ایران را برای پنج‌هزار سال‌ نگه داشته‌ایم. از اسکندر و مغول تا روس‌ها و انگلیسی‌ها. اين كشور آن‌قدر توان دارد که برای همین جمعیت هم غذا تولید کند. با برنامه‌ریزی و مدیریتِ درست می‌شود محیط‌زیست را نجات داد، چون جوانان خیلی باهوش‌اند.

 

  • شما چون خودتان ایرانی هستید این را می‌گویید؟

من در پنج کشور ديگر هم درس داده‌ام؛ انگلیس، آلمان، استرالیا، سوئد و ترکیه. جوانان هیچ کشوری هوش و استعداد بچه‌های ما را نداشتند.

 

عكس: خبرگزاري تسنيم

 

  • این که آب را از یک جا به جای دیگر منتقل کنیم فایده‌ای ندارد؟

اگر سد کرخه ساخته نمی‌شد اصلاً مشكلي نداشتیم؛ چون آب به دشت آزادگان می‌رسید و همه‌جا سرسبز می‌ماند. بعد کارون 2 و 3 و 4 ساخته شد که مشکل را بدتر کرد.

مشکل دیگر ما پتروشیمی‌های ما است. طرح‌های دیگری مانند انتقال آب خزر به سمنان و انتقال آب عمان به کویر هم از 30 سال قبل هر دو سال یک‌بار مطرح می‌شود.

این کار هیچ فایده‌ای ندارد و کویر با این کار سرسبز و مرطوب نمی‌شود چون کوه‌های البرز را نداریم که جلو رطوبت را بگیرد. تازه آب را از دریا که ارتفاع صفر است تا هزار متر روی کوه‌ها بالا ببرند و بعد هم باید شیرین کنند که نمک زیادی باقی می‌ماند. خیلی انرژی مصرف می‌شود.

در قشم گاز شیرین داریم، می‌شود با تصفیه کم انتقال داد به نیروگاه و استفاده کرد. الآن گاز را از دریا با لوله می‌فرستند به نیروگاه بندرعباس بعد برقی را که توليد می‌شود با دکل بر می‌گردانند به قشم!

 

  • ولی الآن که نمی‌‌شود سد‌ها را خالی کنیم؟

نه نباید خالی کنیم، ولی باید مراقب باشیم که دیگر 70درصد آب در جوی‌های کنار مزرعه‌ها هدر نرود. این‌طوری دیگر اصلاً به چاه غیر مجاز نیاز نداریم.

 

  • این مشکل نشست زمین را می‌شود درست کرد؟

نشست زمین را در مدت زمان کم نه، ولی در بلند‌مدت می‌شود اصلاح کرد. باید از درخت‌کاری و بوته‌کاری شروع کنیم. من 17 سال در زاهدان کار می‌کردم. در همان زیست‌بوم گیاهانی هستند که می‌توانند خاک را حفظ کنند. مثلاً گیاهی بود به نام «اشنان» که روی زمین خشک رشد می‌‌کرد و گیاهان دیگر هم جذب می‌شدند.

 

  • فکر می‌کنید زمانی که بچه‌هاي نسل جدید به سن کار برسند دچار چنین اشتباه‌هاي بزرگي نمی‌شوند؟

نسل الآن پرسشگر هستند و زود قانع نمی‌شوند. پیگیری و پشتکار زیادی دارند. خوشبختانه مدارس محیط‌زیستی الآن در ایران درست شده است. در برخي از کشور‌ها رشته‌ي محیط‌زیست از دوره‌ي کارشناسی‌ارشد شروع می‌شود. یعنی لیسانس دیگری دارند فوق لیسانس سه سال است و دکترا چهار سال. ما هم چند سال در ایران این کار را انجام دادیم. با این کار متخصصان رشته‌های دیگر وارد حوزه‌ي محیط‌زیست می‌شوند.

 

عكس‌ها: مهبد فروزان

 

روز جهاني محيط‌زيست به دنيا آمدم

15 خرداد 1324 به دنیا‌ آمدم که بعداً مصادف شد با روز جهانی محیط‌زیست. پدر من در حال فارغ‌التحصیلی از مدرسه‌ي آمریکایی‌های رشت بوده که شوهر خواهرش فوت می‌کند و برای تأمین هزینه‌های زندگی او تحصیل را رها کرده و شروع به کار می‌کند.

او پیراهن‌دوز بود و روز‌ها سرش خیلی شلوغ بود، اما خیلی هم مطالعه می‌کرد. کتاب‌ که می‌خواند وقت نمی‌کرد روزنامه هم بخواند. از من می‌خواست که روزنامه‌ها را بخوانم و برایش جمع‌بندی کنم.

این موضوع بعد‌ها خیلی به من کمک کرد. پدرِ مادرم هم تحصیل‌کرده‌ي دانشگاه مسکو بود و من در همان دوران بچگی از دیدن کتاب‌خانه‌ي بزرگی که پدربزرگم در خانه‌اش داشت لذت می‌بردم.

من دوران ابتدایی را در رشت بودم و بعد با خانواده به تهران مهاجرت کردیم. در دبیرستان قریب (خیابان فردوسی) درس می‌خواندم و خانواده‌ام خیلی دوست داشتند که من پزشک بشوم.

یک بار تلویزیون فیلم جراحی دکتر برنارد را نشان می‌داد که اولین پیوند قلب در جهان را منعكس مي‌كرد. با این‌که تصویر سیاه و سفید بود، وقتی دیدم که با تیغ سینه‌ي بیمار را باز کردند و خون بیرون زد حالم بد شد. پدرم که این را دید گفت دنبال پزشکی نرو، چون تحمل دیدن خون را نداری.

بعد قرار شد فیزیک بخوانم، ولی کسی که فیزیک می‌خواند دبیر می‌شد و من این را نمی‌خواستم. البته باز در کنکور پزشکی شرکت کردم، ولی به‌صورت ناخود‌آگاه 20 دقیقه جواب سؤالات شیمی را در پاسخ‌نامه‌ي فیزیک وارد کردم و طبیعی است که پزشکی قبول نشدم. بعد وارد رشته‌ي کشاورزی شدم.

سال‌ سوم بود که به رشته‌ي تازه تأسیس جنگل رفتم. درست از این‌جا بود که کم‌کم به سمت محیط‌زیست کشیده شدم و با راهنمایی استادم توانستم بورسیه‌ي تحصیل بگیرم و به استرالیا رفتم. از همان موقع در رشته محیط زیست فعالیت می‌کنم و هنوز هم که بازنشسته شده‌ام این کار را ادامه می‌دهم.