اماس يك بيماري عصبي پيشرونده است كه در ابتدا خاموش است و كمكم علائم آن شدت ميگيرد؛ تا جايي كه ممكن است به ناتواني فرد بيمار منجر شود. اگر ميخواهيد با اين بيماري و علائم و روشهاي تشخيص آن بيشتر آشنا شويد، اين مطلب را بخوانيد.
- اماس چيست؟
اماس يك بيماري خودايمني است؛ يعني سيستم ايمني بدن عليه خود شورش ميكند و پوشش محافظ سلولهاي عصبي را از بين ميبرد. وظيفه اين پوشش كه «ميلين» نام دارد، سرعت بخشيدن به انتقال پيام عصبي است و وقتي از بين برود، پيغامهاي عصبي به كندي منتقل شده يا حتي ممكن است بهطور كلي منتقل نشوند. در نتيجه فردي كه ميلين سلولهاي عصبي خود را از دست داده، با اينكه اندامهاي به ظاهر سالمي دارد اما نميتواند آنها را حركت دهد. از بين رفتن ميلينها در عكسهاي راديولوژي و امآرآي با لكههاي سفيد رنگي كه روي مغز يا نخاع ايجاد شدهاند، مشخص ميشود. به اين لكههاي سفيد پلاك ميگويند.
- 4 چهره اماس
سير بيماري اماس در هر فردي متفاوت است و ميتوان گفت هيچ دو بيمار مبتلا به اماسي الگوهاي يكساني از اين بيماري ندارند. اما در مجموع، اماس ممكن است به 4شكل پيشرفت كند:
عودكننده- فروكشكننده: يعني بيمار ناگهان دچار حمله حاد بيماري و هجوم علائم ميشود. سپس اين علائم بهطور كامل يا نسبي بهبود پيدا ميكنند. بعد از مدتي دوباره علائم با شدت سر ميرسند و اين موج سينوسي ادامه دارد. اين شايعترين شكل بيماري اماس است.
پيشرونده اوليه: علائم اماس به آهستگي اما بهطور مداوم بدتر ميشود، بدون اينكه در طول زمان بهبودي رخ دهد يا بيمار حمله ناگهاني را تجربه كند.
پيشرونده ثانويه: بيماري به شكل عودكننده- فروكشكننده شروع ميشود و بعد به شكل پيشرونده تبديل ميشود.
پيشرونده عودكننده: علائم زمينهاي بهطور مداوم بدتر ميشود. در عين حال بيمار حملات حاد را هم تجربه ميكند كه ممكن است فروكش كنند يا نكنند. اين شكل بيماري از همه نادرتر است.
- چه كساني اماس ميگيرند؟
اماس براي هر كسي ممكن است اتفاق بيفتد و در 20تا 50سالگي و در ميان زنان شايعتر است. تا به حال علت اين بيماري كشف نشده و حتي شواهدي دال بر ژنتيكي بودن اماس هم وجود ندارد. اما پزشكان ميگويند دو گروه از افراد بيشتر مستعد ابتلا به اماس هستند: اول، افراد حساس، زودرنج، عصبي و آسيبپذير كه با كوچكترين اتفاقات برآشفته ميشوند و توان سازگاري كمي با ديگران دارند و دوم، افرادي با طبع سرد و كساني كه علاقه زيادي به خوردن ترشيها دارند. اين دو مورد اما هنوز از نظر علمي تأييد نشده است و فقط براساس مشاهده پزشكان از وضعيت بيماران بهدست آمده است. اماس در نواحي دور از خط استوا ازجمله كشورهاي اسكانديناوي و ساير بخشهاي اروپاي شمالي بيشترين شيوع را دارد. در اين نواحي نور آفتاب كمتر است، بنابراين برخي از پژوهشگران ميگويند كمبود ويتامين D ممكن است نقشي در ايجاد اين بيماري داشته باشد. اين ادعا البته با پژوهشهاي ديگري تقويت ميشود چرا كه تحقيقات نشان داده كمبود ويتامينD احتمال ابتلا به بيماريهاي خود ايمني را بالا ميبرد.
- از تشخيص تا درمان
اگر علامتهاي اماس را در خود مشاهده كرديد، به پزشك متخصص مغز و اعصاب (نورولوژيست) مراجعه كنيد. البته حتماً بايد حداقل 24ساعت علائمتان ادامه داشته باشد. پزشك با گرفتن سوابق و شرح حال شما و مشاهده نتيجه امآرآي، وجود بيماري، محل و شدت آن را تعيين ميكند و درمان را آغاز خواهد كرد. بد نيست بدانيد كه بيش از 90درصد افراد مبتلا به اماس داراي پلاكهايي در مغز هستند كه در اسكن مغزي با امآرآي ديده ميشود. اما در برخي موارد براي تشخيص نياز به گرفتن مايع مغزي- نخاعي از ستون فقرات است. آزمايشها براي بررسي فعاليت الكتريكي اعصاب (مثل نوار عصب و عضله) هم به تشخيص اماس كمك ميكند. به جز اينها، ممكن است پزشك آزمايشهايي براي رد كردن ساير بيماريهاي خود ايمني و عفونتها هم از شما به عمل آورد. درباره درمان بايد گفت كه متأسفانه اماس درمان قطعي ندارد و هنوز محققان نتوانستهاند راه علاج آن را پيدا كنند. اما داروها و درمانهاي الكتريكي عصبي، براي كاهش علائم بهخصوص در زمان وقوع حملههاي اماس مؤثر است و فيزيوتراپي و درمانهاي توانبخشي هم براي حفظ تواناييهاي بيمار انجام ميشود.
- 7علامت اوليه اماس
اماس خيلي وقتها بيعلامت است و گاهي حتي تا زمان بروز نخستين حمله بيماري، فرد از اختلال خود باخبر نميشود. اما برخي نشانههاي اوليه عبارتند از:
كاهش حافظه، ناتواني در تمركز، ناهماهنگي در كلام و مشكلات زباني از نشانههاي اوليه اين بيماري هستند كه با پيشرفت آن، شدت مييابند.
سرگيجه و عدمتعادل هم يكي ديگر از زنگ خطرهاي شروع اماس است و با شدت گرفتن بيماري ممكن است فرد را نيازمند استفاده از عصا براي حفظ بهتر تعادل كند.
اختلالات بينايي از شايعترين علامتهاي شروع اماس هستند. اين اختلالات بهصورت دوبيني يا نابينايي موقتي يا كاهش بينايي ناگهاني ديده ميشوند.
گزگز و بيحسي دست و پاها، شايد با كمخوني يا خستگي اشتباه گرفته شوند اما يكي از نشانههاي شايع اماس هستند و نبايد ساده از كنار آنها گذشت.
ضعف و گرفتگي عضلات يكي از علائم آزاردهنده اماس است كه نهتنها حركت را دشوار ميكند بلكه بسيار هم دردناك است. اين اسپاسمها معمولا در بخشهاي انتهايي بدن مثل دستها و پاها ايجاد ميشوند و از چند دقيقه تا چند روز طول ميكشند.
بيحالي و خستگي غيرعادي هم در اماس شايع است. بهطوري كه خستگي اين بيماري با هيچ خستگي ديگري قابل مقايسه نيست و فرد با كوچكترين فعاليتي احساس ميكند در حال سقوط و از پا افتادن است. گاهي حتي پس از يك خواب خوب شبانه هم بيمار احساس خستگي ميكند. البته خستگي مفرط ممكن است علامت خيلي از بيماريها باشد و به صرف مشاهده اين علامت نبايد نگران اماس شويد.
بياختياري در دفع ادرار و مدفوع در بيماري اماس دور از انتظار نيست. تقريبا 80درصد بيماران مبتلا به اماس در كنترل ادرار و مدفوع خود مشكل دارند. هر چند اين مشكل در مراحل بالاتر بيماري ديده ميشود و افرادي كه اماس خفيف دارند ممكن است چنين مشكلي نداشته باشند. اسهال مداوم و اختلال كنترل تخليه روده هم يك مشكل آزاردهنده ديگر در اين افراد است.