دقيقا در همين اوضاع است كه بايد ميزان خويشتنداري، بيشتر از هميشه باشد و رعايت اخلاق در بالاترين درجه (هم در كانديداها و هم در هوادارانشان). هوادار كانديداي محبوبتان باشيد، برايش تبليغ كنيد، قربانش هم برويد اصلا! ولي در اين هواداري و طرفداري، اخلاق را زير پا نگذاريد. بياخلاقي و نداشتن شرافت، صفتي است كه نه پيش خدا گم ميشود، نه بنده خدا آن را از ياد ميبرد. در اين يادداشت نكات مختصري را درباره رعايت اخلاق هواداري سياسي، برايتان ميگوييم.
- صرفا طرفداري كنيد!
شما طرفدار يك كانديدا هستيد؟ قبول! لابد خودتان مختصات آن كانديدا، ايدهها، تفكرات، مواضع، توانمنديها، نقاط ضعف و اطلاعات ضروري ديگر را در موردش ميدانيد كه از او حمايت ميكنيد. تا اينجايش بهخودتان مربوط است. حتي اگر بر مبناي دانستههاي خودتان و واقعيتهاي مستند (قابلاستناد) برايش تبليغ هم ميكنيد، همچنان بهخودتان مربوط است؛ خير و شر دنيا و آخرتش گردن خودتان! ولي اين را بدانيد كه شما صرفا ميتوانيد كانديداي خودتان را حمايت و تبليغ كنيد. به هيچ وجه اجازه نداريد رقباي او را تخريب كنيد و خداي ناكرده به آنها دروغ ببنديد. اين كار هم از نظر شرعي گناه است و هم بار قانوني دارد و مرتكب آن، مجرم شناخته ميشود. اگر قرار باشد هر كسي روي هوا، به رقيبش انگ بزند و برچسب بچسباند كه سنگ روي سنگ بند نميشود. پس اخلاق كجاي زندگي و منش ماست؟! نكتهاي ظريفتر از مو هم جاي گفتن دارد! وقتي مخاطبتان بفهمد حرفهايي كه مثل نقل و نبات و بهصورت سازمانيافته (از مبادي رسمي و سطح بالاي جناح مورد حمايت شما) به خوردش دادهايد، دروغ بوده است، نهتنها به كانديداي موردنظرتان متمايل نميشود و به او رأي نميدهد بلكه نسبت به كل جريان حامي آن كانديدا و مشخصا شخص شخيص جنابعالي هم بدبين ميشود و اگر عاقل باشد تا زماني كه تغيير موضع ندهيد، ديگر روي اعتماد او را بهخودتان و جناح موردعلاقهتان نخواهيد ديد؛ لااقل در مسائل سياسي!
- از كماطلاعي ديگران ماهي نگيريد
آگاهي را به ديگران هديه كنيد. اطلاعاتي را كه خودتان باور داريد و از صحتشان مطمئن هستيد، به آنها بدهيد و در انتخاب، كمكشان كنيد نه سردرگم و گمراه! شايد مثلا همه قشرهاي مردم اطلاع كافي از وضعيت امنيتي و دفاعي كشور نداشته باشند و ندانند قدرت دفاعي مملكت در حدي است كه گزينه نظامي يا همان جنگ، نه روي ميز دشمن كه در انبار كاخشان، تار عنكبوت بسته و حتي محض شوخي هم جرأت نميكنند بين خودشان بيرون بياورندش! و البته يك نكته داخل پرانتز! اگر در روز رأيگيري، فرد بيسوادي از شما خواهش كرد برگه رأي او را پركنيد، اسم كانديداي موردنظرش را بنويسيد، نه كانديداي موردنظرتان را! در هر صورت غير از خدا، هيچكس متوجه رعايت امانت يا خيانت شما نميشود. ديگر خودتان ميدانيد! حواستان باشد كه كانديداي محبوبتان را با «رأي حلال» بياوريد بالا، نه با رأي اجباري و غصبي و حيلهگرانه!
- نااميد نشويد!
تضارب آرا در همه جوامع (از خانواده گرفته تا مدرسه، دانشگاه، شهر و...) وجود دارد ولي اختلافنظر دليل نميشود كه نوع بشر هم به هم بپرند. فكر ميكنيد دوست صميميتان كانديدا يا جناح سياسي مناسبي را براي حمايت انتخاب نكرده است؟ بسيار خب! چرا قاطي ميكنيد؟ منطقي باشيد. او مجبور نيست مثل شما فكر كند. نميتوانيد ايدههاي سياسيتان را به او ديكته كنيد اما ميتوانيد حقايق و دانستههاي خود را با او به اشتراك بگذاريد و لااقل از نگاه خودتان، روشنش كنيد. به محض برخورد با نخستين اختلافنظر، او را رها نكنيد و بحث سياسي با هم را كنار نگذاريد. مبنا را بر اين نگذاريد كه مثلا شبكههاي ماهوارهاي مغزش را شستوشو دادهاند و حرفهايتان اثري نخواهد داشت؛ شما سعي خودتان را بكنيد. حداقل بعدا پشيمان نميشويد كه چرا براي آگاه كردنش انگيزه و همت كافي به خرج نداديد.
- توقع اضافي مانع كسب رأي است
گيريم كه شما مصمم هستيد فارغ از نقاط ضعف و قوت كانديداها، جناحي رأي بدهيد؛ اين هم يك رويكرد است به هر حال؛ خود دانيد. شايد اصلا شما از شخصيت كانديدايي خوشتان ميآيد و دوست داريد او را انتخاب كنيد. بسيار خب! هرطور صلاح ميدانيد. اما لطفا وجدانا انتظار نداشته باشيد ديگران عاشق چشم و ابروي كانديداي محبوب شما بشوند و روي هوا و بهخاطر تقريبا هيچ، به كانديداي موردنظرتان رأي بدهند. بسياري از مردم، جريانهاي سياسي را درنظر نميگيرند و برايشان مهم نيست كه قدرت (قوه مجريه) در دست كدام جناح باشد. آنها افراد و عملكردشان را فارغ از اينكه عضو كدام جريان هستند بررسي ميكنند. مردم عاقل معمولا كاري به قيافه رئيسجمهور يا مسئولان ديگر كشور ندارند، جنمشان را ملاك قرار ميدهند و عملكردشان را ميسنجند. مسئوليتپذيري و جوانمرديشان را در عمل به وعدهها ميبينند و بهخاطر ميسپارند؛ هرچه مردميتر، دلسوزتر و خدومتر، طبيعتا محبوبتر!
- روشنگري كنيد، نه تخريب!
اگر در مورد خطاهاي كليدي، كمكاريها، بيمسئوليتيها و... كانديداها (در مناصب سابق يا فعليشان) اطلاعاتي داريد، بدون فضاسازيهاي دروغ و متشنج كردن جو، اسناد و مدارك آن را در اختيار ديگران بگذاريد. اين عمل را البته نميگويند تخريب؛ اسمش «روشنگري» است. بسياري از مردم عادي جامعه ما پيگير جزئيات مسائل سياسي نيستند و بر مبناي شناخت و دانستههاي قبلي از كانديداها آنها را انتخاب ميكنند. قطعا اطلاعات دقيقتر و مستدلتري كه شما در اختيارشان ميگذاريد، ميتواند بر انتخاب و احتمالا تغيير كانديدايشان مؤثر باشد.اگر فكر ميكنيد كانديداي شما، انتخاب اصلح است، چه اشكالي دارد كه كارنامه درخشان او را در اختيار ديگران بگذاريد؟ بهترين تبليغ براي يك كانديدا، انتشار جزئيات عملكرد و دستاوردهاي او در حوزه مسئوليتهاي قبلي و بيان برنامههاي آتي اوست.