آدمهاي زيادي را ميشناسيم كه با خواندن نصفه و نيمه چندكتاب و بالا و پايين كردن اينترنت به كشفيات خيلي بزرگي رسيدهاند؛ از تاريخ ايران باستان ناگهان 2هزار سال پرش ميكنند به جنگ جهاني و نتايج عجيبي ميگيرند؛ بعد از برداشت محصول گوجه سبز ميرسند به بليت هواپيما و از خشك شدن درياچه اروميه به انتخابات فرانسه و آمريكا و انگليس. معمولا وقتي يك نفر اينطوري حرف ميزند بقيه ساكت هستند و در دل به حال كسي كه آنقدر گيج و مغشوش است تأسف ميخورند مگر اينكه خودشان هم مانند او باشند و همراهياش كنند. آنها عقيده دارند همه مشكلات كشور با چندحركت ناگهاني براي هميشه حل ميشود. هيچ كدام از اين آدمهايي كه ساعتها سخنراني تاريخي و سياسي ميكنند اگر يك تريبون واقعي با ميكروفن و دوربين تلويزيون پيدا كنند قادر نيستند يك راهحل حتي سطحي پيشنهاد كنند كه ذرهاي عملي و منطقي باشد. البته معمولا اين آدمها از حرف زدن در مقابل يك مرجع رسمي هراس دارند و فقط بين دوستان و آشناياني كه ناچار به شنيدن حرفهايشان هستند ميتوانند صحبت كنند.
فعاليت سياسي اين گروه از آدمها «شركت نكردن» در انتخابات است.
يكي از راههاي سريع و آتشين فعاليت سياسي، بستن بمب بهخود و منفجر كردن بين جمعيت است. شورشيها سالهاي طولاني در جهان دست به اسلحه بردند و سعي كردند دولتهايشان را سرنگون كنند. با اين كار، محل زندگي مردم عادي هم به صحنه جنگ تبديل ميشد و هر عملياتي خسارت و تلفات زيادي بهجا ميگذاشت. معمولا هم دولتها از اين شورشها آسيبي نميديدند و فقط مقدار سركوب بيشتر ميشد. حتي اگر دولت هم عوض ميشد باز هم شرايط كشور چندان تغيير نميكرد و مشكلاتي كه باعث شورش شده بود به شكل ديگري دوباره باقي ميماند. گاهي هم جنگ و شورش چنان تمام كشور را ميگرفت كه براي سالهاي سال كشور دچار ناامني ميشد و در هر قسمت آن گروهي به قدرت ميرسيدند؛ گروههايي كه بيشتر آنها به بيگانگان وابسته ميشدند و اوقات خود را غير از جنگ با پايتخت، به درگيري با يكديگر ميپرداختند. همين الان هم در منطقه خاورميانه و در اطراف ما از اين نمونهها زياد است. اين گروههاي شورشي يا به حوزههاي رايگيري حمله ميكنند و يا نتيجه آن را قبول نميكنند.
فعاليت سياسي اين گروه از آدمها «خراب كردن» انتخابات است.
يك راه ديگر شركت در امور سياسي اين است كه هر چند سال يك بار، برنامههاي نامزدهاي شوراها و مجلس و رياستجمهوري و خبرگان را شنيد، درباره آن با ديگران مشورت كرد و به آنها رأي داد. افرادي كه اين راه را انتخاب ميكنند، ميدانند كه مشكلات هيچ كشوري و هيچ ملتي يك شبه حلنميشود. ميدانند كه هر كاري را بايد بهتدريج انجام داد و اصلاح امور؛ چه اقتصادي و چه اجتماعي، مدت خيلي زيادي طول ميكشد اما به آينده اميدوار هستند. فعاليت سياسي اين گروه از آدمها اين است كه پاي صندوق رأي ميروند و نام كسي كه فكر ميكنند ميتواند ذرهاي از مشكلات كشور را كمتر كند، مينويسند.