اين جمله به همراه يك عكس كه در آن تصوير يك تابلوي فروشگاه پروتئيني بهعلاوه يك وانت با نام «شهداي مدافع حرم»، در شبكههاي اجتماعي دستبهدست ميچرخد با واكنشهاي مثبت و منفي روبهرو شده است. نام اين فروشگاه ماهي فروشي موجب شد تا كنجكاوانه بهدنبال صاحب آن بگرديم و دليل چنين تصميمي بابت نامگذاري را جويا شويم. زماني كه با اين جوان 24ساله همكلام شديم گفت كه تمايل ندارد نامش در رسانهاي منتشر شود. چون اكثرا او را به نام «ابورقيه» ميشناسند ما هم در اين گفتوگو او را اينگونه خطاب كرديم. ابورقيه ميگويد كه شهادت نزديك به 30نفر از دوستان و فاميلهاي نزديكش باعث شده تا چنين انگيزهاي در او بهوجود آيد تا بتواند به چنين خانوادههايي خدمت كند و قدر قهرمانهاي روزگارش را بداند؛ مرد جواني كه از 14سالگي كار كرده است و خود را بسيجي ساده و فدايي حضرت امام معرفي ميكند. با وجود آنكه اين نامگذاري برايش دردسرهايي به همراه داشته و تا پاي دادسرا رفتن هم پيش رفته اما آنقدر به شهداي مدافع حرم عرق دارد كه حاضر است تمام شاكيان را مجاب كند كه كارش تنها براي بهياد ماندن نام شهداست و هيچ قصد و نيت ديگري ندارد. حتي در جايي از صحبتهايش ميگويد: «اگر تمام دنيا مخالف اين نام باشند اما پدر يك شهيد از اين كار خرسند شود براي من شادي آن پدر به تمام دنيا ميارزد».
- از ابتدا در كار مواد پروتئيني بوديد؟
بله، از همان شروع كارم را با مواد غذايي و پروتئيني بهويژه ماهيفروشي شروع كردم. الان 5سال ميشود كه به همراه پدرم براي خودمان مغازه داريم. البته اين مغازه را تازه اجاره كردهايم تا قبل از آن غرفه ماهيفروشي داشتيم.
- ماهيفروشي و بودن در كار خريد و فروش مواد غذايي چه ارتباطي با فعاليتهاي مدافعان حرم دارد كه تصميم گرفتيد اين نام را براي فروشگاه خود انتخاب كنيد؟
من از همان زماني كه خودم را شناختم تصميم گرفتم بسيجي باشم. يك بسيجي ساده، رزمنده و فدايي حضرت امام. 3 سال هم ميشود كه در ستاد تكريم شهداي مدافع حرم قم خدمت ميكنم، براي همين احساس ميكنم ديني به گردن من هست كه بايد در حق مدافعان حرم، خانواده آنها و شهدايي كه بهخاطر ما جانشان را كف دستشان ميگذارند ادا كنم. از آنجا كه چيزي جز يك مغازه و ماشيني كه زير پايم است ندارم، تصميم گرفتم همين اندك داشتههايم را تقديم اين خانوادهها كنم.
- پس تمام تلاشتان اين است تا خدمتي به مدافعان حرم كرده باشيد و ايده نامگذاري شهداي مدافع حرم روي فروشگاه به ذهنتان رسيد.
بله، من تا جايي كه بتوانم به اين خانوادهها كمك ميكنم. خودم هم رزمنده هستم و 3ماه در منطقه خدمت كردهام و از نزديك فداكاريها و دلاوريهاي مدافعان حرم را ديدهام. براي همين با كمك باقي دوستان تمام تلاشمان را ميكنيم تا به خانواده آنها، بهويژه خانواده شهدا خدمت كرده باشيم. دوستان و فاميلهاي زيادي از من و اطرافيانم شهيد شدهاند. يكي از عزيزترين كساني كه ميشناسم و شهيد شده پسرخاله پدر خانمام به نام سعيد سامانلو است كه در بهمنماه سال 94شهيد شد. به او عشق و علاقه زيادي داشتم و دوست صميميام از دوران بچگي تا قبل از شهادتش بود. شهيدمهدي عزيزي، شهيد سيدمحمد موسويناجي و نزديك به 30شهيد ديگر مدافع حرم از دوستان نزديك من بودند و الان با ياد و خاطرات آنها ميگذرانم. از تمام دوستاني كه دارم 15-10 نفرشان زنده هستند كه برخي از آنها جانباز شدهاند؛ اما همچنان تلاش ميكنند براي دفاع از كشور خدمت كنند. من هم وقتي اين همه دلاوريها را ديدهام تلاش ميكنم تا هر آنچه دارم را در اختيار اين عزيزان بگذارم.
- شما چون وانتتان را هم با پوسترهاي مدافع حرم پوشاندهايد، بيشتر به چشم آمديد. چون دائما با خودرويتان در شهر رفتوآمد ميكنيد ديده شدن آن طبيعي است. علت اين كار معرفي فروشگاهتان است يا هدف ديگري وجود دارد؟
من وانتم را در اختيار خانواده شهدا قرار دادهام و آنها را با همين وانت مورد حمايت قرار ميدهم. هر كجا بخواهند بروند آنها را ميبرم. هر كاري داشته باشند با همين ماشين برايشان انجام ميدهم. در شيشه جلوي آن، تصوير سردار سليماني و مقام معظم رهبري را زدهام. شيشه بغل عكس پسر خالهام شهيد مهدي عليدوست را چسباندهام. اين كار من با وجود آنكه تنها با نيت خدمت به خانواده شهدا و جانبازان مدافع حرم است اما چون برخي احساس ميكنند من با اين كارهايم سوءاستفادههايي ميكنم بعضي وقتها با واكنشهاي منفي روبهرو ميشوم و به من متلك مياندازند.»
- چقدر از زماني كه نام فروشگاهتان را تغيير به مدافع حرم داديد ميگذرد؟ با توجه به آنكه اين نام سنخيتي با فعاليت مواد پروتئيني ندارد چطور توانستيد مجوز اين تغيير نام را بگيريد؟
نزديك به 3ماه ميشود كه اين تغيير نام را انجام دادهام و واقعا هم كار سادهاي نبود. دردسرهاي زيادي را به جان خريدم و تا امروز مقاومت كردهام. من براي اين نام فروشگاه را مدافع حرم گذاشتهام چون احساس كردم دارد به شهدا ظلم ميشود كه البته با واكنشهاي مثبت و منفي زيادي روبهرو شدهام. اصلا شخص دادستان از من بهدليل اين نام شكايت كرد و تا پلمب مغازه پيش رفت. همين چند روز پيش به دادسرا رفتم و برايشان توضيح دادم. از دلايل و نيتم گفتم و تا جايي پيش رفتم كه ديگر دادستان قانع شد و گفت از نظر ايشان نام اين مغازه مسئلهاي ندارد.
- دليل آنكه دادستان از شما شكايت كرده بود اين بود كه اين نام سنخيتي با فعاليت شما ندارد يا احساس كرد شما ميخواهيد از اين نامي كه انتخاب كردهايد سوءاستفاده كنيد؟
بيشترين علت همان سنخيت نداشتن بود. آنها ميگفتند اين نام با فروشگاه و فعاليتي كه در آن انجام ميشود سنخيتي ندارد. به دادستان گفتم مگر امام(ره) نميگويد زنده نگهداشتن نام شهدا كمتر از شهادت نيست؟ من هم همين كار را ميكنم؛ يعني آنطور كه در توانم هست ميخواهم نام و ياد شهدا را زنده نگه دارم. مگر شما اين كار را دوست نداريد؟ مگر شما هم نميخواهيد نام شهدا هيچوقت از يادها نرود. من هم با همين نيت، نام فروشگاه را تغيير دادهام و تنها نيتم همين است. هيچ نيت، قصد و غرض ديگري در اين كار وجود ندارد كه من خداي نكرده بخواهم از اين نام سوءاستفادههاي شخصي كنم.
- علاوه بر دادستان كه نسبت به اين نام واكنش نشان داد واكنشهاي مردمي چطور بود؟ آنها با اين نام كنار آمدهاند يا خير؟
از وقتي كه مغازه را با اين نام افتتاح كردهام، خيليها تصور ميكنند اين كار براي خودنمايي يا سوءاستفاده يا هردليل ديگري است. بعضيها كه اصلا بهدليل اين اسم از ما خريد نميكنند، يك تعداد ديگر هم كه خريد ميكنند برايشان شك و ترديد پيش آمده. ماجرا تا جايي پيش رفته كه ديگر بعد از شكايت دادستان تصميم گرفتم نام را تغيير دهم؛ اما وقتي دادستان از شكايت خود صرفنظر كرد و گفت مشكلي ندارد از اين كار منصرف شدم و ميخواهم تا آنجا كه در توان دارم ثابت كنم اين كار تنها براي زنده نگهداشتن نام شهداي مدافع حرم است و نيت ديگري پشت آن نيست.
- قم كه شهري مذهبي است و شهداي مدافع حرم زيادي تا امروز داشته، چطور در اين شهر با چنين پيشينهاي، بايد با نامي كه شما براي فروشگاهتان گذاشتهايد مخالفتها و واكنشهاي منفي وجود داشته باشد؟
همان حس سوءاستفاده باعث اين رفتارها شده. حتي من كف مغازهام پرچم آمريكا و اسرائيل كشيدهام تا هر مشتري كه ميآيد از روي آن عبور كند.
- كمي هم از واكنشهاي مثبت بگوييد.
اتفاقا واكنشهاي مثبت هم خيلي خوب و زياد بوده. پدر چند شهيد آمدهاند و به من گفتهاند دستت درد نكند و خدا خيرت بدهد. چقدر برايم دعا كردند. براي من همين كه خانواده شهدا راضي باشند كافي است. اصلا كل ايران به من بگويند اين كاري كه كردهام بد است؛ اما يك پدر شهيد پيدا شود و به من بگويد دستات درد نكند براي من به اندازه رضايت كل ايران ميارزد. من براي رضايت خانوادههاي شهدا تا آنجا كه در توان دارم تلاش ميكنم. همين امسال 3 ميليون تومان هزينه چاپ تقويم كردم. مردم تقويم چاپ ميكنند و بابت آن هزينه ميدهند تا كارشان را تبليغ كنند. من اين كار را كردم فقط با اين نيت كه عكس شهدا را روي آنها منتشر كنم بدون آنكه ذرهاي در آن تبليغ وجود داشته باشد. اين كار را به عشق شهدا كردهام بدون آنكه نشان دهم اين كار، كار من بوده يا نامي از فروشگاه و خودم درتقويمها آورده باشم. حتي در برنامههايم هست كارهاي فرهنگي بيشتري براي خانواده شهدا انجام دهم و تاكنون فرصت نكردهام؛ اما از اين به بعد خواهم كرد. ميخواهم براي بچههاي شهدا كتابهاي داستان و رنگآميزي چاپ كنم تا بتوانم با اين كارها، ديني كه به گردن دارم را ادا كنم.
- ايدههاي فرهنگي جالبي در سر داريد؛ ايدههايي كه شايد از فردي كه در كار فروشماهي و مواد پروتئيني است انتظار نميرود. تحصيلات شما چيست؟
من متأسفانه از آنجا كه از بچگي كار كردهام فرصتي براي درس خواندن نداشتهام و تنها تا مقطع سيكل ادامه تحصيل دادهام. با وجود اين چون از بچگي در هيئت و مسجد بزرگ شدهام كار فرهنگي را از مسجد و آدمهايي كه در آنجا رفتوآمد ميكنند ياد گرفتهام، وگرنه از خودم چيزي ندارم. اين ايدهها را با رفتن به مسجد و هيئت آموزش ديدهام و تلاش ميكنم تا آنجا كه ميتوانم آنها را پياده كنم. چه بهتر كه اين ايدهها در جهت خدمت به خانواده شهدا و مدافع حرم باشد.
- از واكنش خانوادهات برايمان بگوييد؛ همسر، پدر، مادر و خواهر و برادرهايت. آنها با تو همراه هستند يا ميگويند كاري كه ميكنيد راه درستش نيست؟
همسر و پدر و مادرم موافق من هستند. پدر من جانباز 8 سال دفاعمقدس است. همين الان هم با هم كار ميكنيم. تا قبل از آنكه اين فروشگاه را اجاره كنيم با هم غرفه ماهيفروشي را اداره ميكرديم. مادرم هم همراهيام ميكند. او مأمور اصناف و رئيس بسيج اصناف منطقهاش است. برادر ندارم و خواهرم كوچكتر از خودم است. او هم با كارهايي كه در اين زمينه انجام ميدهم مشكلي ندارد. يكي از دلايلي كه تاكنون دوام آوردهام حمايتهاي خانوادهام بوده. شايد اگر آنها اينچنين حامي من نميشدند تا همينجا هم نميتوانستم پيش بروم و از خيلي وقت پيش اين كار و تصميم متوقف ميشد و به نصب تابلو هم نميرسيد.
- فروشگاه شما علاوه بر قم در بسياري از شهرهاي ديگر هم به ميمنت وجود شبكههاي اجتماعي ديده شده. واكنش كاربران فضاي مجازي چگونه بوده؟ چقدر آنها با روش شما موافق و مخالف بوده اند؟
اولين تصوير در شبكههاي اجتماعي را خودم در اينستاگرامي كه داشتم منتشر كردم. بعد از آن در چند صفحه اينستاگرام و كانال تلگرامي منتشر شد. واكنشها هم البته متفاوت بود. ميتوان گفت هم خوب بود و هم بد. البته من كامنتهايي كه توهين به مقدسات ميكردند را پاك كردهام؛ اما باقي كه بيشتر ميگفتند من اين كار را براي سوءاستفاده انجام دادهام را توجيه ميكردم و توضيح ميدادم من چنين نيتي نداشتهام. برخي ميپذيرفتند و برخي هم از موضعي كه داشتند كوتاه نميآمدند. بالاخره خداست كه از دل بندههايش خبر دارد. اين كار من بهدليل عشق به شهداست؛ اما يكسري ميگويند ميخواهم با اين نام گرانفروشي كنم! آخر مگر اين صنف قيمت مشخصي ندارد؟ اگر بخواهم گران بفروشم خب مردم از من جنس نميخرند. چيزي كه زياد است ماهيفروشي. بيشتر اين افراد احساسشان اين است با اين كار ميخواهم قيمت كالاهايم را بالا ببرم! درصورتي كه هر كس از اين فروشگاه خريد ميكند ميداند اصلا چنين نيست و قيمتهاي ما با فروشگاههاي ديگر هيچ فرقي ندارد. نيت من خدمت به مردم و البته خانواده شهداست. هر كس از ظن خود براي خدمت به خلق خدا تلاش ميكند؛ مثلا گروههاي جهادي چندين بار در سال براي كمك به مناطق محروم ميروند، بدون آنكه از كسي انتظار كمك داشته باشند و حتي از جيب خودشان هم هزينه ميكنند. شهدا جاي حق نشستهاند و من هم براي آنكه به آنها بفهمانم به يادشان هستم اين كار را انجام دادهام. قرار نيست از اين نام هيچ استفاده ابزاري رخ دهد. زنده نگهداشتن نام شهدا تنها كاري است كه از دست من برميآيد. تا جايي كه در توان داشته باشم اين كار را ميكنم. نيازي ندارم تا بخواهم از نام اين عزيزان به نفع خودم سوءاستفاده كنم.
- پس تا به امروز شما براي اين نام و حفظ آن تلاش بسياري كردهايد و بعد از راضي شدن دادستان قصد داريد همچنان اين راهي كه پيش گرفتهايد را ادامه دهيد و مخالفان را همچنان توجيه كنيد.
من هر جا نياز باشد نوكر شهدا و خانواده آنها هستم. سر دَرِ مغازه اسم زدن به نام آنها هم يك جور قدرداني است. خانواده شهدا بايد بدانند كه ما آنها را فراموش نكردهايم. بايد بدانند يادمان نرفته بهخاطر ملت و مملكت چه خونهايي كه دادهايم. نام فروشگاه كوچكترين كاري است كه از من برآمده و هر كس ميتواند در حد توان خود، اين ياد و نامها را حفظ كند. به هر حال وقتي نميتوانم قهرمان باشم حداقل بايد قدر قهرمانهايم را بدانم.