بشر از قدیمالایام مرگ را توقف کار قلب و ریه منتسب میدانست. اولین پیوندها از جسد نیز بهاینترتیب انجام شد که عضو را به سرعت از شخصی که فوت کرده بود، خارج و آن را به فرد دیگر پیوند میکردند.
این روش هنوز در بسیاری از کشورها مورداستفاده است؛ اما باید در نظر داشت که استفاده از این روش برای پیوند با مشکلات زیادی همراه است. وقتیکه جریان خون به یک عضو بر اثر ایست قلبی قطع میشود، این عضو دچار آسیبهای زیاد میشود که موفقیت پیوند را با مشکل روبرو خواهد کرد.
بهتدریج در دهه ۵۰ میلادی مفهوم دیگری از مرگ مطرح شد و آن مرگ به علت اغمای یا کمای غیرقابلبازگشت یا مرگ مغزی بود. برای اولین بار گروهی از پزشکان و علمای اخلاق در سال ۱۹۶۸ در دانشگاه هاروارد در ایالاتمتحده مفهوم مرگ مغزی را تعریف کردند.
طبق این تعریف فردی که دچار مرگ مغزی شده است:
۱- هیچگونه درک و پاسخی به محرکهای محیطی ندارد.
۲- هیچ تحرک یا تنفس خودبهخودی ندارد.
۳- هیچ واکنش یا رفلکسی ندارد.
افرادی که دچار این حالت میشوند، معمولاً طی چند ساعت تا چند روز دچار ایست قلبی- تنفسی خواهند شد. باید توجه داشت که تاکنون هیچ بیماری از این حالت به حیات بازنگشته است. گاهی شنیده میشود که افراد از حالت اغما بیرون آمده و هوشیار شدهاند؛ اما علت اغمای این افراد مرگ مغزی نبوده است.
این شکل مرگ در کشور ما هم بهوسیله مراجع قانونی و دینی مورد تأیید قرار گرفته است. مرگ مغزی ازلحاظ علمی، قانونی و مذهبی حالت شناختهشدهای از مرگ است و در صورت رضایت خویشاوندان بیمار میتوان از اعضای فرد دچار مرگ مغزی برای پیوند استفاده کرد. به علت اینکه این شکل مرگ درنهایت به ایست قلبی- تنفسی (شکل معمول مرگ) منجر میشود، بنابراین زمان اندکی برای اهدای اعضا وجود دارد.
مزیت اهدای عضو از دهند دچار مرگ مغزی این است که اعضا در حالتی از بدن فرد خارج میشوند که هنوز جریان خون و اکسیژنرسانی به عضو برقرار است، بنابراین احتمال موفقیت پیوند در مقایسه با اهدای عضو از فرد دچار ایست قلبی- تنفسی بیشتر است.
قوانین خاصی در زمینه تأیید مرگ مغزی در کشور ما وجود دارد. اول اینکه باید حداقل دو پزشک که طبیب مستقیم بیمار نیستند، مرگ مغزی را تأیید کنند. گاهی تأیید مرگ مغزی تنها با معاینه بالینی مقدور نیست؛ و باید آزمایشهای دیگر مانند گرفتن نوار مغزی یا آنژیوگرافی انجام شود تا ثابت شود که مغز هیچ خونرسانی ندارد یا هیچ فعالیت الکتریکی در مغز دیده نمیشود.
اعضای متعددی چون کلیهها، کبد، لوزالمعده، قلب، ریه، استخوان، غضروف، قرنیه و روده باریک را میتوان از بیمار دچار مرگ مغزی برای پیوند به بیماران نیازمند برداشت.
ازآنجاکه فردی که دچار مرگ مغزی شده است، بهسرعت دچار اختلالات اعضای متعدد و درنهایت ایست قلبی- تنفسی میشود، لازم است که تیمی آشنا به این مسائل مراقبت از بیمار را به عهده بگیرند که با کنترل این اختلالات، خونرسانی به این اعضا را بهینه کنند تا اهدای عضو و درنهایت پیوند با موفقیت انجام شود.
افراد در کشور ما باوجود کارت اهدای عضو میتوانند تمایل خود به این کار در صورت دچار شدن به مرگ مغزی اعلام کنند، اما باید توجه داشت که همچنان رضایت کامل خانواده بیمار برای اهدای عضو پس از مرگ مغزی لازم است. رضایت دادن در این شرایط برای خانواده بیمار بسیار دشوار و با هیجانات و عواطف گاه متضادی همراه است، بنابراین لازم است که پزشکان و کادرهای فراهم آوری عضو با کمال متانت و آگاهی کامل این مسائل را به خانواده بیمار توضیح دهند.
بعد از رضایت خانواده بیمار و آزمایشهای تکمیلی بهمنظور بررسی سلامت اعضای بیمار و وجود مواردی که اهدای عضو را منتفی میکنند (مانند برخی عفونتها)، فرد با اتاق عمل منتقل میشود تا اعضایش برای پیوند از بدن خارج شوند.
طی این عمل باید خون بهطور کامل از اعضا خارج شود و اعضا سرد شوند تا وقتیکه به بدن فرد دیگری پیوند شوند. در نظر داشته باشید که حتی همین فرآیند نیز به اعضا آسیب میزند، پس باید عضو هر چه زودتر به فرد گیرنده پیوند شود. این زمان در مورد قلب و ریه ۳ تا ۴ ساعت است؛ بنابراین باید همه هماهنگیهای از قبل انجام شده باشد تا عضو بهسرعت به فرد گیرنده برسد و پیوند هر چه زودتر انجام شود.
امروز تلاش میشود با استفاده از پمپهای مخصوص محیط داخل بدن دقیقاً در خارج بدن بازسازی شود تا عضو آسیب کمتری ببیند.
استفاده از اعضای بیماران دچار مرگ مغزی امروز در بسیاری از کشورها ازجمله کشور ما ایران یکی از راههای مهم تأمین اعضا برای پیوند به بیماران نیازمند است. برای مثال، در کشور ما سالانه ۲۵۰۰ پیوند کلیه انجام میشود که بیش از نیمی از آنها از اعضای بیماران دچار مرگ مغزی است.
البته همه بیماران دچار مرگ مغزی نامزد اهدای عضو نیستند و یا گاهی خانوادهشان به اهدای عضو رضایت نمیدهند، بنابراین کمبود عضو در بسیاری از جوامع به معضلی برای بیماران نیازمند پیوند بدل شده است.
بنابراین باید راههای دیگری یافت که مشکل کمبود عضو را کم کنند. یکی از این راهها استفاده از اعضا افراد زنده که در موارد معینی مانند پیوند کلیه و کبد و گاهی پیوند ریه کاربرد دارد.
* جراح پیوند و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران