اگر ما خود را شريك در سرنوشت كودكانمان بدانيم نسبت به نوع تفريحات آنها بيتفاوت نخواهيم بود. در گذشته كه تبلت و گوشيهاي هوشمند نبود تا فرصتسوزي و بيتحركي را در ما بهوجود آورد، يكي از تفريحات سالم دوره نوجواني ما بهعهدهگرفتن مسئوليت بزرگكردن چند جوجه ماشيني يا رسمي بود. آب و دانهدادن براي زندهماندن، حراست از آنها در مقابل گزند گربه و كلاغ كمين كرده، پيشبيني مكان تميز و امن براي آنها و ساير اقدامات اينچنيني، از جمله مسئوليتهايي بود كه بايد از پس آن برميآمديم. اين بازي و تفريح در ايام تعطيلات باعث ميشد كه حس مسئوليتپذيري به مرور در ما نهادينه شود.
وجود بعضي از نشانههاي بيديني در جامعه، همچون تخريب نظام اسلامي، فقر و اعتياد، طلاق و بالارفتن سن ازدواج، زمينخواري و كوهخواري و شلوغي دادگاهها و... نشان از اين واقعيت تلخ دارد كه ما با اسلام ناب و تمدن نوين اسلامي فاصله زيادي داريم. يكي از راههاي برونرفت از اين وضع نابهنجار، تربيت فرزندان مسئوليتپذير در كانون خانواده و آموزش و پرورش است؛ يعني با مسئوليتدهي به كودكانمان در محيط خانه و مدرسه، روحيه مسئوليتپذيري را درون آنها نهادينهسازيم.
اقدامي كه اين روزها توسط عزيزان ما در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام گرفت؛ يعني پرتاب موشك به مواضع گروه جنايتكار و كودككش داعش، نمونه آشكاري بود از حس مسئوليتپذيري اين نهاد مردمي و انقلابي نسبت به امنيت و آرامش اين مرز و بوم. همچنين تلاش فوتباليستهاي عزيز ميهنمان و راهيابي به جامجهاني روسيه كه شادي و نشاط را در دل جوانان و ملت ايران زنده كرد از نمونههاي ديگر مسئوليتپذيري بهشمار ميرود.
پيامبر اسلام ميفرمايند: «كُلُّكُم راعٍ و كُلُّكُم مسئول عن رعيته»؛ يعني همه شما مسئوليت داريد و بايد نسبت به آن پاسخگو باشيد. دينداري يعني مسئوليتپذيري نسبت به دين خدا و نعمتهاي الهي، مردم و جامعه، خانواده و آسيبهاي اجتماعي، مظلومان و محرومان، محيطزيست و طبيعت و همچنين نسبت به همه كساني كه نامشان با «هم» آغاز ميشود؛ مثل همسر، همسايه، همكار، همراه، همخوابگاهي!