در محاورات معمول به اين جور آدمها ميگويند «كوتولههاي اجتماعي». اينگونه از آدمها كساني هستند كه از يك رشد منطقي و روحي در زندگي محروم ماندهاند. قرآن يك تعبير در تضاد با اين مفهوم پيشنهاد ميكند: «رشد». انسان «رشيد» آدمي است با مجموعهاي از ويژگيهاي در هم تنيده كه ميتواند به واسطه آن به درستي تشخيص داده و از فرصتهايش استفاده كند. رشديافتگي بهمعناي پختگي و رسيده شدن ميوه عقل آدمي است.
مثلا ما هيچ وقت به يك كودك كمسن و سال، يك قطعه طلاي گرانبها يا يك دسته صدتايي تراول نميدهيم تا در خيابان بهتنهايي قدم بزند. چرا كه او هم از ارزش واقعي اين محموله بيخبر است و هم توان نگهداشتن آن در برابر دشمن را ندارد. خيلي ساده ميگوييم: او هنوز عقلش نميرسد. نظير اين معنا را در قضيه ازدواج هم ميبينيم. وقتي ميپرسيم چرا براي فلاني زن نميگيرند. ميشنويم كه بچه من فعلا دهانش بوي شير ميدهد و از پس ازدواج برنميآيد.
مبتني بر اين مفهوم ميتوان به يك نكته كاربردي دست پيدا كرد. رمضان براي ما فصل سرمايهگذاري و بهدست آوردن سودهاي كلان است. مومنان به واسطه اينماه به جنسي از رشديافتگي ميرسند كه بتوانند از اندوختههاي عظيمش در طول 11ماه ديگر استفاده كنند. اين رشديافتگي به 2 حوزه برميگردد: شناخت دقيق و قدر دانستن ظرفيتهاي اندوخته شده، و دوم توان و طاقت حفاظت از آن و مبارزه با دشمنان و راهزنان اين سرمايه.
اصليترين سود و سرمايه حاصل از يكماه رمضاني، تقواست. اين تقوا از كجا بهدست آمده است؟ از طريق نهگفتن به خواهشهاي مختلف بهواسطه ممنوعيتهاي تعبيه شده در روزهداري بهدست آمده است.اين سرمايه پس از رمضان بهشدت بهكار ميآيد. اما بايد با رشديافتگي، آن را از آسيبهاي مهاجم حراست كرد. بدانيم كه بعد از رمضان حملههاي شياطين به ما زياد خواهد شد. پس بايد در برابر حملههاي شيطان كمعقلي نكنيم و با رشادت به مقاومت خود ادامه بدهيم.