ویکتور هوگو، نویسنده معروف فرانسوی و برادران لومیر، مخترعان سینما، در این شهر زاده شدند. خانههایشان بسیار نزدیک است. هوگو تنها شش هفته ابتدایی عمر خود را در خانه بزانسون ساکن بود و بیشتر عمرش را در پاریس گذراند. برای همایش سعدی و هوگو که در روز جمعه، ۱۹ خرداد، در پاریس برگزار شد به فرانسه رفتیم و قرار شد که سفر یک روزهای هم برای بازدید از خانه ویکتور هوگو و زادگاه او به بزانسون برویم.
روز پنجشنبه ۱۸ خرداد ساعت ۸ صبح از ایستگاه راهآهن پاریس حرکت کردیم. با ژان مارک هووس، استاد دانشگاه پاریس هفت و هوگوشناس، کورش کمالیسروستانی، مدیر مرکز سعدیشناسی و وحید یعقوبی، معاون رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه. ساعت ۱۱ صبح بود که به بزانسون رسیدیم. شهرداری بزانسون ضیافت ناهاری را در یکی از رستورانهای زیبای شهر تدارک دیده بود که هیاتی از شهرداری میزبانمان بودند. بزانسون دارای بناهای تاریخی فراوانی است که عبارتاند از بقایای آمفیتئاتر و طاق نصرت رومی، یک کلیسای جامع به سبک گوتیک که بخشی از آن در قرن ۱۲ میلادی ساخته شد، چندین بنا به شیوهی رنسانس اسپانیایی و ارگی که مشرف بر شکافی بین کوههای وژ (Voges) و ژورا (Jura) است.
بزانسون پیش از سکونت رومیها، مرکز مهم گالیایی به شمار میرفت. بسیار شهر سرسبز و پرآبی است. حدود ۱۲۰ هزار نفر جمعیت دارد و شهری است فرهنگی. از موزه زمان و تاریخ شهر بازدید داشتیم و انواع ساعتهایی که در سدههای گذشته در این شهر ساخته شده است و تابلوهای نفیس و مروری بر تاریخ فرانسه. کتابفروشی چند طبقه شهر را دیدیم که نمونه آن را در شهرهای بزرگ ایران هم نمیتوان یافت. برای شهری ۱۲۰ هزار نفری چنین کتابفروشی عظیم، باورنکردنی است. به خانه ویکتور هوگو رفتیم. خانهای که در ۲۶ فوریه ۱۸۰۲ در خیابان صدوچهلم گراند شاهد تولد یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ بود. این خانه بر خلاف دیگر خانههایی که هوگو در آنها زیسته است، شبیه موزه یا بنای یادبود نیست. بلکه مکانی است به ظاهر مدرن برای به نمایش گذاردن اسناد و مدارکی که گواه تلاشهای او برای زنده کردن حقوقی است که هوگو زمان زیادی برای احقاق آنها جنگید. در ورودی خانه، آثار ویکتور هوگو، سردیسهای کوچک هوگو، ساعتهای مچی با تصویر هوگو، به همراه بروشورهای فراوان در انتظار مراجعهکنندگان است. طبقه همکف به نمایش چیزهایی اختصاص دارد که نوعی ادای دین مردم بزانسون به هوگو است. پلههای خانه را با سالهای زندگی هوگو تقسیم کردهاند و سالشمار زندگی او را با تحولات از پلههای همکف تا بالا نشان میدهد. در طبقه اول نمایشگاهی دائمی از مدارکی است که به جای مانده از تلاشهای هوگو برای چهار موضوع اصلی است که برای تحقق بخشیدن به آنها تلاش نمود، آزادی بیان، حقوق و ارزشهای انسانی، حقوق کودکان و آزادی بشر. متون به جای مانده، روزنامهها و فیلمهای ویدئویی که نشاندهندهی تلاشهای هوگو برای گسترش آزادی بیان در فرانسه هستند در بخشی از این طبقه جاسازی شدهاند.
اتاق شاهنشین این خانه، اصیلترین اتاق است چون کندهکاریهای چوبی آن همانی است که از ابتدا وجود داشته است و اینجا همان اتاق محل تولد ویکتور هوگو است. در این اتاق آثار به جا مانده از کاغذ دیواری اتاق بچگی او وجود دارد که همراه با عکسهایی از او و والدینش در معرض دید تماشاگران قرار دارد. همچنین اسباببازیهای کوچکی که از موزه کومته به امانت گرفته شدهاند به همراه عروسکی که منسوب به عروسک کوزت است در این اتاق نگهداری میشوند.
هوگو از اولین شخصیتهای مهمی بود که در مجلس فرانسه صحبت کرد و خواستار حقوق کودکان شد. هوگو هیچگاه به شهر محل تولدش بازنگشت اما تعلق خاطر خود را نسبت به زادگاهش بزانسون در یکی از معروفترین شعرهایاش نشان داده است. در مقابل هم بزانسون وفاداریاش را نسبت به مردی که سالها برای احقاق ارزشهای مهم انسانی وقت صرف کرد، ثابت کرد و شهرداری این شهر یکی از خیابانها را به نام هوگو نامگذاری کرد. همچنین پلاکی مزین به نام هوگو بر سر در این خانه نصب نموده که در تاریخ ۲۷ دسامبر ۱۸۸۰ از آن رونمایی شد. هوگو نیز در نامهای که خطاب به مردم بزانسون نوشت از آنها تشکر و قدردانی نمود. در ۱۹۰۲ در سالروز تولد صد سالگی هوگو، دانشآموزان شهر، انجمن شاعران را در حضور نمایندگان شهری تاسیس کردند و میدان گرانول و مجسمهای همزمان با این رویداد، افتتاح و پردهبرداری شدند. در ۱۹۵۲ موزهی هنرهای زیبا نمایشگاهی از تمبرهای چاپ شده در یادبود هوگو برپا نمود. در سال ۲۰۰۲ مصادف با دویستمین سالروز تولدش، نخستوزیر وقت فرانسه لیونل ژوزفین همراه چهرههای مطرح ادب و فرهنگ کشور از این خانه بازدید کرد. یکسال بعد از آن مجسمه برنزی هوگو که به دست هنرمندی به نام ارسمان ساو ساخته شده بود در میدان منتهی به منزل او نصب گردید. مغازهی پایین اتاق هوگو داروخانهای بوده که هماکنون نیز به همان شکل نگهداری میشود. ترکیب اصلی داروخانه و نحوهی چیدمان داروها به همان شکل باقی است.
خانهای که فقط شش هفته ویکتور هوگو در آن زیست امروز به موزهای مهم تبدیل شده است. درباره خانه هوگو در پاریس باید جداگانه توصیف کرد. بعد از دیدار خانهی ویکتور هوگو به مرکز بینالمللی آموزش زبان فرانسه در بزانسون رفتیم. مرکزی که در آن از کشورهای مختلف، دانشجویان و استادان برای آموختن زبان فرانسه و گذراندن فرصت مطالعاتی به بزانسون میآیند. حدود ۴۰۰۰ دانشجو در این مرکز به یادگیری زبان فرانسه اشتغال داشتند. مدیر مرکز گفت که تابستان امسال چهارده دانشجو و استاد از ایران به مدت یک ماه مهمان مرکز هستند. از کتابخانه و لابراتوار آموزش زبان دیدن کردیم. در کتابخانه مرکز فقط یک فرهنگ فارسی ـ فرانسه که به همت ژیلبر لازار فرانسوی تدوین شده است، وجود داشت و فرهنگهای جدیدی که در ایران انتشار یافته است در کتابخانه نبود. قرار شد که هم برای خانهی ویکتور هوگو، آثار ترجمه شده هوگو به فارسی را بفرستیم و برای این مرکز، فرهنگهای فرانسه ـ فارسی که در سه دههی اخیر در ایران انتشار یافته است.
با مدیران فرهنگی شهرداری بزانسون و دیگر مراکز ادبی این شهر قرار همکاریهای متقابل گذاشتیم و ساعت ۶ بعدازظهر از بزانسون به طرف پاریس حرکت کردیم. تجربهی یک روزهای که باید از اهمیت دادن مسئولان و مردم یک شهر برای خانهای که هوگو فقط شش هفته در آن بود و هماکنون موزهی مهم شهر شده است، درس بگیریم. ما برای خانههای بزرگان فرهنگ و ادب سرزمینمان ایران در شهرهای مختلف چه کردهایم؟ این را باید شهرداریها و مردم شهرهای مختلف پاسخ دهند.