به گزارش اختصاصي همشهريآنلاين، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بینالملل شهر کتاب، در این همایش سخنرانی خود را با عنوان همخوانی قریحه سعدی و ویکتور هوگو ایراد کرد.
متن این سخنرانی برای مرور در اختیار مخاطبان قرار میگیرد:
سعدی شیرازی در کنار فردوسی، مولوی، حافظ و خیام، پنج قله بلند شعر فارسی را تشکیل میدهند که شعر و آوازهی آنان در جهان طنین افکنده است.
زبان فارسی همواره با زبان سعدی شناخته میشد و آثار او در فارسیآموزی نقش اصلی داشت. گلستان سعدی نخستین کتاب فارسی بود که به یک زبان اروپایی ترجمه شد. او شاعر محبوب فیلسوفان عصر روشنگری بود. اندیشههای او را میستودند و شیفتهی زیبایی سخنش میشدند.
ارنست رنان مینویسد: در حقیقت سعدی یکی از خود ماست. عقل سلیم خدشهناپذیر او، لطافت و اندیشهای که به گفتههای وی روح میبخشد، لحن شوخِ ملایمی که سعدی بدان وسیله عیوب و انحرافهای عالم بشری را انتقاد میکند، همهی این محسنات که در شرق کمیاب است سعدی را در چشم ما عزیز میدارد. هنگام خواندن آثار سعدی خواننده تصور میکند که کتاب یک معلم اخلاق روحی یا یک بذلهگوی قرن شانزدهم میلادی را میخواند. (تحقیق دربارهی سعدی، هانری ماسه، ترجمه غلامحسین یوسفی و محمدحسن مهدویاردبیلی، ص ۴۱۵)
ویکتور هوگو نیز یکی از محبوبترین نویسندگان زمان خود به شمار میآمد. هوگو در کنار چخوف، تولستوی، داستایفسکی در صد سال اخیر در ایران یکی از نویسندگان محبوب و پرمخاطب بوده است. چه ویژگیهایی در زندگی و آثار این شاعر ایرانی و نویسنده فرانسوی دیده میشود که نام این دو را در کنار هم نشانده است و گفتوگویی ادبی را برای اندیشمندان و منتقدان و مردم ایران و فرانسه فراهم کرده است؟ ویکتور هوگو از اهمیتی قابل مقایسه با سعدی نزد ایرانیان برخوردار است. نهضت رمانتیسم که پیدایش آن تا اندازهای مرهون انتشار آثار شرقی بود از آغاز ظهور به استقبال سعدی شتافت. ویکتور هوگو عباراتی از سعدی را سرلوحهی سه شعر در شرقیات قرار داد. شرقیات اشعار غنایی هوگوست و به عنوان نخستین جلوهی نبوغ شخصی شاعر شهرت دارد. تاثیر سعدی در افسانهی قرون هوگو نیز پیداست.
متاسفانه ترجمه خوبی از افسانهی قرون به فارسی در اختیار ایرانیان نیست. اگر این اثر که دهمین و بزرگترین مجموعه از مجموعه شعرهای ویکتور هوگوست به فارسی ترجمه شود بیشتر با اشتراکات و دیدگاههای هنری و زبانی سعدی و هوگو آشنا میشویم. هوگو قصد داشت که تمامی تجربهی خود از انسان، یعنی نگرشی کامل به تاریخ را از دیدگاه پیروزی تدریجی آزادی و شکوفایی بشر از قرنی به قرن دیگر را در آن بگنجاند. افسانه قرون نیز مانند بینوایان که صعود و نجات ژان والژان، یعنی انسانی را حکایت میکند که از غرقاب برمیآید تا به قدسیت عروج کند، حکایت صعود انسانیت است.
افسانه قرون شاهکار شاعرانهی هوگوست و به همراه گلهای شر بودلر همانا پرقدرتترین و پرمایهترین کتابهای شعر فرانسه در قرن نوزدهم است. دربارهی بررسی وجوه مشترک سعدی و ویکتور هوگو، چند مقاله در ایران انتشار یافته است و ذکر مشابهتهای سعدی و ویکتور هوگو از جمله زندگانی نسبتا دراز، اعتقاد به ذات باری تعالی، سرودن و نوشتن آثار منظوم و منثور و مردمگرایی در این مقالهها بررسی و با بیان نمونههایی از حکایتهای سعدی با گفتههای و حکایتهای ویکتور هوگو به این شباهتها اشاره شده است:
ـ مقاله سعدی شیرازی و هوگوی فرانسوی نوشته مهدی آستانهای در خصوص مشابهت رفتار کشیش فرانسوی در بینوایان با جوانمرد زاهد تبریزی در بوستان سعدی که بررسی عوامل آشنایی هوگو با سعدی را بیان میکند.
ـ مقالهی سعدی در اروپا نوشته عبدالحسین زرینکوب اشاره به تاثیرپذیری و توجه نویسندگان و شاعران اروپایی مانند هوگو، گوته، هردر، موسه، بالزاک به آثار سعدی است.
ـ پرویز ناتلخانلری نیز در نوشتهای زیر عنوان عارف تبریزی و کشیش فرانسوی این دو شخصیت را با هم سنجیده و احتمال تاثیرپذیری سعدی بر ویکتور هوگو را مطرح کرده است.
ـ جواد حدیدی در کتاب از سعدی تا آراگون نیز به تاثیر ادبیات فارسی به ویژه آثار سعدی در شاعران و نویسندگان فرانسوی پرداخته و به نفوذ شعر فارسی در چهار قرن اخیر در فرانسه اشاره کرده است.
تاثیر سعدی بر هوگو خاصه از طریق افسانههای پندآمیز و اخلاقی نمایان است. همچنین علاقه و توجه هوگو به رنگآمیزی و جلابخشی کلام متاثر از شیوهی سخن شعرای پارسی و سعدی است. اما مشابهت و حتی همخوانیِ قریحهی سعدی و هوگو از این فراتر میرود. خاصه تامل ایام گذشته کردن و بر عمر تلف شده تاسف خوردن و غنیمت شمردن دم و اظهار اندوه از گذشت زمان و اندیشیدن به جوانی و عشقهای از دسترفته.
سعدی گوید: گل بستان را چنان که دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد. این سخن سعدی مانند اشعاری از هوگوست که در زمینهی ناپایداری روزگار و جهان میگوید خاصه شعری از هوگو که در افسانهی قرون آمده است.
در اینجا به چند ویژگی مشترک سعدی و هوگو به طور خلاصه اشاره میکنم:
۱. هر دو مصلح اجتماعی بودند. نگاه سعدی به زندگی اجتماعی و هنجارها و هنجارگریزیهای اخلاقی نگاهی طنزآمیز است و بیشتر خود را در قالب عبارتهای موجز نشان میدهد که هر یک از آنها، با تصویری جاندار، تعارضی را که در رفتارهای فردی و اجتماعی ما هست بر ملا میکند. اگرچه سعدی متفکر سیاسی به معنای رایج آن نبود اما اهمیت او در تاریخ اندیشهی سیاسی ایران بیشتر به اعتبار گلستان و رسالهی نصیحتالملوک اوست که دیدگاههای خود را دربارهی اخلاق و سیاست و اجتماع عرضه میکند. ویکتور هوگو نیز در آثار منظوم و منثور خود به اصلاح اجتماع، توجه و نگرشهای خاص اخلاقی دارد. بینوایان ویکتور هوگو که بسیاری از مخاطبان ایرانی، هوگو را با این اثر میشناسند، رمانی است که وضعیت جامعهی فرانسوی را در قرن نوزدهم تحلیل میکند و در حقیقت حماسهای است از نوعی خاص، حماسهی مردم و همچنین هجانامهای است بیشتر خشماگین تا طنزآمیز. سرشار از سادهدلیها و سخنان احساساتی، ولی همواره پرتوان و بخشنده و نقدی اجتماعی و سیاسی بر فرانسهی آن دوران.
۲. سعدی و هوگو هر دو در شاعری، نویسندگی و نظم و نثر تجربه داشتند و تحول ایجاد کردند.
۳. سعدی و هوگو هر دو به سبب فصاحت بیان که در عین حال از سادگی برخوردار است و به سبب نبوغ پرثمر و تنوع استعداد شهرت دارند و در ادبیات فارسی و ادبیات فرانسه از این نظر الگو هستند.
۴. سعدی و هوگو هر دو این شانس را داشتهاند که در موارد مختلف، آثارشان در زمان خودشان و تاکنون در موارد مختلف و در کشورشان و در سایر مناطق دیگر انعکاس وسیعی به همراه داشته باشد.
۵. سعدی و هوگو هر دو از نیرومندترین و متنوعترین استعدادهای ادبی و هنری زمان خود بودند و هر دو در شعر غنایی، شاهکارهایی
در زبان خود آفریدند و هر دو به انسان و بازگویی احساسات و تاثرهای گروههای بزرگ انسانها توجه خاص داشتند.
با بررسی تحلیلی و مقایسهی دقیق تمامی آثار سعدی و ویکتور هوگو میتوان مشابهتهای دیگری را یافت. امروز ویکتور هوگو در ایران همچنان یکی از نویسندگان و شاعران محبوب است که در طول صد و ده سال گذشته آثارش به فارسی ترجمه و خوانده میشود. نگاهی به وضعیت آثار ترجمه شدهی هوگو به فارسی نشاندهندهی موقعیت این نویسنده در میان مخاطبان ایرانی است:
بیشترین ترجمه آثار هوگو به فارسی به بینوایان اختصاص دارد که تاکنون هفده مترجم (امیر اسماعیلی، گیورگیس آقاسی، اسماعیل عباسی، عنایتالله شکیباپور، محمدباقر پیروزی، الهه تیمورتاش، حسینقلی مستعان، حجتالله سلیمانی، علی اتحاد، مصطفی جمشیدی، محسن سلیمانی، کیومرث پارسای، مهدی علوی، مینا حسینی، نسرین تولایی، سبحان پارسیپور، جمشید بهرامیان) آن را ترجمه کردهاند و بیش از ۲۳۱ بار منتشر شده است. اثر بعدی گوژپشت نتردام با ۱۱۷ چاپ است که پانزده مترجم (مهلقا اردلان، قدرتالله سعیدی، بهروز کاویان، اصغر سعیدی، شهلا انتظاریان، جواد محیی، ایاز حدادی، شکوفه اخوان، فتحیه صلاحی، متین پدرامی، مهدی جانزاده، رویا ریاحی، سینا عباسی، مهدی علومی، اسفندیار کاویان) آن را به فارسی برگرداندهاند.
مردی که میخندد اثر دیگری است که با ترجمهی شش مترجم (رضا فکور، امیر اسماعیلی، داوود وقار، کیومرث پارسای، حجتالله سلیمانی، جواد محیی) و با ۶۱ چاپ در جایگاه سوم است. پس از این سه اثر، اشعار منتخب و آخرین روز یک محکوم هر کدام با هفت چاپ، با فاصلهی معناداری در جایگاه بعدی قرار میگیرند. نودوسه نیز با ۵ بار چاپ در ردهی پنجم آثار برگردانده شده هوگو به فارسی قرار دارد. کارگران دریا و تاریخ یک جنایت هر کدام چهار بار چاپ شدهاند. زندانی قلعهی فراموشی و ناپلئونی کوچک هر کدام سه بار چاپ شدهاند. پکوپن زیبا، دلقک، رنجبران دریا، عصیان و ریبلاس آثاری هستند که دو نوبت چاپ داشتهاند. کلود ولگرد، بوگ ژاگال، سال نهم هجرت، سفرهای من، شب شکار، عاشقانهها، کیفرها، گاورش و نامههای عاشقانه نیز هر کدام یک بار چاپ شدهاند. در مجموع تاکنون بیش از یک میلیون و دویست نسخه از آثار هوگو به فارسی منتشر شده و در اختیار مخاطبان ایرانی قرار گرفته است.
نظر شما