اصلا نه! يكي بدون آنكه از شما نظر بخواهد، موبايلتان را برداشته و شما هم زورتان نرسد كه آن را پس بگيريد، چقدر برايتان سخت و تلخ است؟! تازه اين دلتنگي براي موبايلي است كه شايد چندصد هزار تومان هم بيشتر نيارزد! در دلتان غصه ميخوريد كه چقدر نرمافزارهاي مختلف روي آن نصب كرده بودم، چقدر عكس و فيلم روي آن داشتم و از همه مهمتر، شماره تلفنهايم روي آن ذخيره بود. حتما در اين شرايط، لحظات سختي را خواهيد گذراند كه حتي تصورش اوقات شما را تلخ ميكند.
اين دو مثال، ماكت كوچكي است از همان اتفاقهاي مهيبي كه موقع مرگ اتفاق ميافتد. بناگاه ميبينيم همه دوستداشتنيهاي ما يكباره از چنگمان درميآيد و هيچ اميدي براي بازپسگيري آن وجود ندارد. آنجا چه خواهيم كرد؟ آيا با خدا بد نخواهيم شد. شايد بهخاطر ضعف ايمان، همه تقصيرها را گردن خدا بيندازيم، چون محبت دنيا در روحمان ريشه دوانده است. حتي به يك تكه جوراب و روسري و خودكار و گلدان هم وابسته شدهايم. موقع مرگ، هرگونه كه باشد، همه سرمايهها و اندوختههاي مادي زندگيمان را نابود شده ميبينيم. فرزند و همسر و پدر و مادر از ما جدا ميشوند. مدرك تحصيليمان گوشه ديوار جا ميماند. حسابهاي بانكيمان مسدود ميشود. همه زيباترين و مجللترين لباسهايمان را بلافاصله بعد از مرگمان دورميريزند. اتاق اداري، مبلمان خانه و ماشين شخصي مان ديگر از اختيارمان خارج ميشود و ما همه اين اتفاقات سخت را ناشي از اراده خدا ميدانيم. حال اگر به قدر كافي با خدا رفيق نبوده باشيم، از او دچار كراهت ميشويم.
اين همان ماجرايي است كه بزرگان با عنوان «عديله عندالموت» به ما هشدار ميدهند؛ يعني لحظههاي سختي كه ممكن است از باورهاي مقدسمان دست بكشيم. در مقامات برخي عرفا گفتهاند ماههاي پيش از موت، بهشدت نگران محبت زيادي به فرزندانشان بوده و براي تعديل آن چارهجويي ميكردهاند. حتماً از فشار قبر چيزهايي شنيدهايد. گفتهاند يكي از عوامل جدي در طولكشيدن فشار قبر، همين تعلقات به دنياست. پس بايد ضمن استفاده از صحيح از همه مواهب دنيا، مراقب دلبستگيهاي خطرناكش باشيم.