دکتر علیرضا عندلیب*: فرهنگ‌سازی شرط پایداری فعالیت‌های انسانی است.هر فعالیت جمعی که مبتنی بر دانش و تجربه باشد، در صورتی رشد یابنده و تکاملی خواهد بود که به مستند ساختن دستاوردها و تجربیات خود همت گمارد.

 نوسازی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در کنار منابع نه چندان زیادی که  در زبان فارسی برای مداخله در بافت‌های شهری تاریخی یا فرسوده در دست است، جای خالی تجربیات سازمان‌هایی که زمان‌های زیادی را برای طراحی یا اجرا صرف کرده‌اند، خالی است. چه بسیار نکاتی که فرد، گروه یا سازمان به محک تجربه، به دست آورده، لکن به دلیل عدم ثبت آن، تدریجاً فراموش شده و دستگیر آیندگان نشده است.

ضرورت:

سازمان نوسازی شهر تهران به هنگام ورود به حوزه نوسازی بافت‌های فرسوده با دنیایی جدید، پیچیدگی های خاص و پدیده‌هایی غیر مرتبط با هم (در حوزه‌های مختلف طراحی و مسایل فنی، حقوقی، مالی، اجرایی و...) مواجه شد. به‌ویژه آنکه متأسفانه با خلاء جدی تجربی و حتی دانشی در این حوزه مواجه بود.

مراحل:

در آغاز راه یعنی دی ماه  1384، سازمان یک الگوی اولیه موضوعی برای نوسازی بافت‌های فرسوده ارائه کرد. اجزاء این الگو که براساس موضوعات حوزه‌های تخصصی تعریف شده بود، به صورت موضعی در مناطق مختلف جهت اجرا به‌صورت عملی نیز مورد آزمون قرار گرفت که اجزای این الگوی عبارت بودند از: تولید طرح که به ارائه الگوی جدیدی با عنوان طرح ویژه نوسازی به طراحی و تهیه نقشه نوسازی بافت‌های فرسوده شهر تهران می‌پرداخت.
تولید زمین که مقوله تملک زمین در بافت‌های فرسوده را با رویکردی هدفمند و افقی روشن‌تر از گذشته مطرح کرد.

تولید سرمایه که به دنبال انتقال سرمایه‌های نهفته و جاری شهر به مناطق بافت فرسوده از طریق جذب زمینه‌های فعالیت‌با ایجاد کاربری‌های ارزش‌افزا بود.
تولید ساختمان که به سازوکارهای تولید و ساخت صنعتی و خروج از وضعیت انفعالی ساخت و سازهای رایج می‌اندیشد.

بازنگری در این الگو و دسته‌بندی آن در قالب حوزه‌های جامع‌تر، سبب شد تا در فرآیند نوسازی بافت‌های فرسوده نقش و سهم بخش‌های مختلف و گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ و مرتبط تبیین شود. به عبارت دیگر در مسیر این بازنگری و طی مراحل سیر سؤال به جواب در مرحله اول با تعریف موضوعات نوسازی که شامل 4 مقوله تولید طرح، زمین، سرمایه و ساخت، مرحله دوم اجرای آزمایشی شروع شد. مهم‌ترین اقدامات این مرحله، مستند‌سازی تجربیات، آموزش‌های یادگیری حین عمل به‌ویژه نشست‌ها و تعاملات مستقیم با مردم و تحلیل در ضرورت، گلایه‌ها و مطالبات به‌حق آنها بود.

سرانجام در مرحله سوم تدوین فرآیند، مسئولیت‌ها، وظایف‌ها و نقش‌های بازیگران مختلف سطوح مختلف سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی، مدیریت و اجرا تعیین شد. به طور کلی، حاصل این بازنگری سبب شد تا 4 دسته اقدامات به صورت زیر شناسایی و معرفی شود: گام اول این فرآیند شامل «اقدامات پایه‌ای» که به تعمیق شناخت موضوع و تعیین چارچوب‌های مورد نیاز، از طریق تحقیقات نظری و میدانی می‌پردازد.

گام بعدی فرآیند نوسازی «اقدامات پشتیبانی، زمینه‌ای و بسترسازی»  شامل برنامه‌ریزی‌ها، سیاست‌گذاری‌های حمایتی و تشویقی، پشتیبانی‌های حقوقی و قانونی، تهیه طرح ویژه نوسازی و اجرای پروژه‌های نوسازی را دربرمی‌گیرد.

گام سوم در این فرآیند «اقدامات زیرساختی» است که به تولید زمین و اجرای زیرساخت‌های لازم و کاربری‌های ارزش‌افزا می پردازد.

گام چهارم فرآیند و اصلی‌ترین اقدام، نوسازی به دست مردم و حضور و مشارکت ساکنان بافت‌های فرسوده که با عنوان «اقدامات توسعه‌ای» نام گرفته است.

آنچه حائز اهمیت است این‌که تجربه فوق در تدوین فرآیند مذکور، مبتنی بر تئوری عملی- عملی و روش توسعه تجربی استوار بوده است، به این ترتیب به طور دائم، روندها و اقدامات مورد ارزیابی قرار گرفته و با شناخت مؤلفه‌های اصلی و مؤثر در نوسازی، به کشف روابط بین آنها پرداخته و نهایتاً وزن هر یک از آنها را در اجرای طرح‌ها مشخص شده است.

بدین جهت این الگو را می‌توان فارغ از محدودیت‌های زمانی و مکانی عمومیت بخشید و با رفع ابهامات و سؤالاتی که حین عمل به‌وجود می‌آید، در سایر شهرها نیز به عنوان یک الگوی عمومی نوسازی مشارکتی بافت‌های فرسوده شهری مورد عمل قرار داد.

کلام آخر در «فرآیند مدیریت نوسازی مشارکتی بافت‌های فرسوده»، در حقیقت ضمن تعریف پدیده‌های مؤثر در این امر جایگاه حوزه‌های مختلف طرح، مسایل فنی، حقوقی، منابع مالی و... مشخص شده  و از این طریق معیاری برای ارزیابی  اقدامات گذشته، دستیابی به اهداف روشن و برنامه های آینده و مدیریت اجرای طرح‌های نوسازی مناطق فرسوده به‌دست آمده است.

*مدیر عامل سازمان نوسازی شهر تهران

برچسب‌ها