متهم و همدستانش اجساد قربانيان را در گودالي دفن كردند اما بارش باران خاكها را شست و با پيدا شدن اجساد، راز اين جنايت فاش شد.روز جمعه ششم مردادماه، 2نوجوان 16ساله اهل شهرستان گنبد در استان گلستان، براي تفريح راهي جنگلهاي چهلچاي شهرستان مينودشت شده بودند كه ناپديد شدند و خانوادهشان هرچه گشتند اثري از آنها پيدا نكردند.
حتي تيمهايي از امدادگران هلالاحمر نيز وارد ماجرا شدند اما جستوجوها نتيجهاي نداشت و هيچ ردي از 2نوجوان ناپديد شده بهدست نيامد. 6روز از گم شدن مهران و عدنان ميگذشت تا اينكه بارش شديد باران در استان گلستان راز هولناكي را فاش كرد. يكي از چوپانها كه گله گوسفندانش را به تپه ماهورهاي اطراف روستاي حاجي قوشان برده بود، با صحنه عجيبي روبهرو شد. زير يكي از تپهها گودالي حفر شده و بر اثر شسته شدن خاك توسط باران، دستي از زير خاك بيرون زده بود.
- جنايت هولناك
مرد چوپان ماجرا را به پليس اطلاع داد و با حضور مأموران اجساد 2پسر نوجوان از زير خاك بيرون كشيده شد. قربانيان همان 2نوجوان ناپديد شده بودند كه با ضربات چاقو به قتل رسيده بودند. ماجرا به پليس آگاهي استان گلستان مخابره شد و تيمي از كارآگاهان جنايي زيرنظر سرهنگ مجتبي مروتي، رئيس پليس آگاهي گلستان تحقيقات براي كشف راز اين جنايت را شروع كردند.
مقتولان آخرين بار، هنگام رفتن به جنگلهاي چهلچاي ديده شده بودند اما بررسيها نشان ميداد كه آنها تنها نبودند و جواني 21ساله به نام رامين نيز همراهشان بود. در ادامه اطلاعاتي بهدست آمد كه نشان ميداد يكي از مقتولان از مدتي قبل با رامين اختلاف شخصي داشته است.
بنابراين دستور بازداشت او صادر شد و مأموران با شناسايي محل زندگياش وي را دستگير كردند. پسر جوان در بازجوييها مدعي شد كه بيگناه است و از ماجراي جنايت خبر ندارد اما در ادامه سرنخهايي بهدست آمد كه نشان ميداد او حقيقت را نميگويد و به اين ترتيب وي لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنايت برداشت.
- قرار مرگ
رامين گفت: از مدتي قبل با يكي از قربانيان بهنام عدنان اختلاف داشتم. تصور ميكردم كه او مزاحم دختر موردعلاقهام شده و براي همين تصميم گرفتم با وي صحبت كنم. روز حادثه با او تماس گرفتم و خواستم براي تفريح به جنگلهاي چهلچاي برويم. او تنها نيامد و دوستش را با خودش آورد. همگي راهي جنگل شديم اما پسر نوجوان زير بار نرفت و گفت مزاحم كسي نشده است. هنگام برگشت به ساختماني نيمهكاره رسيديم كه دو نفر از دوستانم در آنجا نگهبان بودند.
از قبل به آنها گفته بودم كه ممكن است با كسي درگير بشوم و خواسته بودم كه به كمك بيايند. در مقابل ساختمان بود كه با پسر نوجوان درگير شدم و همان لحظه دوستانم هم آمدند. چون هيكلم بزرگتر از او بود، به راحتي با چاقويي كه همراهم داشتم به او ضربه زدم و او روي زمين افتاد. از آنجا كه دوستش شاهد اين ماجرا بود و احتمال داشت مرا لو دهد، او را هم با ضربات چاقو به قتل رساندم.
سپس با كمك دوستانم، اجساد را داخل صندوق عقب پرايد انداختيم و با برداشتن بيل راهي تپهماهورهاي اطراف شديم. وقتي به محلي خلوت رسيديم، گودالي كنديم و جنازهها را دفن كرديم اما بارش باران باعث شسته شدن خاك و افشاي اين راز شد.
به گفته سردار جاويدان، فرمانده انتظامي استان گلستان، راز اين جنايت پس از 48ساعت كار اطلاعاتي و تخصصي كارآگاهان آگاهي فاش شد و در ادامه يكي از همدستان متهم اصلي نيز دستگير شد و تحقيقات براي دستگيري سومين متهم ادامه دارد.
وي از متوليان سايتها و كانالهاي خبري و تلگرامي خواست اخلاق اطلاعرساني را مراعات كنند و با انتشار اخبار و شايعات كذب موجب تشويش اذهان عمومي و آزرده خاطر شدن مردم نشوند.