روز 22شهريورماه سال91 به مأموران پليس رباط كريم خبر رسيد كه در جريان حادثهاي هولناك مادري همراه با 2دختر جوانش با ضربات چاقوي داماد خانواده بهشدت مجروح شدهاند. زماني كه مأموران به محل حادثه رسيدند امدادگران اورژانس در حال انتقال مجروحان به بيمارستان بودند.
با اينكه هر 3دچار خونريزي شده بودند اما اوضاع يكي از دخترها وخيمتر از سايرين بود. شواهد بهدست آمده نشان ميداد كه شوهر يكي از دختران خانواده عامل اين درگيري است و بعد از حادثه گريخته است. تحقيقات در اين پرونده ادامه داشت تا اينكه از بيمارستان خبر رسيد دختر جوان جانش را از دست داده است. در اين شرايط پرونده با موضوع قتل عمدي پيگيري شد و چند روز بعد داماد جنايتكار دستگير شد.متهم در جريان بازجوييها درباره انگيزهاش از ارتكاب اين جنايت گفت:
چند روز قبل به مسافرت رفتم اما وقتي برگشتم همسرم به خانه مادرش رفته بود. من هم دنبالش رفتم. آن روز من يك چاقو به كمرم بسته بودم و وقتي همسرم آن را ديد به من گفت كه آدمهاي ترسو و بيوجود با خودشان چاقو حمل ميكنند. او پشتش را به من كرد و از حياط به داخل ساختمان رفت. من كه از اين كارش خيلي ناراحت شده بودم با همان چاقو به او حمله كردم و چند ضربه به او زدم. ضربهها سطحي بود اما بهخاطر داد و فريادهاي همسرم مادرش وارد دعوا شد.
اما من او را هم مجروح كردم. خيلي عصباني بودم و ميخواستم از آنجا بيرون بروم اما خواهرزنم سر رسيد و ميخواست مانع فرارم شود. درحاليكه ديگر اختياري از خودم نداشتم چند ضربه چاقو هم به او زدم اما بعد از فرار فهميدم كه او فوت شده است.
اين مرد در ادامه صحنه جنايت را نيز بازسازي كرد و در نهايت پروندهاش به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. قضات دادگاه پس از محاكمه اين مرد او را به قصاص محكوم كردند اما او در رايزني با خانواده مقتول توانست رضايت آنها را جلب كند. در اين شرايط وي ديروز بار ديگر به شعبه دوم دادگاه منتقل و به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شد. در اين جلسه كه به رياست قاضي محسن زالي بوئيني برگزار شد متهم گفت: 5سال است كه در زندانم و در اين مدت به اندازه كافي تنبيه شدهام. علاوه بر آن همه داراييام را هم بهعنوان ديه به خانواده مقتول دادهام. به همين دليل از قضات دادگاه ميخواهم كه در مجازاتم تخفيف قائل شوند. قرار است بهزودي قضات دادگاه درباره مجازات اين مرد تصميمگيري كنند.
نظر شما