ساعت 9صبح ديروز مأموران كلانتري 133پايتخت در جريان جنايتي هولناك در منطقه شهرزيبا قرار گرفتند. آنها پس از حضور در محل حادثه با پيكر غرق در خون مردي 65ساله كه دركوچه افتاده بود روبهرو شدند. آنطور كه مشخص بود او پس از آنكه چاقو خورده بود به كوچه فرار كرده تا مردم را خبر كند اما از شدت خونريزي بيهوش شده بود.
ماموران وقتي خود را به مقابل خانه قديمي 3طبقه كه انتهاي يك كوچه بنبست بود رساندند متوجه شدند كه قاتل هنوز داخل ساختمان است. همسايهها ميگفتند هرچه در ميزنند كسي در را باز نميكند و چند دقيقه قبلتر صداي جيغ و فرياد زني را از داخل ساختمان شنيدهاند. همزمان اورژانس رسيد و مرد مجروح كه سر كوچه افتاده بود به بيمارستان منتقل شد. هنوز معلوم نبود ماجرا از چه قرار است و مأموران چندين بار زنگ در را زدند تا اينكه مردي جوان درحاليكه چاقو بهدست داشت و لباسهايش غرق در خون بود در را باز كرد.
او گفت: «من قاتلم، زنم، مادرزنم و پدرزنم را كشتهام، دستگيرم كنيد.» همزمان با دستگيري مردجوان، كارآگاهان وارد ساختمان شدند. در راهپلهها جسد زن جوان را ديدند كه قاتل ميگفت همسرش است. در آپارتمان طبقه همكف كه جنايت در آنجا رخ داده بود جسد زني 65ساله پيدا شد.
قاتل ميگفت كه او مادرهمسرش بوده است. هردو جان باخته بودند و در چنين شرايطي گزارش اين جنايت هولناك به قاضي دشتبان، بازپرس ويژه قتل تهران مخابره و او به همراه اكيپي از كارآگاهان جنايي راهي محل حادثه شد. با دستور وي اجساد قربانيان كه زن65ساله و دختر39ساله او بود و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده بودند به پزشكي قانوني منتقل شد.
متهم 40ساله كه كسي جز داماد خانواده نبود براي تحقيق به اداره دهم پليس آگاهي پايتخت منتقل شد و در بازجوييها به جنايت اقرار كرد. او گفت: جمعهشب همسرم به همراه خانوادهاش به جشن عروسي يكي از بستگان خود رفت اما من نرفتم. در تمام اين مدت با همسرم در تماس بودم و منتظر بازگشتش بودم اما همسرم به خانه نيامد.
وي ادامه داد: آن شب همسرم پس از پايان مراسم عروسي به خانه پدرش رفت و به من زنگ زد كه آنجا ميماند. از اين موضوع خيلي ناراحت شدم. من از مدتي قبل با خانواده همسرم دچار اختلاف شده بودم. احساس ميكردم كه همسرم هم تحتتأثير آنهاست.
درحاليكه بهشدت عصبي بودم ساعت 7:30صبح شنبه به خانه پدرزنم رفتم. در آنجا با هم صبحانه خورديم اما بعد درگير شديم. درواقع رفته بودم تا اختلافاتمان را حل كنيم اما درگير شديم. براي همين با پسر 5سالهام آنجا را ترك كرديم و به خانه پدريام رفتم. پسرم را آنجا گذاشتم و يك چاقو برداشتم و مجددا به خانه پدرزنم بازگشتم.
در آنجا همسرم، مادرزنم و پدرزنم را با ضربات چاقو زدم و پس از آن منتظر مأموران نشستم تا برسند و دستگيرم كنند. در همين حال سرهنگ حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي نيز گفت: متهم با قرار بازداشت موقت براي انجام تحقيقات بيشتر دراختيار مأموران اداره دهم پليس آگاهي تهران قرار گرفته است.
- محله در شوك
اين جنايت هولناك روز گذشته مردم محله را شوكه كرد. هيچ يك از همسايهها تا قبل از رسيدن پليس تصور نميكرد كه جنايتي هولناك در خانه همسايه قديميشان رخ داده است. يكي از آنها لحظاتي پس از حادثه و در گفتوگو با خبرنگار همشهري كه در محل حاضر شده بود، گفت:
وقتي پليس رسيد و در باز شد با ديدن راهپلهاي كه پر از خون بود وحشت زده شدم. خانواده قربانيان 30سالي ميشد كه در اين محل زندگي ميكردند و همسايهمان بودند. آنها در طبقه همكف ساختمان 3طبقه زندگي ميكردند و خانواده بسيار خوبي بودند. 3دختر داشتند كه همه آنها ازدواج كرده بودند و ما هيچ وقت از آنها بدي نديده بوديم.
وي ادامه داد: روز حادثه صداي جيغ و فرياد از داخل خانهشان شنيدم. وقتي از خانهمان بيرون آمدم و خودم را مقابل در رساندم، ديدم در بسته است. به غيراز اين خانواده در ساختمان يك پيرزن و يك خانواده ديگر هم زندگي ميكردند. هرچه در زدم كسي باز نكرد، ناگهان چشمم به لكههاي خون افتاد، رد آن را دنبال كردم و وقتي به سركوچه بنبست رسيدم ديدم، پدرزن قاتل (همسايه قديميمان) روي زمين افتاده و مردم جمع شدهاند. خون زيادي از شكمش و دستش ميرفت. اين صحنه را كه ديدم به پليس زنگ زدم. وقتي مأموران رسيدند قاتل در را باز كرد و خيلي راحت تسليم شد.
- فرار ناكام
داخل خانه قربانيان و روي ديوارها لكههاي خون ديده ميشود. رد آنها را دنبال كني به اتاق خواب ميرسي. از داخل اتاق خواب به حياط خلوت راه دارد كه در آنجا ردپاي خوني ديده ميشد. يكي از بستگان نزديك مقتولان به همشهري ميگويد: اينها ردپاي همسر قاتل است. گويا او پس از آنكه ضربه خورده به حياط خلوت آمده تا در زيرزمين مخفي شود اما از بخت بدش در قفل بوده و او دوباره به خانه برگشته تا از در آپارتمان فرار كند اما در آنجا شوهرش او را گير انداخته و دوباره به او ضرباتي زده است.
پس از آن هم وي خودش را به زير راه پله رسانده اما در آنجا جان باخته است. مادر او اما بهدليل سن بالايش داخل خانه گرفتار شده و به قتل رسيده است.به گفته وي، قاتل مردي آرام بود اما ميدانستيم با همسرش و خانواده همسرش اختلاف دارد. اما از اينگونه اختلافها در همه خانوادهها وجود دارد و آنقدر جدي نبود كه كسي حدس بزند به جنايت ختم ميشود. درواقع همه ما شوكه شدهايم. خانواده مقتول خانوادهاي آرام و محترم بودند.
او ميگويد: پدر خانواده اما نخستين نفري بود كه هدف ضربات چاقوي دامادش قرار گرفت و پس از آن از خانه فرار كرد تا كمك بياورد. او هماكنون در اتاق عمل است و اميدواريم خطري تهديدش نكند. وي ادامه داد: قاتل 10سال پيش با دختر اين خانواده ازدواج كرد. هر دو شاغل بودند و كسي باورش نميشود چنين اتفاقي براي آنها رخ داده است.
- جنايت خانوادگي مشابه در شيراز
جنايت داماد كينهجو در پايتخت در حالي رخ داد كه صبح ديروز جنايتي مشابه نيز در شهر شيراز رخ داد. مأموران كلانتري 23گلدشت شيراز وقتي درجريان اين حادثه هولناك قرار گرفتند در محل حاضر و با صحنهاي هولناك روبهرو شدند. 3عضو يك خانواده هدف ضربات چاقو قرار گرفته بودند كه پدر خانواده زنده مانده بود اما همسر و دختر او جان باخته بودند.
در بررسيها مشخص شد كه جنايت از سوي داماد خانواده صورت گرفته است. او كه از محل گريخته بود در كمتر از يك ساعت شناسايي و دستگير شد. مرد جوان در بازجوييها به جنايت اقرار كرد و انگيزه خود را اختلافات خانوادگي دانست. او اقرار كرد كه با ضربات چاقو به سمت همسر و خانواده او حمله كرده تا آنها را به قتل برساند اما پدرزنش زنده مانده و تحت درمان است. اين متهم با قرار قانوني در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي شيراز قرار گرفته است.
نظر شما