تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۳

چگونه غزل می‌سرایم چگونه زنده‌ام هنوز...

بي‌تو

شعرهايم

بوي حيرت مي‌دهند

 

فاطمه‌سادات نباتي

از تهران

 

  • ستاره

تو

در تاريكي من

سوسو زدي

و چه زيبا

من آسمان شدم!

 

ياسمين بابازاده

16ساله از تهران

 

عكس: شكيبا معين، 17ساله از تهران

 

  • واژه

تو

مادرم را

از اشك‌هايت آفريدي

و نامي بر آن گذاشتي

- زيبا‌ترين واژه‌ي قابل تصور -

واژه‌اي كه بين فرشته‌ها

دهان به دهان چرخيد

 

سارا سليماني

از ملارد

 

  • كوچه

كوچه كش مي‌‌آيد

سر ظهر

نمي‌گذارد به خانه برسم.

 

زهرا عبدالملكي

از تهران

 

  • سايه‌ها

به يک ساز مي‌رقصند

پيرمردي سايه‌اش

پول جمع مي‌کند

و لب‌هايش

ساز دهني را خيس مي‌کند

سايه‌ها از آن‌چه در خيابان مي‌بينيد

از شما دورترند...

 

دلارام‌سادات باقري

16ساله از شهرري

 

  • تابستاني‌ها

گفتم:

تابستاني‌ها را دوست دارم

و برايم کفش تابستاني خريدند.

باز هم کسي نفهميد منظور من تويي!

 

سايه برين

17ساله از تهران

 

تصويرگري: نسترن اعجازي، 16ساله از تهران