تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۸۶ - ۰۴:۴۴

ترجمه - فرانک فراهانی جم: مجموعه تلویزیونی انسان خوب ،مجموعه‌ای است 16 قسمتی که توسط شبکه تلویزیونی کره‌ای MBC تهیه شده است.

مجموعه انسان خوب، از ماه آگوست تا اکتبر  سال  2003 روزهای چهارشنبه و پنجشنبه از این شبکه پخش شده که با توجه به جذابیت داستان مورد توجه گروه وسیعی از مخاطبان مجموعه‌های تلویزیونی قرار گرفته است.

مدتی است که موج مجموعه‌های تلویزیونی کره‌ای در شبکه‌های تلویزیونی ایران آغاز شده است. از آنجایی‌که پخش مجموعه تلویزیونی «جواهری در قصر» مورد توجه بسیاری از بینندگان قرار گرفت، زمینه مناسبی برای پخش دیگر مجموعه‌های کره‌ای مانند «امپراطور دریا» و «انسان خوب» نیز فراهم شد که با توجه به نظرسنجی‌های انجام شده این 2 مجموعه نیز توانسته است مخاطبان زیادی را از آن خود سازد.

اگر شما هم به مجموعه‌های کره‌ای علاقه‌مند شده‌اید به شما پیشنهاد می‌کنیم از این به بعد پنجشنبه‌ها ساعت  13 بیننده مجموعه تلویزیونی «انسان خوب» باشید. اگر هم بنابه دلایلی موفق به تماشای این برنامه نشدید می‌توانید شنبه ساعت 19:30 تکرار آن را ببینید.

داستان از چه قرار است؟
حدود  20 سال پیش، هانگ تمان  که یکی از رؤسای مافیایی است توسط پلیس تحت تعقیب قرار می‌گیرد. او در یک تعطیلی یک روزه تصمیم می‌گیرد همراه پسرش پارک جون پیل به مرکز خرید بزرگ شهر برود.

 این در حالی است که گروهبان پارک ایل که هانگ تمان را تحت تعقیب قرار داده است به همراه همسر (هان نیگ روک بازیگر جواهری در قصر) و فرزندش در همان مرکز خرید هستند. آنها ناگهان متوجه حضور همدیگر می‌شوند و گروهبان پارک ایل تصمیم می‌گیرد این فرد جنایتکار را دستگیر کند.

اما هانگ تمان همسر گروهبان را گروگان می‌گیرد و به صورت اتفاقی و غیر عمدی سبب مرگ همسر او می‌شود. مجرم با پسر بچه‌ای که در حقیقت پارک جون پیل فرزند خود اوست فرار می‌کند، اما افسر پلیس تصور می‌کند مجرم فرزند او  را ربوده است. گروهبان پارک ایل که پس از مرگ همسرش به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است تصمیم می‌گیرد هر طور شده قاتل همسرش را پیدا کند و فرزندش را نیز از او بگیرد.

سرانجام افسر پلیس موفق می‌شود از پدر پارک جون پیل یعنی هانگ تمان انتقام بگیرد، اما پس از مدتی متوجه می‌شود که پسر کوچکی که آن روز همراه مجرم بوده است فرزند هانگ تمان بوده است. افسر پلیس نیز پیش از پیدا کردن فرزندش در هنگام بازداشت یک قاچاقچی که از ارتش فرار کرده است، در تصادف با مجرم کشته شده و جان خود را از دست می‌دهد.

پس از  20 سال
تا حالا کسی فرزند گروهبان پارک  ایل را ندیده است. بنابراین فرزند واقعی افسر پلیس به پرورشگاه سپرده شده و مجبور می‌شود به زندگی در آنجا ادامه دهد. یکی از همکاران گروهبان پارک ایل تصور می‌کند پارک جون پیل فرزند همکارش است و بنابراین تصمیم می‌گیرد سرپرستی او را بپذیرد و به همین ترتیب زمان می‌گذرد. این در حالی است که پارک می‌داند ... جنایتکار بوده و سبب مرگ مادر تنگ‌تپ یونگ شده است.

20 سال می‌گذرد. حالا پارک جون‌پیل فرمانده پلیس است و پسر یک تبهکار که پدر سون جونگ که او هم یک افسر پلیس بوده است سرپرستی او را به خاطر اینکه تصور می‌کند او پسر همکارش گروهبان پارک ایل بوده است، برعهده گرفته است. پدر سون جونگ هم توسط دایی جنایتکار فرمانده کشته می‌شود.

کنگ تپ  یونگ پسر واقعی گروهبان پارک ایل که در پرورشگاه بزرگ شده است بوکس باز بی‌تجربه و ولگردی است که فرصت‌های زندگی را از دست داده است. او بهترین دوست خود را از دست می‌دهد و برای انتقام گرفتن تصمیم می‌گیرد، پلیس شود. از سوی دیگر او به سون جونگ دختر افسر پلیسی که فرمانده پارک جون پیل با آنها زندگی می‌کند علاقه‌مند می‌شود و به خاطر رقابت با فرمانده در راه یافتن به قلب جونگ بالاخره با نمره عالی دوره‌های آموزشی را می‌گذراند و پلیس می‌شود.

این در حالی است که به خاطر سون جونگ به شدت با فرمانده درگیر است. یکی از افسران پلیس زن به نام شین‌جی به کنگ تپ یونگ علاقه‌مند می‌شود و از او حمایت می‌کند. اگر چه فرمانده پارک جون پیل و افسر کنگ تپ یونگ رقیب هم هستند اما در حقیقت دوستانی هستند که از صمیم قلب به یکدیگر علاقه‌مند هستند.این2 جوان در نتیجه اتفاقات و حوادثی که در کنار هم تجربه می‌کنند، یاد می‌گیرند گذشته‌ها را ببخشند و در کنار هم آینده را در آغوش بگیرند.

اگر چه کنگ به خاطر جنایاتی که پدر پارک متهم شده است پدر و مادر خود را از دست می‌دهد اما این موضوع هیچ‌گاه سبب از بین رفتن روابط دوستانه آنها نخواهد شد. سرانجام دایی جنایتکار فرمانده که سبب مرگ پدر سون جونگ شده است توسط فرمانده و افسر کنگ تپ یونگ دستگیر می‌شود و سون جونگ هم با فرمانده ازدواج می‌کند.

کمی تا قسمتی جدی
مجموعه تلویزیونی «انسان خوب» یک سریال پلیسی ملودرام است که در 16 قسمت   45 دقیقه‌ای تهیه شده است و داستان این مجموعه براساس داستان تاریخی شاهزاده و گدا و جابه‌جایی شخصیت‌های اصلی داستان که حوادث داستان به نوعی به آن2 مرتبط می‌شود، نوشته شده است.

اگرچه در این مجموعه داستانی را تعقیب می‌کنیم که قرار است خیلی جدی باشد، اما به دلیل نوع بازی‌ها و منطق کلی حاکم بر داستان، این مجموعه آن طور که باید یک داستان جدی تلقی نمی‌شود و به عبارتی نقش‌هایی که بیشتر در قالب طنز ایفا می‌شوند، بیش از محتوای اصلی داستان مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرند. در حقیقت می‌توان گفت یکی از مهم‌ترین دلایل موفقیت این مجموعه در کنار بازی خوب هنرمندان وجود چنین تضادی است.

بسیاری از منتقدان بر این باورند که بازی جدی و حسی پارک جون پیل و سون جونگ خیلی با فضای نیمه‌جدی داستان همخوانی ندارد. اما رفتارهای کنگ تپ یونگ و شین‌جی رفتارهایی صادقانه و کودکانه است. عصبانیت‌های کودکانه کنگ که اغلب با جیغ‌های کوتاهی همراه  است در کنار نگاه‌های وحشت‌زده و هراسان شین جی سبب می‌شود نقش این 2 شخصیت در مجموعه بیش از سایر نقش‌ها مورد توجه قرار گیرد.

 این در حالی است که دعواها و کشمکش‌های میان  این 2 شخصیت نیز به نوعی با فضای کمی تا قسمتی جدی در کل مجموعه همخوانی دارد و به همین دلیل برجسته‌تر از دیگر نقش‌ها به نظر می‌رسد.

Wiki.d_addicts.com