«انتشارات فني ايران» اين فرصت را فراهم کرده تا اين جمع دوستدار محيطزيست از صبح تا عصرِ يك روز تابستاني را در دل طبيعت، در باغ ملي گياهشناسي دور هم باشند.
«حميدرضا کروبي»، بنيانگذار جايزهي سپيدار ابراز اميدواري ميکند که در آينده از ميان اين کودکان و نوجوانان، نويسندگاني سبز، رخ نشان دهند و به سهم خود در حفظ محيطزيست بكوشند.
«فريدون عموزادهخليلي»، دبير علمي جايزهي سپيدار، برنامه را اينطوري شروع ميکند: «ما قول داده بوديم باشگاه سپيدار را به کمک شما تشكيل بدهيم و در زمينهي هنر و ادبيات فعاليت کنيم. اين اولين اردو در باشگاه سپيدار است. تفاوت اين اردو با بقيهي اردوها اين است که هم آموزشي است هم تفريحي و قرار است به شما خوش بگذرد.»
کارگاههاي ويژهي داستاننويسي و گزارشنويسي با موضوع محيطزيست از مهمترين برنامههاي اين اردو است.
- تنبل سهانگشتي پانتوميم ميشود
«عطيه تکتهراني»، کارشناس ارشد محيطزيست و پژوهشگر حوزهي حياتوحش، در هردو کارگاه بهعنوان کارشناس محيطزيست حضور دارد و به سؤالهاي علمي حاضران پاسخ ميدهد. او براي رسيدن به يک تعريف واحد از محيطزيست ميگويد: «محيطزيست تنها شامل اجزاي زنده، مثل درخت و پرندگان نيست، اجزاي غيرزنده مثل خانه و خيابان هم جزء محيطزيستاند.»
تکتهراني به چند نوجوان سوژه ميدهد تا پانتوميم بازي کنند و بچهها حدس بزنند كه چه چيزي مد نظر است. يکي از اين سوژهها «زبالهيتر» است:
«ميدانيد پوست موز که زبالهي تر محسوب ميشود چهقدر طول ميکشد تا تجزيه شود؟ سه تا چهار هفته. پاکت چيپس چهطور؟ 20 تا 50سال، بطريهاي آبمعدني هم بعد از 450سال تجزيه ميشوند. يک ميليون سال طول ميکشد که يک شيشه، جزيي از طبيعت شود.
حالا با توجه به اينکه فقط در تهران روزانه هشتهزار تن زباله توليد ميشود، اگر در خانه، زبالههاي تر و خشک را جدا کنيم، چهقدر به طبيعت کمک کردهايم؟! سوئد در اين زمينه کشوري پيشگام است و سوئديها، 99درصد زبالههايشان را بازيافت ميکنند و از آن انرژي گرمايي ميگيرند. ما هم ميتوانيم به اينجا برسيم.»
حسين «تنبل سهانگشتي» را بازي ميکند. کارشناس محيطزيست اردو ميگويد: «فرض کنيد کسي از جنگلهاي آمازون يک تنبل سهانگشتي به خانه بياورد، چه ميشود؟ بياييد ببينيم يک حيوان خانگي چه ويژگيهايي دارد. اول نبايد آن را از طبيعت گرفته شده باشد. ما اجازه نداريم حيواني را از طبيعت به خانه بياوريم.
دوم اينکه حيواني را ميتوانيد نگه داريد که در اسارت بهدنيا آمده و در اسارت بتواند توليد مثل کند، پس سنجاب حيوان خانگي نيست. سوم نکتهي خطرناک، بيماريهاي مشترک بين انسان و حيوان است. بيماريهاي سگ و گربه شناخته شدهاند، اما مثلاً بهطور کامل نميدانيم ميمون چه بيماريهايي را منتقل ميکند.»
او دربارهي حيواناتي که از خارج کشور مي آيند ميگويد: «لاکپشت گوشقرمز از کشورهايي مثل چين وارد کشورمان شده. بسيار وحشي است و ممکن است از بزرگکردنش خسته شويم و در طبيعت رهايش کنيم. ميدانيد با اينكار چه بلايي سر طبيعت ميآوريم؟ براي بقيهي لاکپشتهاي کشور خودمان غذا کم ميآيد.»
او دربارهي حيواناتي که عيدنوروز به بازار ميآيند ميگويد: «حيوانهاي قاچاق مثل سمندر لرستان را نخريد که سخت در حال انقراض است. اينها دوزيستاند و در اسارت نميتوانند زندگي کنند.»
كارگاه داستان «نويد سيدعلياكبر»
- قلنبهسلنبه ننويسيم!
«نويد سيدعلياکبر»، نويسندهي کودکونوجوان دربارهي داستان ميگويد: «به محيطزيست بهعنوان موضوع انشا نگاه نکنيد. به آن درگيري که با محيط داشتهايد فکر کنيد. محيطزيست اينقدر گسترده است که همه حداقل يک دغدغه دربارهاش دارند.»
سيدعلياکبر دربارهي نوشتن هم توضيح ميدهد: «قلنبهسلنبه ننويسيد. حتماً ديدهايد بچهاي که در تلويزيون مصاحبه ميکند بهصورت مصنوعي در جواب چرا نبايد محيط را آلوده کنيم؟ ميگويد چون نبايد محيط را آلوده کنيم وگرنه ما آدمهاي بدي خواهيم بود!
اين چيزها را از شما نميخواهم، رها باشيد و آن چيزي را بنويسيد که خودتان فکر ميکنيد. نياز نيست رسمي و غير صميمانه بنويسيد. اگر ميخواهيد بد و بيراه بگوييد يا داستان طنز خلق کنيد، راحت بنويسيد.
بهتر است دربارهي چيزي بنويسيد كه آن را ميشناسيد و دربارهاش اطلاعات داريد. مثلاً نوشتن درباره گربه براي من راحتتر از کوالاست که تا حالا از نزديک نديدهام و عادتها و ويژگيهايش را نميدانم.»
بچهها داستانهايشان را در فضاي سبز مينويسند و براي جمع ميخوانند و بقيه، نکات مثبت و منفي هرداستان را ميگويند.
«مريم محمدخاني» در كارگاه گزارشنويسي/ عكسها: سايت انتشارات فني ايران
- دوستي با سوژه
«مريم محمدخاني»، دبير تحريريهي فصلنامهي پژوهشنامهي ادبيات کودک و نوجوان و معلم ادبيات کلاس هفتميها كارگاه ديگر را اداره ميكند.
محمدخاني دربارهي تفاوت خبر با داستان مي گويد، داستان براساس تخيل شکل ميگيرد اما در خبر، صحت و درستي مهم است.
او انواع رسانهها مثل تلويزيون، شبکههاي اجتماعي و روزنامهها را نام ميبرد و به گزارشنويسي ميرسد: «سوژهي گزارش ميتواند مکان باشد؛ مثل باغ ملي گياهشناسي. ميتواند شخص باشد، مثل فعاليتهاي يک فعال محيطزيست؛ يا اتفاقي خبري مثل تغيير اقليم.»
عطيه تکتهراني چند تيتر خبري ميخواند و بچهها حدس ميزنند که جزئيات خبر چه بوده.
«خرسهايي که گياهخوار شدند»
آمدن ماهيهاي سالمون بهخاطر تغييرات اقليمي دير شده و خرسهاي قهوهاي مجبور شدند به جاي ماهي به دامنهها بروند و به گياه خوردن عادت کنند.
«مگسهاي سفيد با سم خودشان را برنزه ميکنند»
مگسهاي سفيد که معضل تابستاني تهران هستند و هيچ سمي روي آنها تأثير ندارد، بلكه آنها با سم، خودشان را خوشرنگ ميکنند.
«صادرشدن مجوز اکتشاف معدن در زيستگاه يوزپلنگ»
يوزپلنگ در مناطق کويري زندگي ميکند که معدنخيز است. سازمان حفاظت محيطزيست مجوزي صادر کرده که زيستگاه يوزپلنگ را از بين مي برد.
در آخر مريم محمدخاني اهالي باشگاه سپيدار را دعوت ميکند که در چند گروه فعاليت كنند و هرگروه يک موضوع انتخاب کنند و دربارهاش بنويسند. بعد گزارشها در ميان جمع خوانده ميشوند.