هميشه کنارش باشيم تا اين قديميترين دوست انسان کمتر احساس تنهايي کند.
فکر کرديم چرا و چهطور ميشود هميشه با محيطزيست دوست بود و همقدم با او زندگي کرد؟ پس بهسراغ يکي از دوستان صميمياش ميرويم تا با راز و رمز اين گونه زندگي بيشتر آشنا شويم.
«نوشين محبعلي» از كساني است كه اينگونه زندگي ميكند و با طبيعت از در دوستي وارد تعامل شده است. او فارغالتحصيل مديريت محيطزيست است و با شيوهي ارگانيک زندگي ميكند.
- داستان شما و شروع زندگي ارگانيک از کجا شروع شد؟
من وقتي در مقطع فوقليسانس درس ميخواندم همزمان در دورهي آموزشي ديگري هم شرکت کرده بودم. در واقع همزمان در دو رشته در مقطع فوقليسانس مشغول تحصيل بودم. علاوه بر اين پاياننامهي سنگيني هم داشتم.
در آن دوره، من همزمان بايد پاياننامهام را پيش ميبردم، سر کار ميرفتم و درس هم ميخواندم. بنابراين هميشه بيرون از خانه غذا ميخوردم و معمولاً هم فستفود ميخوردم.
يک روز موقع برگشتن به خانه حالم بد شد. وقتي بيمارستان رفتيم و آزمايش دادم، متوجه شدم آنزيم کبدم بالارفته. مدتي بعد که پيگير درمان کبدم شدم، متوجه شدم که مقدار آنزيم کبدم در آن زمان به 1360 رسيده بود. اين را با مقدار استاندارد مقايسه كنيد که رقمي بين 5 تا 35 است و البته بالارفتن آنزيم کبد براي بدن بسيار خطرناک است.
چند ماه بعد من به بيماري اماس هم مبتلا شدم. وقتي در بيمارستان بستري شدم با تزريق اولين کورتون، آنزيم کبدم باز بالا رفت و بنابراين بهناچار مداواي بيماريام متوقف شد.
از طرفي با نمونهبرداري از کبدم متوجه شدم 70درصد آن از بين رفته است و تنها راه موجود براي ادامهي زندگي، پيوند کبد بود. در تمام اين مدت يکي از استادانم به من پيشنهاد گياهخواري ميداد.
وقتي با او تماس گرفتم و گفتم ميخواهم براي درمان اماس و به تجويز پزشک طب سنتي شروع به خامگياهخواري کنم با ناراحتي گفت که آنقدر در سبزيجات ما سم و مواد آلوده هست که کبد آسيب ديدهي تو نميتواند آنها را دفع کند.
در آن سالها اصلاً فروش محصول ارگانيک در ايران معمول نبود و من براي خريد مواد غذايي به روستاها ميرفتم تا از روستاييان محصولاتي را که در باغچههاي کوچک خانهشان ميکاشتند، بخرم. همينطور براي تهيهي نان هم بايد گندم ارگانيک تهيه ميکردم که در آسياب آبي، آسياب شود و بعد در يک نانوايي با خميرترش پخته شود.
بعد از 40 روز که «خامگياهخواري» کردم، آنزيم کبدم به 40 رسيد و امروز هم مقدار آنزيم کبدم 14 است. از آنجايي که کبد عضوي از بدن است که ميتواند خودش را بسازد، کمکم کبدم ترميم هم شد. بيماري اماس هم بهبود يافته بود! دکترهاي من باور نميکردند خامگياهخواري چنين تأثيري داشته باشد.
وقتي ديدم بيماران اماس به جاي اينکه هرماه بيشتر از يک ميليون تومان هزينهي دارو بپردازند، ميتوانند به اين راحتي بهبود يابند، احساس کردم رسالتي دارم. پس تصميم گرفتم فروشگاهي بزنم و محصولات ارگانيک به مردم عرضه کنم و خودم و خانوادهام هم يک زندگي ارگانيک داشته باشيم.
حالا فروشگاهمان با نام «سبوس»، 15 شعبه در کشور دارد. اين يعني مردم هم روز به روز، به اين شيوهي زندگي علاقهمندتر ميشوند.
- اگر بخواهيد به زبان ساده و خلاصه اين شيوهي زندگي را براي مخاطب نوجوان هفتهنامهي دوچرخه تعريف كنيد، زندگي ارگانيک را چه نوع زندگي و داراي چهويژگيهايي ميدانيد؟
زندگي ارگانيک به معني در پيش گرفتن شيوهاي از زندگي است که همسو با طبيعت باشد و کمترين آسيب را به محيطزيست بزند. يعني در زندگي هرقدمي که برميداريم به تأثير آن روي محيطزيست فکر کنيم و از هر فعاليتي كه به محيطزيست آسيب ميزند، بپرهيزيم... به همين راحتي!
- چرا بايد دنبال اين شيوهي زندگي باشيم؟
براي اينكه ما انسانها بخشي از طبيعت هستيم و آسيبديدن طبيعت باعث آسيبديدن زندگي ما هم ميشود. در حال حاضرشيوهي زندگي ما، خورد و خوراکمان و حتي بعضي از تفريحاتمان به طبيعت آسيب ميزند.
اينروزها محيطزيست ديگر از پس پالايش اينهمه آلودگي و مواد شيميايي بر نميآيد. طبيعت تا يک جايي با انسان پيش ميآيد، اما از يک جايي به بعد ديگر توان دفع آلودگيها را ندارد و آسيب ميبيند. پس براي اينکه هردو سالم بمانيم بايد رابطهي درستي با طبيعت برقرار کنيم.
اگر برگرديم وکمي ريشهايتر به رفتارهايمان نگاه کنيم، ميبينيم هر قدمي که برميداريم تأثير آن را در جاي ديگر ميتوانيم ببينيم. اين همان اثر پروانهاي است. بالزدن يک پروانه در جايي از زمين، موجب توفان در آن سوي کرهي زمين ميشود.
در مقياس کوچکتر هم همينطور است. شيوهي زندگي ما، نوع خورد و خوراکمان و رفتارهاي اجتماعياي که داريم در جاي ديگر تأثيراتي بزرگ ميگذارد.
- زندگي ارگانيک چه بخشهايي از زندگي را در بر ميگيرد؟
بهعنوان مهمترين بخشهاي اين شيوهي زندگي ميتوان از پوشاك و محصولات غذايي نام برد. در پوشاک ارگانيک از نخ طبيعي استفاده ميشود و نايلون، مواد و رنگ شيميايي در آن كاربرد ندارد.
در محصولات غذايي ارگانيک که متنوعاند مثل لبنيات، حبوبات، روغن، ميوهها، سبزيجات و... از کود، مواد شيميايي و مواد افزودني استفاده نميشود.
اين شيوهي زندگي با علومي مثل تغذيه، محيطزيست، علوم اجتماعي، آشپزي و خيلي از رشتههاي ديگر هم در ارتباط است. در واقع زندگي ارگانيک چنان ابعاد و وجوه گوناگون زندگي را در بر ميگيرد که تبديل به يک سبک زندگي ميشود.
- در ديگر كشورها چنين شيوهاي از زندگي چهقدر تجربه شده است؟
در هند محصولات طبيعي زيادي ديده ميشود. مثلاً يکبار من آنجا در موزهي گاندي کتابچههايي دربارهي زندگي گاندي ديدم که از کاغذهاي دستساز درست شده بود.
همينطور از روزنامههاي باطله کيفهاي دستي درست کرده بودند؛ يعني به جاي دور انداختن کاغذهاي باطله، با آنها ساکهاي دستي درست کرده بودند که ساکهاي قشنگي هم بودند.
مسئلهي ديگر که در زندگي ارگانيک مطرح ميشود استفادهنکردن از بذرهاي تراريخته (GMO) براي کشاورزي است. اکثر کشورها در حال جلوگيري از ورود بذرهاي تراريخته هستند. زيرا ميدانند چه بلايي به سر آب، خاک و محصولات کشاورزيشان ميآورد.
مثلاً روسيه از جمله کشورهايي است که مردمش از محصولات بذرهاي تراريخته استفاده نميکنند. اگرچه بذرهاي تراريخته در کشور ما وجود دارد ولي ما ميتوانيم با کم کردن استقبالمان از محصولاتي که با بذرهاي تراريخته کشت ميشوند تقاضا و در نتيجه توليد آن را کاهش دهيم.
- اگر بخواهيم چنين تصميمي بگيريم، چه چيزهاي ديگري در زندگيمان تغيير ميکند؟
وقتي به سمت زندگي ارگانيک برويم، نگاه متفاوتي به خيلي از مسائل خواهيم داشت. مثلاً کمتر به سمت مصرفگرايي ميرويم و سعي ميکنيم از دورريزها بهشكل مفيدتري استفاده کنيم و يا به فکر تفکيک زبالهها ميافتيم که مسئلهي بسيار مهمي است.
- به دورريزها اشاره کرديد. ميشود با دورريزها وسايل جالبي هم درست کرد!
بله، همينطور است. زماني که نوجوان بودم مادرم يک چرخ خياطي قديمي داشت که در کشوهايش دکمههاي رنگارنگ و قشنگي بود؛ دكمههايي كه به درد نميخوردند و بايد دور انداخته ميشدند. من با آنها کاردستي درست ميکردم.
يا با کاغذها يا دستمالهاي طرحدار پاکت پارچهاي درست ميكردم يا از نخهاي پارچههاي قديمي با طرحهاي جالب براي درستكردن کارت تبريک استفاده ميکردم و به مناسبت تولد دوستانم به آنها هديه ميدادم و دوستانم هم اين طرحها را دوست داشتند.
- انتخاب زندگي ارگانيک بيشتر به سود ماست يا به سود طبيعت؟
طبيعتاً به سود هردو. براي نمونه سمي که در کشاورزي از آن استفاده ميکنيم بيشتر از همه روي خود انسانها اثر ميگذارد. دليل عمدهي اين بيماريهاي عجيب و غريب و سونامي سرطان، استفاده از سموم شيميايي در کشاورزي است که البته به خود طبيعت هم آسيب ميزند.
اگر شما به مزارعي برويد که آنها را سمپاشي ميکنند، فرداي روز سمپاشي ميتوانيد لاشهي جانداران زيادي را اطراف آن زمين کشاورزي ببينيد که در اثر اين سموم مردهاند. ميشود با استفادهنکردن از محصولات آلوده به سموم و کودهاي شيميايي در جريان زندگي ارگانيک هم به خودمان و هم به حفظ گونههاي حيواني کمک کنيم.
- با وضعيت فعلي محيطزيست كشور (آلودگي هوا، تغيير اقليمي آبوهوا و...) زندگي ارگانيک چهقدر ميتواند تأثيرگذار باشد و از بحرانيشدن اوضاع جلوگيري كند؟
بسيار زياد. براي مثال کم کردن مصرف بيرويهي ما در هرچيزي ميتواند در بهبود وضعيت محيطزيست مؤثر باشد. کمکردن مصرف آب، استفادهي كم از کاغذ و... نقش مهمي در بهترشدن وضعيت دارد. ما کاغذهاي سالم را براي چرکنويس برميداريم و بعد هم آنها را پاره ميکنيم و مياندازيم دور.
مقدار مصرف دستمال کاغذي در کشور ما بسيار زياد است و براي همهي اينها تعداد زيادي درخت قطع ميشود. درصورتي که ميتوانيم از پشت کاغذ براي چرکنويس استفاده کرد يا بهجاي دستمال کاغذي از دستمال پارچهاي استفاده کنيم.
يک علت بروز سيل، همين قطع بيرويهي درختان براي توليد کاغذ و دستمال كاغذي و اين قبيل چيزهاست. درختان مانند سد جلوي باران را ميگيرند ولي وقتي قطع شوند، نتيجهاش ميشود سيل.
کم کردن استفاده از محصولاتي که با بذر تراريخته (GMO) توليد ميشوند هم ميتواند بسيار مؤثر باشد.
شايد كمتر كسي متوجه باشد كه مثلاً کمکردن مصرف گوشت گاو، حتي به ميزان يک وعده در هفته، باعث ميشود كه هم گاوهاي کمتري کشته شوند و هم گازهاي گلخانهاي کمتري توليد شود.
براساس گزارش سازمان جهاني غذا، حدود 18درصد از گازهاي گلخانهاي جهان مربوط به بخش دامپروري است که بيشتر شامل توليد گاز متان است که در رودهي گاوها توليد ميشود. اثر مخرب اين گازهاي متان بر روي تغييرات جوي بسيار بيشتر از دياکسيدکربن است.
از طرفي گاوهايي که تغذيهي سالمي نداشته باشند گوشتشان هم سالم نخواهد بود. البته گوشت گاو بهخاطر طبيعت سردش ضررهاي ديگري هم براي جسم و روحمان دارد.
عكسها: فائزه شفيعي
- به اهميت كمكردن مصرف محصولات توليدشده با بذر تراريخته اشاره كرديد. محصول توليد شده با بذر تراريخته دقيقاً چه محصولي است؟
محصولات تراريخته يا GMO (Genetically Modified Organism) حاصل بذرهايي هستند که در آزمايشگاه به بهانههاي گوناگون تغيير ژنتيکي داده شدهاند. مثلاً به بهانهي جلوگيري از آفات يا بالابردن بهرهوري که نتيجهاش ميشود ميوههايي شايد با اندازهي بسيار بزرگتر.
بهعنوان مثال ديگر ميتوان از ذرتهايي نام برد که در تهيهي خوراکي پر طرفدار «ذرت مکزيکي» بهكار ميروند. اينها هم از جمله محصولات توليدشده با بذر تراريخته هستند. در واقع ما با مصرف اين ذرتها از توليد آنها حمايت ميكنيم و با اين حمايتها توليدشان هر روز بيشتر و بيشتر ميشود.
اگر از مصرف اين محصولات آسيبرسان دوري کنيم و توليدکنندهي آن استقبالي از سوي مردم نبيند قطعاً توليد آن کاهش مييابد و مقدار آسيب هم کمتر ميشود.
اگر بذر تراريخته در زميني کاشته شود ما ديگر نميتوانيم در آن خاک بذر بومي خودمان را بکاريم و اين خيلي خطرناک است. چون بعد از آن ديگر نميشود از زمينهايمان بهرهوري سالم داشته باشيم. در نتيجه هم خاک و هم بدن ما با مصرف اين محصولات بيمار ميشود.
- فکر ميکنيد چهطور ميشود ذهن نوجوانان را درگير رفاقت با محيطزيست و زندگي ارگانيك كرد؟
نوجوانان بايد دائم با طبيعت در ارتباط باشند و اين به عهدهي خانوادههاست که نوجوانان را به طبيعت ببرند.
دوستي با طبيعت يعني اينکه رابطهي ما با طبيعت روزبه روز بيشتر و بيشتر شود.
من و دوستانم به طبيعت ميرفتيم و آشغالها را جمع ميکرديم و شما وقتي يکبار آشغال جمع ميکنيد، مطمئناً دفعهي بعد، دستكم خودتان در طبيعت آشغال نميريزيد. چون ميدانيد جمعکردن آشغالها چهقدر سخت است و بدون آشغال چهقدر طبيعت زيباتر است.
ميتوانم بگويم تجربهکردن و يکجا ننشستن، اين دغدغه را براي نوجوانان بهوجود خواهد آورد.
نظر شما