کمتر کسی است که به پزشک مراجعه کند و با تشخیص ریشههای عصبی بیماریاش در تخصص پزشک تردید نکند. قبول این که ۸۰ درصد بیماریهای ما ریشه در روانمان دارد، همچنان در میان مردم پذیرفته شده نیست. اما سازمان بهداشت جهانی موضوع روز جهانی بهداشت در سال جاری را افسردگی نامید و بر اهمیت آن تاکید کرد چرا که افسردگی از اصلیترین مشکلات انسان امروزی است. امروز نیز روز جهانی بهداشت روان با محوریت سلامت روان در محیط کار است.
سازمان بهداشت جهانی که هدف خود را دستیابی به عالیترین سطح ممکن بهداشت برای همه مردم تعیین کرده، در اساسنامه خود در تعریف سلامت میگوید که منظور از سلامت، حالت رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی است، نه صرفا فقدان بیماری یا علیلی. بر اساس این تعریف، فردی دارای سلامت روان است که توانمندیهای خود را بشناسد و توانایی مقابله با استرسهای روزمره را داشته باشد و به شکل مفید و موثری در جامعه مشارکت و فعالیت داشته باشد.
- راههای ارتقاء سلامت روان
به گفته دکتر سید احمد جلیلی، رییس سابق انجمن علمی روانپزشکان ایران اغلب مردم تصور میکنند ایجاد سلامت روان کار پزشکان و روانشناسان و روانپزشکان و درکل وزارت بهداشت است، در حالی که بهداشت روان، مسئلهای است مربوط به زندگی مردم. وی در گفت و گو با همشهری گفت: اگر زندگی مردم از نظر ارتباطشان با سایر افراد، نهادهای قانونی، مراجع دولتی و برعکس به سامان باشد، میتوان انتظار داشت که مردم آن جامعه از بهداشت روانی بهتری برخوردار باشند.
یک چهارراه پرترافیک و تردد را تصور کنید که برای اهالی محل گرفتاریهای مختلفی ایجاد میکند از جمله این که معطلشان میکند، تصادفخیر است، شاید کسی در این تصادفات کشته یا معلول شود، دراثر توقف طولانی انواع آلودگی صوتی و هوا ایجاد میشود و ... . کمتر کسی تصور میکند که معظل این چهارراه به بهداشت روان مربوط میشود ولی اگر مشکل چهارراه با ساخت یک تقاطع غیرهمسط رفع شود به ارتقاء بهداشت روان بسیار کمک میکند. از این مثال کوچک شما میتوانید به مسائلی مانند تاثیر توسعه، عدالت اجتماعی، خدمات شهری و عمومی و قانونمداری، اوضاع اقتصادی مطلوب و ... در کیفیت سلامت روان پیببرید.
بنابراین برای تامین بهداشت روان نیاز به یک عزم ملی با همکاری همه سازمانهایی است که مسئول تامین بهداشت روان هستند. وقتی در یک کشور جنگ رخ دهد، غذا و هوا آلوده باشد، آلودگی صوتی بیداد میکند، اخبار منفی بزرگنمایی میشود، اقتصاد به سامان نیست، مسئولان جامعه با ادبیات مناسب صحبت نمیکنند و ... شاخصهای بهداشت روان به تمامی به هم میریزد. با یک نگاه به اطرافیانتان میتوانید متوجه شوید که آیا وضعیت بهداشت روان جامعه به سامان است یا خیر.
دکتر جلیلی، رییس انجمن علمی روانپزشکان ایران در مورد سطوح شاخصهای بهداشت روان گفت: بهداشت روان سه سطح دارد. اول این که مردم تا جایی که امکان دارد، کمتر به بیماری روانی دچار شوند. دوم این که وقتی مردم بیمار شدند، درکوتاهترین فاصله به امکانات بهداشت روان دسترسی داشته باشند و سطح سوم توانمندسازی کسانی است که در اثر بیماری مزمن روانی شغل و توانایی برقراری ارتباط با جامعه را از دست دادهاند.
دراکثر مواقع، افرادی که از مسایل روانی رنج میبرند، تقریبا هیچ گونه مشاوره آنی دریافت نمیکنند. دکتر جلیلی با اشاره به این که درمان بیماریهای روانی نیز به مانند بیماریهای جسمی زمان طلایی دارد گفت: اگر زمان طلایی از دست برود، درمانها موثر واقع نمیشود.
عوامل بسیاری مانند در دسترس نبودن مراکز درمان و ویژگیّهای فرهنگی در این امر دخیل هستند. بخشی از تامین سلامت روان مردم در اختیار مردم است. آنها باید از بیماری روانی شناخت کافی داشته باشند. پیش از این مردم بیماری روانی را انگ میدانستند و برای درمان ابتدا به سراغ سرکتاب و شکستن طلسم و ... میرفتند اما حالا اوضاع تغییر کرده است و وقتی از آنها در مورد اقدامات پیشین برای درمان بیماری میپرسیم میگویند زالو انداختهایم و گیاهان دارویی خوردهایم. طب سنتی به شکلی که در حال حاضر فراگیر شده است، گرفتاری مردم در مورد درمان بیماریهای روانی را بیشتر کرده است. در برخی از موسسات طب سنتی با روشی رفتار میکنند که اولا علمی نیست. طب سنتی ارزش و اعتبار خود را برای بررسی و یافتن راههای بهتر برای شفای بیماران دارد.
اگر الان ابوعلیسینا هم بود از روی کتاب قانون خود طبابت نمیکرد، چون روش علمیهای فعلی تغییر کرده است. کیفیتی از طب سنتی در سالهای اخیر زیر لوای طب اسلامی با ارزشگذاری به روشّهای تاریخی گسترش یافته که جانشین خرافات پیشین شده است. متاسفانه وزارت بهداشت در دوراههای پیشین نیز در بیراهه کشیدن مردم نقش داشته است ولی خوشبختانه در ماههای اخیر مراجع معتبر دینی ارتباط طب سنتی به دین را بی اساس خواندهاند.
دکتر جلیلی با تاکید بر این که برنامههای کلان کشوری باید به سمت کاهش بار بیماری از دوش خانوادهها برود گفت: برنامههای سالهای اخیر به دلیل این که چندین متولی داشته است، مناسب نبوده است. هر وزارتخانهای گوشهای از مشکل بازگرداندن بیماران مزمن روانی به زندگی عادی را از طریق توانبخشی برعهده گرفته است. با وجود نقطه ضعفها شاهد تلاشهایی در وزارت بهداشت هستیم که آب رفته را به جوی بازگردانند.
- ۷۵ درصد سلامت دست مردم است
عدم رعایت و تامین بهداشت روان در کشور باعث بروز اختلالات روانی در جامعه میشود، حسن فلاحپور ، عضو انجمن علمی روانپزشکان ایران گفت: بر اساس آخرین تحقیقات وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روان بین افراد ۱۵ تا ۶۵ سال بدون احتساب اختلالات شخصیتی، ۲۴ درصد است. از هر چهار ایرانی یک نفر مبتلا به اختلالات روان (در گستره خفیف تا شدید) است، اظهار کرد: برخلاف تصور عموم، ممکن است کسی در ظاهر افسرده و پریشان به نظر نرسد ولی آنطور که باید از زندگی فردی و اجتماعی خود لذت نبرده و حال چندان مساعدی نداشته باشد؛ در واقع این افراد عمیقا خوشحال نیستند، شرایط اجتماعی و اقتصادی پیرامون خود را در خور شان و مطالباتشان نمیبینند و نمیتوانند لذت برخورداری از یک زندگی آرام را درک کنند. در حالی که همین افراد اگر در سلامت کامل به سر میبردند، میتوانستند استعدادهای خود را بروز دهند، مولد باشند، به راحتی با شرایط استرسزا تطبیق یابند و در فعالیتهای اجتماعی مشارکت داشته باشند.
وی گفت: از نظر قانون، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متولی سلامت است ولی تحقیقات نشان میدهد که فقط ۲۵ درصد از سلامتی افراد، تحت کنترل وزارت بهداشت قرار دارد و ۷۵ درصد مابقی را عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت از جمله نوع شغل، سطح درآمد، دسترسی عادلانه به امکانات، سواد سلامت، فقر و بیکاری، آلودگیها، ترافیک و ... تعیین میکند. در واقع ارتباط بین وزارت بهداشت و سایر ارگانها اجتنابناپذیر است و خوشبختانه از سال ۱۳۹۵، معاونتی تحت عنوان معاونت اجتماعی در سطح وزارت بهداشت راهاندازی شده و تاکنون قدمهای مثبتی برای ساماندهی و هماهنگی بین ارگانهای مختلف دخیل در سلامت برداشته است.