امسال جايزه شعر جوان (جايزه قيصر امينپور) پس از چند سال وقفه دوباره راه افتاده و اختتاميه آن عصر يكشنبه در خانه هنرمندان برگزار شد.در بخش شعر كلاسيك مجموعههاي اندوهان سروده مرتضي لطفي، نارنجمويهها سروده تكتم حسيني و دورتر سروده اميرعلي سليماني بهعنوان رتبههاي اول تا سوم انتخاب شدند و در بخش شعر سپيد نيز مجموعه شعر پوسيدگي سروده ميثم زرتشتيان و مجموعه تسكين سروده رسول پيره رتبههاي اول و دوم را بهدست آوردند و هيچ مجموعهاي بهعنوان رتبه سوم انتخاب نشد.
عليرضا طبايي، ساعد باقري، محمدرضا محمدي نيكو، بهزاد زرينپور، عبدالجبار كاكايي و فاطمه سالاروند داوري جايزه را عهدهدار بودند. تركيب هيأت داوران با اضافه شدن يكي از غزلسرايان پيشكسوت (عليرضا طبايي) و يكي از چهرههاي پيشرو شعر دهه70 (بهزاد زرينپور) نشان ميداد كه برگزاركنندگان تلاش كردهاند تا كمي از سليقه دفتر شعر جوان فاصه بگيرند؛ گرچه تركيب هيأت داوران بيشتر به شعر كلاسيك گرايش داشت تا شعر آزاد و بد نبود كه دستكم يك نفر ديگر از شاعران آزاد سرا اضافه ميشد.
تركيب برگزيدگان نيز نشان ميدهد كه داوران همه مجموعههاي شعر را با دقت ديدهاند و خود را به ناشري خاص يا محفلي خاص محدود نكردهاند كه به گمانم اين يكي از وجوه تمايز جايزه دفتر شعر جوان است؛يعني داوري خود شعر بدون توجه به حاشيههاي ديگر.نكته قابل توجه و تامل بيانيه هيأت داوران بود كه همزمان در رسانهها منتشر شده است بهويژه آنجا كه گفتهاند: «پيش از آنكه بتوان ارزشهاي شعر امروز جوانان را نشان داد بايد بر كاستيها و سستيهاي آن انگشت نهاد. مشكلات، نه از شعرِ دفترهاي چاپشده كه از چاپ دفترهاي شعر آغاز ميشود.
گويا روش معمول آن است كه شاعر جوان، براي آنكه از قافله شعر امروز جا نماند، چند شعر را شتابان در كنار هم مينهد و دفتري لاغر و كمجون، نزد ناشر ميبرد و ناشر، بيخبر از وظيفه فرهنگي خود، آن دفتر را با طراحي و صحافي شلختهوارانهاي، بر پيشخوان سرد نشر مياندازد. اندكند دفترهاي شعري كه از اين مهلكه جان سالم به در برده باشند».
نگاه انتقادي دفتر شعر جوان به شعر شاعران همواره درخور توجه بوده است؛ نگاهي مسئولانه كه تلاش ميكند ضعفها و ايرادها را ببيند و در بهبود و اصلاح آن بكوشد اما از اين نكته نيز نبايد غافل شد كه گاه همين نگاه انتقادي سبب ميشود كه داوران دفتر شعر جوان جريانهاي پيشرو را نبينند و تا چند سال آن را به رسميت نشناسند و زماني آن را ببينند كه ديگر اين جريانها جوان نيستند.