از اين رو بايد گفت كه خيريهها در ايران امروز جايگاه خود را درساختار اجتماعي كشور يافتهاند و بخش قابل توجهي از بار جامعه را به دوش ميكشند. اما تمامي فعاليتهاي خيريهها نيز مثبت نبوده و گاهي تبعات منفي زيادي نيز به همراه داشتهاست؛ فعاليتهاي خلافي كه موجب بي اعتمادي در جامعه شده و مشكلات بسياري را نيز به همراه داشته است. حالا بعد از نزديك به 2 دهه فعاليت گسترده اين خيريهها در جامعه با تني چند از كارشناسان اين حوزه همراه شدهايم تا نظر آنها را درباره خيريه ها و فعاليت و جايگاهشان در جامعه جويا شويم.
- اقبال بلند سازمانهاي غيردولتي درحوزه سلامت
يكي از حوزههاي فعاليتي تشكلهاي غيردولتي در ايران كه ميتوان با اطمينان گفت مثمرثمر بوده حوزه سلامت است؛ چون مردم حساسيت و انگيزه زيادي در كمككردن به سالم زندگيكردن ديگران دارند، حتي در ميام عوام «خداوند سلامتي بدهد» رايجترين دعايي است كه در حق يكديگر ميكنند. بنابراين وقتي سازمانهايي براي كمك به سلامت افراد تشكيل ميشود بستر فعاليتشان كاملا در جامعه ما فراهم است و يكي از پايههاي اين موضوع حوزه دين است كه بزرگترين پشتوانه براي فعاليتهـــاي اينچنيني است. بنابراين مجموعه انگيزههاي قوي اجتماعي براي حمايت از تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت موجود است.
دليل تأكيد بر اين مسئله آن است كه جلب توجه مردم به حوزههايي مانند محيطزيست، حقوق شهروندي يا حوزههاي فرهنگي يا هرحوزه ديگر خيلي دشوار است اما در حوزه سلامت اين اتفاق به راحتي ميافتد و تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت در جلب مشاركتهاي مردمي بعد از تشكلهاي غيردولتي حوزه فقر پيشتاز هستند و حتي در سالهاي اخير كمك به تشكلهاي حوزه سلامت بيشتر از تشكلهاي حوزه فقر شده است.
يكي ديگر از دلايل موفقيت تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت، بيماريهاي ديردرمان است كه درمان آنها هزينههاي زيادي دارد. از آنجا كه هركس حداقل يك يا دوبار در سال با هزينههاي سنگين درمان مواجه ميشود، درد بيماران ديردرمان كه هميشه با اين هزينهها درگيرند را لمس ميكند و به همين دليل اين بيماران توجه زيادي را بهخود جلب كردهاند. حوزه پيشگيري را هم نبايد فراموش كرد كه اخيرا براي مردم جا افتاده و در تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت ارزش زيادي پيدا كرده است.
اما آنچه لازم بهنظر ميرسد، شفافسازي براي مردم است؛ اينكه مردم بدانند پولي كه كمك ميكنند كجا هزينه ميشود باعث كمك بيشتر آنها ميشود. تشكلهاي غيردولتي بايد با شفافسازي از اين اعتماد مواظبت كنند. اين شفافسازي يكي از چالشهاي اساسي پيشروي تشكلهاي غيردولتي بهخصوص در حوزه فقر و سلامت است. اگر تشكلها نتوانند اين اعتماد را كه در طول سالها شكل گرفته تثبيت كنند براي كشور بسيار خطرناك است. يك خطاي كوچك در اين تشكلها هرگز از ذهن مردم نخواهد رفت. فراموش نكنيم در ابتداي فعاليت تشكلهاي غيردولتي فقط 3 تشكل در حوزه سلامت فعاليت ميكردند اما حالا صدها تشكل در حوزه سلامت وجود دارد و اين نتيجه اعتماد مردم است.
نكته ديگر اينكه سلامت و رفاه اجتماعي بايد با هم رشد كنند. سازمان بهداشت جهاني معتقد است اگر ما ميزان سلامت بيماران را بالا ببريم اما نتوانيم رفاه اجتماعي آنان را افزايش دهيم در واقع از آنها يك مراقبت نباتي كردهايم. بنابراين تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت در عين اينكه براي كاهش هزينههاي بيماران تلاش ميكنند بايد به موازات اقدامات درماني، براي بيماران امنيتي ايجاد كنند كه آنها بتوانند بهعنوان يك شخص عادي نقش اجتماعي خود را ايفا كنند.
تشكلهاي غيردولتي حوزه سلامت دودسته هستند؛ يكي تشكلهايي كه توسط افراد خير شكل گرفته و به بيماران كمك ميكنند و ديگري تشكلهايي كه بدنه آنها از بيماران تشكيل شده كه دسته دوم در توسعه پايدار نقش مهمي ايفا ميكنند چون اثربخشي چندوجهي دارند.
احمد قويدل
- هوشمندانه خوبي كنيم
خوي و عاطفه شرقي ما باعث ميشود تمام كساني كه در امور خيريه بهصورت داوطلب وارد ميشوند مورداعتماد مردم واقع شوند؛ بنابراين نوعدوستي نخستين چيزي است كه فعالان مدني حوزه خيريه از آن بهرهبرداري ميكنند.
فلاسفه درست زندگيكردن را خوب، خوش و معنادار زندگيكردن تعريف ميكنند. معمولا كساني كه در حوزه خيريه فعاليت ميكنند به مردم درست زندگيكردن را هديه ميكنند و حلقه واسطه بين مردم و نيازمندان هستند؛ چون هم باعث كمككردن ديگران به نيازمندان ميشوند و هم اين هنر را به نيازمندان ياد ميدهند.
اما در فعاليت تشكلهاي غيردولتي حوزه خيريه و نيكوكاري نياز به تغييراتي احساس ميشود. در حوزه سلامت بهتر است خيرين وارد حوزه پيشگيري شوند. خيرين حوزه ازدواج بايد در حوزه آموزش مهارتهاي زندگي فعاليت كنند. در حوزه حمايت از نخبگان تحصيلي كه يكي از بهترين حوزههاي خيريه و نيكوكاري است بهتر است خيرين خيل عظيم مشتاقان اين حوزه را سامان دهند چون اين حوزه بسيار پرطرفدار است. خيريههاي حوزه تهيه ارزاق براي نيازمندان بايد به فكر تهيه ارزاق فرهنگي براي جامعه هدف خود باشند؛ چراكه جاي مطالعه در ميان اين خانوادهها محدود است. خيرين حوزه اشتغال بايد بيشتر موردحمايت نهادهاي دولتي قرار بگيرند تا به جاي ماهيدادن ماهيگيري را به جامعه مخاطب خود بياموزند تا يكي از بزرگترين معضلات اجتماعي ما رفع شود.
ما در حوزه سالمندان نياز بيشتري به تشكلهاي غيردولتي داريم چراكه جمعيت ايران رو به پيري ميرود و اين جمعيت نياز به مراقبتهاي ويژه خواهد داشت. سالمندآزاري، از بين رفتن جايگاه اجتماعي و گوشهنشيني سالمندان از معضلات جديد آنها محسوب ميشود. كوتاهكردن دست افراد سودجو كه در قالب تشكلهاي غيردولتي بهدنبال صندلي و مقام هستند از ضروريات اين حوزه است؛ بنابراين به شهروندان پيشنهاد ميكنم اگر ميخواهند به ديگران كمك كنند و در نهايت به خوش زندگيكردن برسند بايد با اهل فن وارد مذاكره شوند تا نخست پولشان را در جايي خرج كنند كه واقعا نياز است و ديگر اينكه اين پولها به افرادي برسد كه واقعا نيازمند هستند.
فاطمه شيراني
- ابهام در فعاليت
پاسخ به اين سؤال كه آيا تشكلهاي غيردولتي حوزه خيريه و نيكوكاري توانستهاند اعتماد مردم را بهخود جلب كنند يا نه؟ نياز به آمار و ارقام جدي دارد اما ميتوان به مسائلي كه ممكن است اين اعتماد كم يا زياد را خدشهدار كنند اشاره مختصري كرد.
يكي از مشكلات عمده اين است كه عملكرد تشكلهاي غيردولتي رصد نميشود؛ اينكه اين تشكلها چقدر توانستهاند مشكلات اجتماعي را حل كنند يا در توانمندسازي جامعه هدف تلاش كردهاند يا چقدر ورودي داشتهاند كه چقدر خروجي داشته باشند؟ سؤالات بيجوابي است. هيچ نهادي عملكرد تشكلهاي غيردولتي را رصد نميكند در نتيجه آنها گزارش عملكردي ارائه نميكنند و اگر گزارش ميدهند براساس شاخصهاي لازم نيست. اينها نكات مبهمي در فعاليت تشكلهاي غيردولتي است.
اينكه چند درصد تشكلهاي غيردولتي به توانمندسازي جامعه هدف كمك ميكنند و چند درصد فقط بهدنبال كمكهاي سطحي و مقطعي هستند و جامعه هدف را بهخود وابسته نگه ميدارند و يا اينكه اين كمكها تا كجا ميتواند ادامه پيدا كند همه بر ميزان اعتماد مردم تأثير ميگذارد. اگر اينها براي مردم شفاف شود آنها براي مشاركت انگيزه بيشتري پيدا ميكنند. من معتقدم بايد سروساماني به فعاليت تشكلهاي غيردولتي داده شود. در كشورهاي توسعهيافته كمكهايي كه به تشكلها ميشود در يك مركز خاص ثبت ميشود و اين مركز فعاليت تشكلها را رصد ميكند اما در كشور ما چنين مركزي وجود ندارد و همين عدمشفافيت روي اعتماد مردم تأثير ميگذارد.
لايحهاي در مجلس در انتظار تصويب است كه مشخص كند تشكلهاي غيردولتي چقدر فعاليت دارند. البته بايد توجه داشت منظور از رصد، دخالت دولت در فعاليت تشكلهاي غيردولتي نيست بلكه منظور ايجاد مركزي براي ثبت فعاليتهاي آنها براي ايجاد اعتماد در بين مردم است وگرنه دولت حق دخالت در كار تشكلهاي غيردولتي را ندارد. مكانيزم قانوني روشني براي تشويق گروههاي مختلف مردمي براي عمل به مسئوليتهاي اجتماعي وجود ندارد. در كشورهاي ديگر كمك شركتها به خيريهها جزو هزينههاي آنها محسوب ميشود و در نهايت آنها از ماليات معاف ميشوند اما در ايران چنين تشويقهايي وجود ندارد. مسئولان تشكلهاي غيردولتي بايد آموزش ببينند تا بدانند چطور بايد با جامعه مخاطب كار كرد. هنوز كار خيريه در جامعه ما كمك مالي به جامعه هدف است و به سوي توانمندسازي نميرود. اين است كه بهنظر ميرسد ميزان اعتماد مردم به تشكلهاي غيردولتي حوزه خيريه و نيكوكاري در گرو رفع اين ابهامات است.
سهيل معيني