سراغ همه 4ميليون و 389زني كه در تهران زندگي ميكنند نرفتيم. از ميان اين گروه، برخي تفكيك زنانه و مردانه شهر را نميپذيرند و برخي ديگر نيز تهران را شهري مردانه ميدانند. 200سال پايتختي اين شهر نتوانسته چهرهاي واضح از آن به نمايش بگذارد. شايد بهترين تعبير در معرفي اين شهر يك جمله بيشتر نباشد؛ سخني كه دكتر گيتي اعتماد گفت؛ «تهران براي هيچكس مناسب نيست». واقعيت همين است.
اين شهر را نميتوان شهري مردانه توصيف كرد يا شهري زنانه. اين گستره آهن و فولاد و سيمان، بيش از آنكه شهري مناسب براي زنان يا مردان يا كودكان باشد، شهري نامناسب براي همگان است؛ شهري بلاتكليف.
اعداد و ارقام هم ممكن است گاه به كمك بيايند و جمعيت تهران را زنانهتر جلوه دهند يا به پاركهاي بانوانش ميتوان اشاره كرد و آنرا براي زندگي زنان مناسب دانست اما اين واقعيت كه اين شهر براي هيچكس مناسب نيست همچنان بر پيشاني آن نقش بسته است.
مفهوم زنانه بودن يك شهر، بهمعناي داشتن روح زيبا، خلاق و در عين حال مهربانانه است. شايد برنامههايي كه دكتر فاطمه راكعي بهعنوان مشاور زنان شهردار تهران به آن اشاره ميكند بتواند اندكي چهره زمخت اين شهر را بهتر كند. شايد اگر زنان اين شهر كمي فعالتر شوند و در رويدادهاي اجتماعي و فرهنگي اين شهر نقش بيشتري داشته باشند، چهرهاي مهربانانهتر از تهران را بتوان ديد. هر چه كه هست تهران امروز، شهري نامتعادل است؛ شهري كه نتوانسته براي خلاقيت و زندگي عرصهاي مناسب باشد.
اين پرونده بيشتر يك جستوجواست؛ جستوجويي براي يافتن يك مفهوم. اينكه آيا تهران شهري زنانه است يا نه؟
اين شهر بزرگ 8/7ميليون نفري كه بيش از 50درصد آنرا زنان تشكيل ميدهند، آيا توانستهاست چهرهاي زنانه از خود به جا بگذارد؟ از ابتداي شكلگيري شوراي شهر، زناني به نمايندگي از زنان در شوراي شهر تهران انتخاب شدهاند. زناني نيز بهعنوان مديران زن در اين شهر فعاليت كردهاند و هماكنون هم دستكم 2شهردار زن در مناطق تهران فعال هستند.
بسياري از زنان نيز در مشاغل مديريتي در وزارتخانهها و نهادهاي دولتي فعاليت ميكنند و بسياري ديگر نيز در نهادهاي خصوصي مسئوليت دارند. همه اينها بيش از آنكه چهره اجتماعي تهران را بازنمايي كند،معرف يك بنگاه اقتصادي است. چهره بلاتكليف اين شهر ميان دو جنسيت و تلقي متفاوت از اين شهر موضوع 4صفحه پيش رو است.