به گزارش ایسنا به نقل از دیلیمیل، وزارت کشاورزی آمریکا اعلام کرده است که ما روزانه به اندازه سه تا چهار قاشق چایخوری نمک مصرف میکنیم که معادل نمک مصرفی حدود 8 بسته چیپس سایز تک نفره است. این در حالی است که اغلب آمریکاییها تقریبا 50 درصد بیشتر از این مقدار در روز نمک مصرف میکنند.
آزمایشات روی موش و سلولهای انسانی نشان میدهد که مصرف غذاهای شور سبب پاسخ ایمنی التهابی در بدن میشود که مغز را از مصرف اکسیژن محروم ساخته و به نورونها آسیب میرساند و همچنین سبب بروز مشکلات روانی و رفتاری نیز میشود.
مسئله مهم این است که این اثرات با داشتن یک رژیم غذایی نرمال به حالت طبیعی بازمیگردد. شواهد حاکی از آن است که تغییر شیوه زندگی بسیار در این زمینه کارساز است.
حدود پنج و نیم میلیون آمریکایی به آلزایمر و زوال عقل دچار هستند.
«بلاک» یا درهم پیچیدگی برخی از پروتئینهای مضر خاص موجود در مغز که «بتا آمیلوئید» نامیده میشوند، بهترین نشانگرهای آلزایمر هستند، اما دکتر کنستانتینو ایادکولا متخصص پیشرو در درمان سکته مغزی و زوال عقلی و استاد دانشگاه ویل کرنل( Weill Cornell) و محقق این مطالعات گفت: مغز افراد مبتلا به زوال عقل، دارای مشکلات مربوط به عروق خونی مغز نیز هست.
وی افزود: رژیم غذایی شور سبب بروز التهاب در بدن میشود که با تمامی بیماریهای خطرناک مرتبط است.
تیم تحقیقات موشهای آزمایشگاهی را با یک رژیم غذایی شور تغذیه کردند که میزان نمک در این رژیم بیش از یک قاشق چایخوری در روز بود. این میزان در برخی از رژیمهای غذایی یافت میشود.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که رژیم شور به اختلال درعملکرد سلولهای «لایه درون رگی» منجر میشود که جریان خون در مغز را کاهش میدهد.
در برخی از انواع زوال مغز که شایعترین نوع آن آلزایمر است، جریان خون به مغز کاهش پيدا میكند.
ایادکولا ادامه داد: عملکرد عادی مغز نیازمند خونرسانی منظم و مناسب جریان خون به آن است.
بررسی موشهای آزمایش شده، نشان داد: موشهایی که رژیم غذایی با نمک بالا دریافت کردند، در آزمایش شناسایی و تشخیص اشیاء جدید با سختی مواجه شدند.
این موشها همچنین چگونگی لانهسازی را فراموش کرده بودند و از مواد کمتری در ساخت لانه استفاده میکردند.
اسکن مغزی انجام شده از موشها نشان میدهد که پس از چهار هفته و با تغذیه موشها با رژیم غذایی معمولی، اثرات سوء رژیم شور تغییر کرد و نشانههای سلامتی در موشها دوباره بازگشت.
نتایج این مطالعه در مجله نیچر نیوروساینس (Nature Neuroscience) منتشر شد.