شهر میسوخت و آرام و قرار نداشت. آدمها پشت فرمان مثل شمع درحال آبشدن بودند و گهگاهی گرما کلافهشان میکرد و یکدفعه گُر میگرفتند. صف ترافیک طولانی و طاقت آدمهای گرفتار راهبندان طاق میشد. یکی محکم میکوبید برسر بوق. دیگری سرش را از شیشه بیرون میداد و لیچار و بدو بیراه بار رانندهای میکرد که برای نجات از ترافیک مرتب خط ترددش را تغییر میداد. محمود هم بین آن چند هزار خودرو بود. بعد از یک روز کاری خیلی بد، پشت فرمان اتومبیلش رفتار ضدونقیض آدمها را تماشا میکرد.
«خشونت، خشونت میآورد»، « تماشای خشونت، آدم را خشمگین میکند.» محمود کارمند است، در دانشگاه مدیریت دولتی خوانده. او به این دوجمله ایمان دارد. آن روز چند ماشین هم پیچید جلوی محمود. اما او تحمل کرد و زبان به دهان گرفت. زور گرما و بیداد ترافیک آن روز باعث شد کارمند جوان در مقابل تغییر مسیردادن یک خودرو عکسالعمل نشان بدهد.
محمود اصلا یادش نیست وقتی سرش را از پنجره بیرون کرد، به راننده جلویی چه گفت. فقط یادش میآید که راننده محکم کوبید روی پدال ترمز و میخکوب ایستاد. بعدش قفل فرمان بهدست خشمگین پیاده شد و آمد به سمت محمود. کارمند جوان حسابی برزخی شده بود از اینکه یکی تخلف کرده و طلبکار هم هست.
او هم از خودرو پیاده شد. وقتی به هم نزدیک شدند، درگیری لفظیشان بالا گرفت. قفل فرمان که رفت بالا، محمود ترسید و عکسالعمل نشان داد. محکم خواباند زیر گوش راننده و او را هل داد. قفل فرمان هنور بالا بود که عباس نقش زمین شد و سرش محکم به لبه جدول اصابت کرد. زمین سرخ شد و عباس به بیمارستان نرسید. 7ماه بعد 15روز مانده بود به عید نوروز. درست 15 اسفند بود. محمود روی چهارپایه با پای برهنه و چشمان بسته داشت تمام پلانهای آن نزاع مسخره خیابانی را مرور میکرد. برای هزارمین بار و شاید بیشتر ...
آمار نزاع در کشور تکاندهنده است. کاهش آستانه صبر افراد جامعه ما باعث شده مردم به راحتی سر موضوعات پیش پا افتاده و سطحی وارد درگیری لفظی و بعد از آن فیزیکی شوند. تا به حال 428هزار و 45نزاع در 9ماهه اول سال96 توسط پزشکی قانونی به ثبت رسیده است. آمارها نشان میدهند که هرساله تعداد نزاعهای ثبت شده توسط پزشکی قانونی از مرز 500هزار پرونده تجاوز میکنند. بالا بودن تعداد نزاعها یک زنگ خطر جدی است. همین 2روز پیش سردار مقیمی، رئیس پلیس آگاهی ناجا اعلام کرد: «حدود 70درصد نزاعهای آنی (بدون مقدمه) منجر به قتل با سلاح سرد میشوند.
قتل بهخاطر انگیزههایی مثل فحاشی یکی از طرفین، چشم در چشم شدن، تصادف 2خودرو، نزاع بر سر قیمت خرید و فروش اجناس و... صورت میگیرند.» با یک حساب سرانگشتی و یک تحلیل آماری ساده مشخص میشود که این اواخر اعداد و ارقام نزاعها با تعداد قتل و جنایتها درکشور ارتباط تنگاتنگی پیدا کردهاند. همشهری در گفتوگو با دبیر ستاد ملی صبر قوه قضاییه ابعاد مختلف این موضوع را بررسی کرده است.
امید محبی ضمن تأیید ارتباط نزاعهای آنی با پروندههای قتل و ابراز تأسف بابت افزایش رفتارهای پرخطر اجتماعی در سالهای اخیر، گفت: «این رفتارهای مخاطرهآمیز ناشی از کاهش آستانه صبر افراد جامعه و کم توانایی آنها در کنترل خشم بهویژه در برخوردهای لحظهای و آنی است. لحظات قابل گذشت و غیرجدی که میتوان به راحتی از کنار آنها عبور کرد اما متأسفانه در برخی موارد نزاعهای منجر به قتل، میشوند.»
دبیر ستاد ملی صبر قوه قضاییه در مورد آخرین بررسیها در مورد پروندههای جنایی اینطور توضیح داد: مرور پروندههای جنایی نشان میدهد درکشور تعداد قابل توجهی از قتلها و نزاعهای بسیار جدی بر سر موضوعات بسیار پیش پا افتاده و ساده رخ میدهند. موضوعاتی مانند اختلاف بر سرجای پارک، بوق زدن، رقابتهای کاذب در رانندگی (کلکل حین رانندگی) و... دغدغههای اجتماعی و مشغلههای زندگی مردم ما را به سمت تحملناپذیری و عدمگذشت سوق داده است.
در برخی پروندههای قتل، جنایت بر سر مسئلهای صورت گرفته که واقعا عنوان کردن دلیل آن باعث شرمساری و خجالت است. در مناطقی غائلههای اجتماعی و امنیتی سر موضوعات ساده، ناچیز و حقیر مثل سهم آب برپا میشود، گاهی نزاعهای بسیار جدی بین چند طایفه شکل میگیرد وقتی این نزاعها را ریشه یابی میکنیم به این میرسیم که درگیری بر سر این بوده که مثلا در فلان مراسم چهکسی نفر اول و آغازگر باشد.»
او ادامه داد: «نکته عجیب و قابل تاملی که درخصوص چنین پروندههای قضایی مطرح است بر میگردد به شخصیت متهمانی که بر سر مسائل کوچک مرتکب جنایت و جرمهای بزرگ شدهاند. اینطور نیست که همه این افراد دارای طبقه اجتماعی پایین باشند عده قابل توجهی از آنها به لحاظ معلومات، موقعیت شغلی، تحصیلات و...در موقعیتهای مناسب اجتماعی قراردارند.»
دبیر ستاد ملی صبر گفت: «در گذشته درگیریهای لفظی و ساده اجتماعی با وساطت و میانجیگری افراد رهگذر غریبه ختم به خیر میشدند. چهبسا همین درگیریهای ترافیکی که الان برخی از آنها به جرمهای بزرگ و جبران ناپذیر ختم میشوند در یک دهه پیش با رفتارهای کدخدامنشانه و خیرخواهانه رهگذران حتی نزاعهای جدی با ذکر یک «صلوات» مصالحه و ختم به خیر میشد. اما متأسفانه در جامعه امروزی خبری از منشها و واکنشهای میانجیگرایانه افراد دیده نمیشود. مداخلههای اجتماعی از جامعه ما رنگ باخته و مردم نسبت به مسائل اجتماعی و اتفاقاتی که در اطرافشان در حال وقوع است کمتر واکنش نشان میدهند.»
محبی در مورد ریشه یابی این آسیب اجتماعی گفت: «گاهی عنوان میشود که افراد بهخاطر مشغلههای زندگی، بیکاری، عدمآموزش اجتماعی مناسب و... آستانه صبرشان پایین میآید و در برخوردهای رایج اجتماعی خشم کنترل نشدهای از خود بروز میدهند. هر چند این موارد میتواند کاهش آستانه صبر و در نهایت خشم را بهدنبال داشته باشد، ما هم منکر این مسئله نیستیم که مشغلههای اقتصادی آستانه تحمل افراد جامعه را پایین میآورد.
اما وقتی در جامعه کنونی میبینیم که افراد با دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای مختلف و بالاتر و همچنین شغل مناسب در مقابل برخوردهای ساده اجتماعی نمیتوانند خشم خود را کنترل کنند به حدی که گاهی در مباحثی بر سر یک جای پارک، بوق زدن یا در موضوعاتی به جز مسائل ترافیکی مثل حضوردر مراسم مهمانی و..
آنقدر به اختلافهای کوچک دامن میزنند که در نهایت به قتل و جنایت منتهی میشود، میتوان گفت این مسائل آسیبزا زنگ خطری است که باید ریشه آن را در موضوعات فرهنگی جستوجو کنیم. افراد متشخص بسیاری بهخاطر لحظهای تحمل و گذشتنکردن رفتارهای پرخطر اجتماعی از خود بروز دادهاند که گاهی این رفتارها به قتل نیز ختم شدهاند.»
او ادامه داد: کمرنگ شدن نقش ریشسفید، کدخدا منشی و بزرگتری در مناطق محلی به نزاعهای بزرگ برسر مسائل ناچیز دامن میزند. احیای سنتها و فرهنگهای غنی که از گذشته در کشور ما رونق داشته و همچنین احیای فرهنگ و ارزشهای غنی ایرانی، اسلامی، ملی و بومی میتواند در کاهش منازعات اجتماعی و آسیبهای آن مؤثر باشد بهطوریکه حتی نیاز به مراجعه به مراجع قضایی نباشد. علاوه بر احیای فرهنگ و ارزشها باید مردم نیز نکاتی را رعایت کنند.
اگر فردی در معرض چنین منازعاتی قرار گرفت در وهله اول با صبوری، گذشت و متانت برخورد کنند و در بدترین حالت حتی اگر قرار به گذشت نیست باید التزام به قانون کنند. نباید به هیچ عنوان وارد درگیری لفظی شوند چرا که درگیریهای لفظی و کلامی مقدمه پرخاشگری و درگیری فیزیکی خطرناک است و منجر به قتلهایی میشود که به آنها اشاره کردیم.»
- ستاد ملی صبر یک عزم ملی برای ترویج روحیه گذشت و بخشایش است
امید محبی، دبیر ستاد ملی صبر گفت: ستاد ملی صبر با هدف ترویج فرهنگ و روحیه صلح، بخشایش، گذشت در قوه قضاییه با یک عقبه 2ساله و 7کمیته تخصصی تشکیل شده است. این کمیتهها برگرفته از نخبگان علوم اجتماعی، حقوقدانان، جامعهشناسان، روانشناسان و... هستند. در همین راستا سامانه www.sabr.ir و #من_میبخشم راهاندازی شد که تعدادی از هنرمندان به این پویش پیوستهاند.
مسئولان مربوط به این ستادملی از قبیل بخشهای مختلف قوه قضاییه با این همایش صبر مشارکت خوبی داشتهاند. این ستاد سعی دارد با آموزش و فرهنگسازی در زمینه بخشش ایجاد فرهنگسازی کند که یکی از این بخششها در زمینه بخشش اعدامیها در پروندههای قتل است. قوه قضاییه با تشکیل این ستاد بهدنبال آمار دادن نیست بلکه در پی همگرایی میان قوا و به میان آوردن مردم برای ارتقای صبر و گذشت و کاهش آسیبهای اجتماعی است.