همچنین مقرر شد تا تصمیمگیری شورایعالی انقلاب فرهنگی هرگونه اقدام غیراز این مسیر در این زمینه متوقف شود.» اظهاراتی که موجب شد وزیر آموزش و پرورش نامهای به رئیس دفتر ریاستجمهوری بنویسد و در آن از محمود واعظی بخواهد که به این موضوع ورود کند و از دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی بخواهد که « چون موضوع اساسنامه سمپاد و باشگاه دانشپژوهان جوان از دستور کار شورایعالی انقلاب فرهنگی در تاریخ پانزدهم اسفند 96خارج شد و هیچگونه بحث و بررسی و مصوبهای در این خصوص صورت نگرفت، دستور فرمایید آقای مخبر دزفولی نسبت به تصحیح خبر از سوی ایشان اقدام کنند.»
اتفاقاتی که پس از 2ماه باعث شده است به اعتقاد برخی از کارشناسان موضوع حذف مدارس استعدادهای درخشان رنگ و بوی سیاسی بگیرد و حتی پای برخی چهرههای شاخص در هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب به آن باز شود.
شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش با اشاره به این موضوع، گفت: مسئله حذف سمپاد کمکم جناحی شد و این اصلا خوب نیست؛ چرا که این موضوع کاملا تخصصی و علمی است و اینگونه ورود به آن به نفع سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و باشگاه دانشپژوهان نخواهد بود.
او با بیان اینکه نامه وزیر آموزش و پرورش به رئیس دفتر ریاستجمهوری صریح و شفاف نیست، افزود: آقای وزیر به رئیسجمهور نامه بنویسد که دخالت شورایعالی انقلاب فرهنگی در امور آموزش و پرورش غیرقانونی است و پای حرفش محکم بایستد. عبداللهی با بیان اینکه موافقان مصوبه با بسیج افکار عمومی و تحریک غرایز ضدسرمایهداری سعی میکنند که هزینههای مخالفت با مصوبه را برای رئیسجمهور بالا ببرند، اظهار داشت:
تبلیغ شکاف و تضاد بین بالای شهری و پایین شهری و ثروتمند و فقیر، درست نیست. مبنای این پیشفرض که حذف سمپاد، خواب ثروتمندان را آشفته کرده است، چیست؟ این اتهام که گویا نهاد شورایعالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن با رئیسجمهور است، طرفدار ثروتمندان است از کجا آمده است؟
اما سلمان احدی، دانشجوی دکتری فلسفه آموزش و پرورش درباره ورود جناحهای سیاسی به حذف مدارس سمپاد، گفت: اظهارات پراکنده و غیرکارشناسی برخی مسئولان نشان میدهد که هیچگونه اشرافی به موضوع ندارند و تنها براساس یک خاستگاه سیاسی به شکل شتابزده در اینباره نظر دادهاند که این اصلا به نفع اصل موضوع نیست. او افزود: هرگونه موضعگیری سیاسی درباره مدارس سمپاد و در کل، سیستم آموزشی باعث میشود ما از اصل ماجرا و نگاههای کارشناسی و علمی فاصله بگیریم.
- تفاوت بین سختکوش و تیزهوش
موضوع حذف آزمون در دوره ابتدایی و به تبع آن جمعآوری مدارس سمپاد و تیزهوشان، باعث مطرح شدن مسائل دیگری در حوزه آموزش همچون «تفاوت دانشآموز سختکوش و دارای ضریب هوشی بالا یا تیزهوش» نیز شد. ایدهپردازان طرح حذف آزمون در پاسخ به این پرسش منتقدان که تکلیف شناسایی این نخبگان در دوره ابتدایی چه میشود، طرح شهاب را پیش میکشند.
محمد نستوه، معاون سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان در اینباره گفت: «تمام کارشناسان معتقدند که برگزاری آزمون مدارس سمپاد و نمونه دولتی در پایه هفتم موجب ایجاد استرس برای دانشآموزان دوره ابتدایی میشود که با حذف آن، دانشآموزان دوره ابتدایی نیز از اضطراب رها میشوند.»
او افزود: «هماکنون میزان پذیرش دانشآموزان در مدارس تیزهوشان بالاست بهگونهای که گاه دانشآموزان سختکوش در این مدارس حضور مییابند که واقعا اذیت میشوند و توانایی حجم مطالب علمی در این مدارس را ندارند. پس راهحل چیست و باید چه کرد؟ بهنظر بنده باید میزان پذیرش را کاهش داد اما در عین حال برای دانشآموزان تیزهوش هم باید فکری کرد و بهتر است به جای آن، روشهای پذیرش دانشآموزان در این مدارس متفاوت شود تا کسی آسیب نبیند.»
- جداسازی گلخانهای در مدارس سمپاد
همچنین حمیدرضا کفاش، معاون پیشین پرورشی وزارت آموزش و پرورش بهعنوان یکی از مدافعان طرح حذف آزمون و مدارس سمپاد در دوره متوسطه اول گفت: جداسازی و طبقهبندیهای متعدد دانشآموزان دراین دوره نیز تربیت طبیعی وفطری آنان را به تربیت سفارشی وگلخانهای تبدیل میکند.
او اظهار داشت: بلایی که سالهاست نظام آموزشی را از تربیت تهی کرده، آن را به میدان رقابت وتفاخر خانوادگی تبدیل کرده و بر همین اساس، فرصت و زمان را از فعالیتهای جذاب و سازنده پرورشی وتربیتبدنی در مدارس گرفته و بعضا این فعالیتهای با نشاط و سازنده را مخل جریان آموزش معرفی کرده است. اجبار و اکراه، فشار و استرس، حسادت بهجای رقابت، مقایسههای غلط، تحمیل و... سم مهلکی است که زمینههای فطری تربیت را تحت الشعاع قرار داده وآنرا نابود میکند.
- آموزش و پرورش، پژوهش علمی خود را منتشر کند
اما سلمان احدی، دانشجوی دوره دکتری فلسفه آموزش و پرورش نظر دیگری دارد و معتقد است که طرح مسئله حذف آزمون و استرس در دوره ابتدایی و گره زدن آن به جمعآوری مدارس تیزهوشان از اساس اشتباه بوده و هیچ مبنای علمی و پژوهشی ندارد « بارها از مسئولان آموزش و پرورش خواستهایم که نتایج پژوهشی که منجر به این مصوبه شد را در اختیار ما بگذارند اما متأسفانه ظاهرا تحقیق و مطالعهای در این زمینه صورت نگرفته و تنها براساس یک ایده شخصی و هیجانزده آن را در یک بستر تصمیمگیری قرار داده و مصوب کردهاند.»
احدی با تأکید براینکه حذف آزمون یک مدرسه خاص که مخاطبان اندکی دارد، قطعا موجب حذف استرس و کاهش اضطراب در دانشآموزان نخواهد شد و این یک شعار غیرعلمی است، گفت:
بررسیهای دانشگاهی روی سیستم آموزشی کشور نشان میدهد که مسئله استرس و عدمتأثیرگذاری حوزه تعلیم و تربیت بسیار عمیقتر و جدیتر از یک آزمون و یک مدرسه خاص است و ما با یک نظام آموزشی روبهرو هستیم که با ارائه مواد غیرضروری، گسترده، متنوع و کاملا حافظهمحور از نخستین سال دوره ابتدایی تا پایان سال دوازدهم باعث کشته شدن خلاقیت، نوآوری و بروز استعدادهای ویژه در جامعه مخاطب مدارس شده است.
او افزود: بهتر است که معاونان آموزشی و تالیف مواد آموزشی روی وضعیت کتابهای درسی بهویژه در دروس پایه مثل ریاضی و علوم در دوره ابتدایی متمرکز شوند تا معلوم شود که منشأ استرس و اضطراب در کجاست.
- نخبه نیازی به شرایط و محیط خاص ندارد
موافقان حذف آزمونها در دوره ابتدایی اما عقیده دیگری دارند، آنها میگویند که مبنای تصمیمگیری آموزش و پرورش طبق یک فرایند علمی و براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. مرسله امیرشاهی، کارشناس ارشد علوم تربیتی با اشاره به اینکه مقطع سنی 6تا 12سال، دوره بازی و یادگیری براساس تجربه محیطی است، گفت:
متأسفانه فضای آموزشی در مدارس از یک سو و تفکر قالبی در خانوادهها از سوی دیگر باعث فشار روی این گروه سنی شده و توقعاتی از آنها در ذهن هر دو گروه نقش بسته که باعث تأثیرات منفی روحی و روانیشان شده است. او افزود: خانوادهها بهعلت تکفرزندی تمام نگاهشان روی کودک متمرکز شده و از سنین پایین و حتی قبل از مدرسه برنامههایی را برای او متصور میشوند که خارج از چارچوب این قاعده سنی است.
تحقیقات میدانی نشان میدهد که بهصورت میانگین یک کودک تهرانی در بیش از 3کلاس غیردرسی در ساعات اوقات فراغت شرکت میکند که خارج از میل اوست و علاقهای به آن ندارد اما به اصرار خانوادهها در آن شرایط باقی میماند.
این کارشناس ارشد علوم تربیتی «حذف آزمون مدارس نمونهدولتی و تیزهوشان و جمعآوری این مدارس در دوره متوسطه اول» را نقطه شروعی برای مقابله با این تفکر قالبی که باید همه فرزندان نخبه و با استعداد برتر رشد کنند، دانست و تأکید کرد: قطعا آنها که دارای ضریب هوشی بالا و مادرزادی باشند، چه در این مدارس حضور پیدا کنند چه نه، دیر یا زود استعداد خود را نشان داده و راهشان را در یک فرایند طبیعی و واقعی پیدا میکنند و نیازی به یک محیط و شرایط ویژه ندارند.
امیرشاهی با بیان اینکه جداسازی فرد نخبه از عادی باعث اثرات مخرب تربیتی در فرایند رشد در سنین پایین میشود، گفت: این جداسازی باید در سنین بالاتر یعنی 14سالگی که فرد دارای حداقل قدرت شناسایی ویژگیهای فردی و اجتماعیاش است، براساس یک فرایند خاص صورت گیرد تا آسیبها به حداقل برسد.
اما شیرزاد عبدالهی، کارشناس مسائل آموزشی معتقد است: دفاع بخشی از کارشناسان و مسئولان وزارت آموزش و پرورش از حذف آزمون تیزهوشان و نمونه دولتی اشکال روششناسی دارد. فرو کاستن علت و دلیل تمام بدبختیهای نظام آموزش و پرورش به یک آزمون در پایه هفتم قابلقبول نیست. البته میتوان در میان دلایل خستگی و افسردگی دانشآموزان از آزمون سمپاد و نمونه هم نام برد، اما مقامات در واقع از بین عوامل غم افزا و ویرانکننده روح و روان دانشآموزان، کماثرترین عامل را بهعنوان تنها عامل معرفی میکنند.
مافیایی وجود ندارد و اگر باشد برای مقطع متوسطه دوم است. به اعتقاد من بحث کتابهای کمکآموزشی فراتر از مسئله سمپاد و نمونه است. این کتابها مکمل و مفسر کتاب درسیاند و بسیاری از معلمان برای توضیح روانتر درس، فهم پیچیدگی کتاب درسی، تمرین اضافی و... به این کتابها نیاز دارند؛ اشکال اصلی به کتاب درسی برمیگردد.
نکته مهم این است که آیا با حذف آزمون سمپاد و نمونه آیا متقاضیان ورود به این مدارس دست از رقابت میکشند و در مدرسه دولتی سرکوچه ثبتنام میکنند؟ بهنظر من خانواده این تیپ از دانشآموزان چه آنها را تیزهوش بدانیم و چه سختکوش و چه دوپینگی، برای راهیابی به مدارس بهتر از پای نمینشینند. مشتریان مدرسه غیرانتفاعی برتر 10درصد اضافه میشود و بازار مدارس دولتی پولی، داغتر میشود.