شاهد این ادعا هم اتفاق نادر آلودگی هوای تهران در نخستین روزهای سال جدید بود. شاخص آلایندهها در ایستگاه محلههای مختلف در این چند روز نگرانکننده بود و نشان داد که نمیتوان تقصیر آلودگی هوای شهر را تنها بر گردن ترافیک بیپایان خودروها انداخت.
در نوروز خبری از دود و دم خودروها و موتورسیکلتها نبود. اینطور که پیداست پای پدیده گرد و غبار، در اثر خشک شدن فضاهای آبی اطراف تهران، به پایتخت هم باز شده است. متأسفانه حل معضل آلودگی هوای تهران قائم به فرد است. رویکردها و برنامههایی که برای برطرف کردن این مشکل اتخاذ میشود با تغییر مسئولان مسکوت میماند و اگر اوضاع به همین روال ادامه پیدا کند، باید فاتحه هوای تهران را بخوانیم. مسئولان باید عزمشان را جزم کنند. حل معضل آلودگی هوای تهران یک راهکار ندارد. بخشی از آن به سوخت خودروها و کیفیت خودروهای داخلی مربوط میشود. خودروهای ما بیشتر از میزان استاندارد جهانی، بنزین مصرف میکنند.
تعداد موتورهای ما در تهران هر روز بیشتر میشود و میزان آلایندگی آنها بیشتر از آلایندگی خودروهاست. کارخانههایی که در حاشیه بافت مسکونی شهر فعالیت میکنند تیشه به ریشه آلودگی هوای پایتخت میزنند. با همه این اوصاف نمیتوان بیگدار به آب زد. نمیتوان چرخ کارخانههایی را که محل ارتزاق صدها کارگر است از حرکت بازداشت اما میتوان با نصب فیلترها درصد آلایندگی آنها را کاهش داد. نمیتوان با جمعآوری موتورسیکلتها هزاران نفر را که این وسیله منبع درآمدشان است بیکار کرد اما باید تکنولوژی موتورهای برقی را وارد کنیم.
مجلس با تصویب لایحه هوای پاک تلاش کرد گامهای محکمی برای کاهش آلودگی هوا بر دارد و کاهش سن معاینهفنی خودروها، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و معافیت پرداخت مالیات بر ارزش افزوده برای خودروهای برقی تنها بخشی از قوانین تصویب شده است. معتقدم در این شرایط نقش شهروندان بهویژه زنان خانهدار در تقویت زیرساختهای فرهنگی و حفظ محیطزیست را نباید از نظر دور داشت.
زنان خانهدار به راحتی با راهاندازی کمپینهای محلی میتوانند نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ محیطزیست داشته باشند. من به دلیل علاقهای که به مسائل محیطزیستی دارم در محل زندگیام کمپینی را همراه با دوستان و اقوام راهاندازی کردم. در حیاط خانه همراه با فرزندانم تعداد زیادی گلدان پرورش میدهم و حداقل هوای محل زندگی خودمان را تا حدی از آلودگی نجات دادم.