يارم همداني و خودم هيچ مداني
يارب چه کند هيج ندان با همه داني
استنباط از همدان به عنوان شهر دانايي، فارغ از معناي تاريخي آن، در غير اين شعر هم هست و از جمله در افواه عوام گفتهاند همدان يعني شهر دانايان.
معصومي همداني برخاسته از اين شهر است و شايد در اين روزگار کمتر کسي چون ايشان شايسته لقب «همه دان» باشد، يعني ميتوان اين کلمه را حتي بدون «ي» نسبت در مورد او به کار برد.
فرهنگ جديد تعليم و تربيت در ايران به گونهاي نيست که اشخاص مستعد در زمينههاي گوناگون و گاه دور از هم پرورش يابند. حال آنکه در گذشتههاي دور و تا چند دهه پيش مثلا پزشکي قسمتي از دانش گسترده يک عالم بود. برخي پزشکان در ادبيات و حکمت و هنردستي داشتند. رشيدالدين فضل اله همداني از همين طايفه است يا تحصيلکردگان در علوم دقيقه نيز در رشتههاي ديگر صاحب ذوق و نظر بودند؛ مانند مرحوم غلامحسين مصاحب؛ معصومي ميتواند در حوزهها و رشتههاي مختلف اظهارنظر عالمانه ارائه دهد. از او درباره سهراب سپهري هم ميتوان حرفهاي جدي و نو شنيد مثل اثري که با همکاري مرحوم کريم امامي ارائه داد. نکتههاي وي در باب حافظ و سعدي نيز ماندگار است از قبيل جام عدل که در شعر مشهور حافظ آمده است:
ساقي به جام عدل بده باده تا گدا
غيرت نياورد که جهان پر بلا کند
معصومي از يک سو پرورش يافته خانوادهاي از اهل علم و تقواست. همين چند سال پيش بود که با همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي بزرگداشت مرحوم آيتاله آخوند ملاعلي همداني مراسمي برگزار کرديم و در آن بسياري از بزرگان درباره مقام و مرتبه علمي و معنوي و مردمي او گفتند و نوشتند. جنبه مردمي ايشان تا جايي بود که هنوز هم خاطرات ماندگاري از ايشان نقل ميشود.
مسجد نسبتا کوچکي که محل اقامه نماز ايشان بود هنوز اشعاري بر ديوار خود به يادگار نگه داشته که نشانگر ذوق ادبي آن مرحوم است. شأن فقاهتي پدر معصومي از نظر برخي بزرگان تا جايي بود که گفته ميشد چنان که حوزه قم را به قصد همدان ترک نميکردند، مرجعيت مطلق از آن ايشان بود.
معصومي از چنين خانوادهاي و چنان شهري به مهمترين دانشگاه صنعتي ايران راه يافت. در اين دانشگاه که بسياري از دانشجويان آن از طبقات متوسط از سراسر ايران بودند، معصومي از رشته برق فارغالتحصيل شد هر چند چندان در اين کار نماند و به تعبير شوخطبعانه خودش از کودکي به من آموخته بودند که برق خطرناک است.
معصومي در همان سالهاي تحصيلات دانشگاهي در درس و بحث بزرگان تهران مانند مرحوم آيتالله شهيد مرتضي مطهري شرکت ميکرد و از مباحث فلسفي و کلامي بهره ميجست. پايبندي معصومي به سنتهاي اخلاقي شنيدني است؛ با آنکه در ظاهر به چشم نميآيد. مثلا هر چند در سالي که بزرگداشت پدرش، مرحوم آخوند همداني برگزار ميشد، معصومي در فرانسه بود؛ اما در سالهايي که پدر در قيد حيات بود، براي معصومي فرصت ويژهاي براي ادامه تحصيلات عالي در آمريکا فراهم شد؛ ولي معصومي به دليل ناخرسندي پدرش عطاي آن را به لقايش بخشيد.
يکي از دوستان همدوره معصومي که از اين فرصت استفاده کرد، بعدها کار معصومي را بسيار ستود و ميگفت: کاش من هم چون او عمل ميکردم و رضايت پدر را ترجيح ميدادم. معصومي به دنيا و مافيها بياعتناست از اين رو روحيه آزاد منشانه دارد؛ چنان که حافظ ميگويد:
غلام همت آنم که زير چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
معصومي در مراکز مختلف علمي_ فرهنگي _ پژوهشي فعاليت داشته و هر بار که احساس ميکرد ادامه حضورش مورد نياز نيست، به راحتي آنجا را ترک ميکند و تن به شرايط غيرعادلانه و غيرانساني نميدهد. استادِ معصومي در زمينه تاريخ علم رشدي راشد از شخصيتهاي جهاني در رشته تاريخ علوم در ادوار اسلامي است که کتاب او برگزيده جايزه جهاني کتاب سال شد، هر چند اين اشکال را به کتاب رشدي راشد وارد است که دانشمندان مسلمان را يکسره عرب قلمداد کرده و بسياري از بزرگان ايراني را در حوزه عربها قرار داده است.
با اين حال کتاب ارزشهاي ويژه خود را دارد. رشدي راشد براي دريافت جايزه بينالمللي کتاب سال سفري به ايران کرد و در آنجا درباره معصومي به آقاي خاتمي-رئيسجمهوري وقت- گفت: شما در ايران قدر معصومي را نميدانيد. بايد به جايي برود که دانشمندان آنجا از وجود ايشان بهرهمند شوند.
سال گذشته معصومي کتابي در مورد خواجه نصيرالدين طوسي به نام استاد بشر با همکاري يکي از شاگردانش منتشر کرد. خواجه نصير هم چهره علمي چند بعدي است. معصومي با وجود بيمهريهايي که ديده و ميبيند و به رغم آنکه امکان حضور در عرصههاي علمي جهاني را دارد، همچنان وطن و جوانان مستعد ايران را بر هر کجاي عالم و هر گونه شرايط بهتر ترجيح ميدهد و با بيادبيها و نامهربانيها ميسازد تا اين سرزمين از عالمي جامعالاطراف چون او خالي نباشد.
اين روزها به نام خيام ناميده شده و خيام يکي از شخصيتهاي مورد علاقه معصومي است که دربارهاش مشغول تحقيق و بررسي است و بيشک چهرهاي جديد از خيام به اهل علم ارائه خواهد داد.
خيام هم عالمي جامع بود. اهل رياضيات و نجوم و ادب و شعر و آشنا به معارف زمانه و معارف دين با طنزي قوي و ماندگار که در معصومي با ظرافت تمام ديده ميشود. خود او درباره طنز سعدي و حافظ با علاقه تحقيق کرده شايد روزي کسي شوخيهاي معصومي را جمع کند و آن روز اين مجموعه قطعاً خواندني خواهد بود.
مجموعهاي که در قالب جملاتي شيرين روزگار تلخ اهل علم و زمانه اهل سياست را رندانه بازگو و گاه حتي يک مقاله يا يک کتاب با قيافه جدي و شکل و شمايل به ظاهر تحقيقي را به کتابي مفرح تبديل ميکند. يا از نويسندگان مثلا حرفهاي که به قول او همکارانشان به جاي آنها مينويسند و واسطه بين فيشها و کتابها هستند، ماجرايي عبرتآموز به دست ميدهد. به هر حال بزرگداشت حسين معصومي همداني يا به قول استاد مجتبايي (معصومي همهدان) را تبريک ميگوييم و براي او توفيق و سلامت و عزت مستدام مسألت داريم.
- منبع: روزنامه اطلاعات