اما انگار به اين سادگيها هم نبود.
کتاب را که باز کردم، يادداشت کوتاهي از مترجم آمادهام کرد براي خواندن رماني از عشقي منحصربهفرد و صفحهي بعد، يادداشت نويسنده ميگفت كه در حين مطالعه و تحقيق براي نوشتن اين رمان ساعتها اشک ريخته است! فكر كردم قرار است چندين روز مشغول خواندن رماني سراسر اشک و آه و ناله از مصائب زندگي دوقلوهاي بههم چسبيده باشم.
اما برخلاف تصورم، کلمات با رقص شعرگونهاي، آزادانه در برگهاي کتاب بيتابي ميكردند براي خواندهشدن و روزهاي «گريس» و «تيپي» را روايت ميکردند؛ دو قلوهايي که از قسمت پايين کمر بههم چسبيده بودند.
داستان از همان ابتدا با دغدغهي مدرسهرفتن اين دو خواهر در 16سالگي مرا درگير خودش کرد. با خودم گفتم كه واقعاً، عجب اوضاع سختي! حتي اگر کسي دوقلوي چسبيده به خودش هم نداشته باشد، کنار گذاشتن معلم خصوصي در نوجواني و يکباره واردشدن به مدرسه و تعامل با بقيهي بچهها براي خودش ماجرايي است، چه برسد به گريس و تيپي که مدام مرکز توجه و سؤالهاي مردماند. اما انگار اين تنها مشکلي نيست که دوقلوهاي بههم چسبيده دارند.
راوي داستان، گريس، از روزهايي ميگويدکه چه بخواهد چه نخواهد بايد با خواهرش، تيپي، بگذراند: وقتي در يک صبح برفي دوست دارد از رختخواب بيرون بيايد و از پنجره، منظرهي بيرون را تماشا کند، اما چون خواهرش خوابيده ناچار در همان وضعيت ميماند. وقتي ميخواهد با دوستي به تنهايي گفتوگو کند، اما نميتواند. وقتي دوست ندارد غذاهاي سرخشده و ناسالم بخورد، اما تيپي نظر ديگري دارد...
اينطور به نظر ميآيد که فرديت دغدغهاي است که هر دو خواهر درگيرش هستند و براي داشتنش تلاش ميکنند، اما کمکم متوجه ميشويم آنها در عين حال ارتباط قلبي عجيبي با هم دارند و خودشان را با يکديگر تعريف ميکنند. به قول گريس: «هيچوقت فکر نکرده بودم اگر به هم نچسبيده بوديم، زندگي چهطور بود. تيپي فقط بخشي از من نيست، تمام وجودم است.»
پس بايد حدس زده باشيد که وقتي صحبت از جداکردن اين دو خواهر از هم ميشود، داستان به اوج خودش ميرسد و اين عشق ويژه، خودش را به روشنترين شکل آشکار ميکند.
پايان کتاب هم از آن ضربههاي غافلگيرانه دارد که باعث ميشود نتوانم به اين راحتيها کتاب را کنار بگذارم . حالا گريس همهجا در خيالم همراهم است...
- ما يک نفر
نويسنده: سارا کروسان
مترجم: کيوان عبيديآشتياني
ناشر: انتشارات پيدايش (02166970270)
قيمت: 30هزار تومان