او فهميد تازهترين كتاب منتشرشده از اين نويسنده «قصههاي شيرين منطقالطير» است كه نجفي در آن داستانهاي منطقالطير را روايت ميكند.
وقتي كلاغ كاغذي از نجفي پرسيد كه آيا در حال نوشتن كتابي براي نوجوانان هست يا نه، با اين پاسخ روبهرو شد: «صد در صد!» و بعد با خودش فكر كرد عجب سؤال عجيبي طرح كرده، خب، معلوم است كه نويسندهها هميشه مشغول نوشتناند. پس بحث را عوض كرد و گفتوگو را به كتابهاي در دست انتشار آقاي نويسنده كشاند.
عبدالمجيد نجفي در حال حاضر چند كتاب در دست انتشار دارد كه يكي از آنها به نام «نبرد غولها» تا چند ماه آينده از طرف انتشارات آفتابگردان روانهي بازار ميشود. اين كتاب داستاني واقعگرا-فانتزي دارد. خواننده با ماجراي دختري روبهرو ميشود كه به باغ پدربزرگش رفته؛ اما ناگهان با دنبالكردن رد مورچهها و رسيدن به شكافي در دل يك درخت، پا به دنياي شخصيتهاي عجيب و غريب ميگذارد.
وقتي كلاغ كاغذي از نجفي خواست كتابهاي خوبي را كه خوانده، به نوجوانان معرفي كند، او خواندن رمانهاي انتشارات كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، بهخصوص سه كتاب «هيچكس جرئتش را ندارد» نوشتهي حميدرضا شاهآبادي، «پريانههاي ليا سند ماريس» نوشتهي طاهره ايبد و «هستي» نوشتهي فرهاد حسنزاده را توصيه كرد.
عبدالمجيد نجفي در آخر به كلاغ كاغذي گفت: «گاهي به شكل تفنني كتاب ميخوانيم و گاهي كتابخواندن به يكي از ضرورتهاي زندگيمان تبديل ميشود. همانطور كه به آب و غذا نياز داريم، از نظر ذهني هم به كتابخواندن نياز داريم. نوجواناني كه علاوه بر كتابهاي درسي، كتابهاي غيردرسي هم ميخوانند، گسترهي ذهني بازتري دارند.
لازم نيست حتماً شاعر يا نويسنده باشيد تا كتاب بخوانيد. انسانهاي كتابخوان در هر شغلي موفقترند. افراد دور از مطالعه ممكن است از نظر مدارك تحصيلي موفق باشند، اما فضاي ذهنيشان نسبت به كساني كه مطالعه ميكنند، محدودتر است و در برابر مشكلات زودتر از پادرميآيند.»