اما «سید جمال هادیان طبایی زواره» وقتی این جمله را پشت یک موتور سه چرخه جمعآوری بازیافت دید تأملی کرد و معنای این عبارت را در صورت چروکیده و بدن تکیده پیرمرد راننده، جستوجو و جرقه جمعآوری ماشین نوشتهها به ذهنش خطور کرد؛کاری که 7سال طول کشید و در خلال آن با رانندگان نشست و برخاست کرد تا روحیه آنها را بهتر بشناسد و به قول خودش بامنش اهالی بنیهندل آشنا شود. حاصل تجربه او کتابی شد به نام «اتول نامه» که حالا به چاپ چهارم رسیده است.
فرهنگ ماشین نوشتهها قدمتی بیش از یک قرن دارد و به زمان ورود خودرو به تهران برمیگردد. با مرور ماشین نوشتهها که یک مصراع، یک بیت، یک جمله، یک کلمه و گاهی مجموعهای از اعداد و حروف هستند میشود رد پای فرهنگ تهرانی را دنبال کرد؛ فرهنگی که در گذر سالها تغییر کرده اما از بین نرفته و همچنان پویاست. در اینباره با نویسنده 46 ساله کتاب اتول نامه که کتابهای نوروزنامه، کلید بهشت، آفرینش متنهای کوتاه و بر خاتم انبیا محمد صلوات را نیز در کارنامه دارد گفتوگو کردهایم.
- نخستین خودرو حدود 115 سال پیش و زمان مظفرالدین شاه به تهران وارد شد و استفاده از آن کمکم رواج پیدا کرد. فرهنگ ماشین نوشتهها چطور بین تهرانیها باب شد؟
به نظر من باید گفت فرهنگهای ورود ماشین به ایران و ماشین نوشتهها به هم وابسته است. نخستین خودرویی که وارد تهران شد همراه خود هنجارهایی آورد که یکی از آنها ماشین نوشته بود. البته پیش از آن هم پشت گاریها و پشت بعضی وسایل نقلیه هم که با اسب یا قاطر حرکت میکردند جملاتی نوشته میشد.
- یعنی ادبیات سفر در فرهنگ ما ریشهای دیرینهتر از ورود خودرو به تهران دارد؟
قبلتر از آن هم وقتی تاریخ را بررسی میکنید میبینید کاروانهایی که با اسب و شتر و قاطر حرکت میکردند همیشه ساربان اشعاری را از مکتب واسوخت یا سبک هندی که ناشی از اشعار عاشقانه یا بیوفایی معشوق بود زیرلب میخواند. پس ادبیات سفر در فرهنگ ما وجود داشت. وقتی خودرو وارد تهران شد ادبیاتی که سالها در سینهها بود کمکم به پشت خودروها منتقل شد و تا الان ادامه دارد و رانندگان را همراهی میکند.
- ردپای خرده فرهنگها را میشود در ماشین نوشتهها جستوجو کرد. بررسی این موضوع در کتاب شما چگونه انجام شده است؟
این نوع نوشتهها با حال روحی افرادی که با توجه به شغلشان مرتب در سفر هستند قرابت دارد؛ افرادی که ما به آنها میگوییم شوفر. اگر به تهران قدیم مراجعه کنیم میبینیم که بسیاری از اشعار روحوضی یا فولکوریک که مخصوص تهران بود در ماشین نوشتهها مشهود است.
یعنی خیلی از مصرعها یا ابیات اشعار فولکوریک تهران قدیم پشت ماشینها منتقل میشد. چون افرادی که آن اشعار را میگفتند لوطی مسلکانی بودند که بعد از ورود ماشین به آن علاقهمندی پیدا کردند و از یک جنس و طبقه اجتماعی هستند و ردپای آن طبقه اجتماعی و فرهنگ را در ماشین نوشتهها میبینیم. در شعر ماشین مشدی ممدلی نه بوق داره نه صندلی، این موضوع کاملاً مشهود است.
شوفرها از یک خاستگاه و از یک طبقه اجتماعی بودند که برای زندگی کردن خیلی باید تلاش میکردند و زحمت زیادی میکشیدند. همان موقع بود که خرده فرهنگ جدیدی هم از سوی شوفرها متولد شد. به واسطه این کتاب با اهالی بنیهندل نشســـت و برخــــاست کردم و آنها هم به سبک بچههـای بامرام تهران مرا تحویل گرفتند. در گذشته رانندهها را با عنوان طایفه بنیهندل صدا میزدند. از این اصطلاح که اشاره به ماشینهای هندلی قدیم دارد و کنایه از راننده بودن فرد است تا امروز هم استفاده میشود.
- به نظر میرسد در گذر تغییر و تحولات از یک قرن پیش تاکنون ماشین نوشتهها کمرنگ شده باشد.
کمرنگ نشده اما تغییر پیدا کرده. این تحولپذیری و پویایی خاصیت فرهنگ عمومی یا فولکور است؛ فرهنگی که در بطن جامعه جاری است اما نه سینماست، نه تئاتر، نه موسیقی و نه ادبیات. فرهنگ مردم کوچه و بازار است که ما هر روز با آن سر و کار داریم. این فرهنگ بیش از هر بخش دیگری از فرهنگ دچار تحول میشود و باید هم همینگونه باشد. این روزها سرعت تغییر و تحول و نیز تنوع ماشین نوشتهها بسیار بیشتر شده است.
- با توجه به اینکه تنوع ماشین نوشتهها بیشتر شده پس جا دارد در چاپهای بعدی صفحات جدید به آن اضافه شود.
درچاپ بعدی حدود 100صفحه به آن اضافه میشود شامل رد پاهای ترکیه، هندوستان و پاکستان. رانندگان و روحیات آنها هم بررسی شده است. به سراغ رانندگان خاص رفتهام. مثلاً رانندههای زن که با ماشینهای سنگین و اتوبوس کار میکنند. رانندگانی داریم که به حوزه علمیه رفتهاند و روحانی هستند اما پشت ماشین مینشینند و کار میکنند. رانندگانی که ویژگی خاص دارند؛ مثلاً کارگردان یا کلکسیونر هستند یا هنرهای خاصی دارند. در نسخه جدید بیماریهایی که مختص رانندگان است و همچنین زبان رانندگان هم بررسی شده. علاوه بر این چند صد ماشین نوشته جدید هم به آن اضافه خواهد شد.
- روایت نغز شوفران
فرض کنید رمانی با موضوع زندگی یک شوفر نوشته شده است؛ شامل داستانی نغز و جذاب از زمان تولد تا مرگ و هر آنچه در میان این دو اتفاق افتاده. داستان ستایش و نیایش پروردگار، داستان با خدا بودن و خدایی شدن، داستان عشق، داستان خنده و شادمانی و سرور، داستان پندها و اندرزها، داستان گله و شکایتها، وصال و فراق، غم و غربت و تنهایی، صداقت و بیوفایی، داستان امید و ناامیدی و هزاران داستان تلخ وشیرین و تجربههای خوب و بد بشر. حالا فرض کنید این رمان شیرین و جذاب، پاره پاره و هر سطر از آن پشت یک ماشین نوشته شده.
اتولنامه کتابی است که این سطرها را جمعآوری کرده تا با خواندنش دوباره آن روایت نغز را بخوانیم. آغازنامه، نیایش نامه، عشق نامه، طنزنامه، شورنامه، پندنامه، گله نامه و فرنگی نامه 8بخش کتاب است که نشان میدهد ماشین نوشتهها به سن راننده، نوع ماشین و محل زندگی او مرتبط است. جوانها از عشق و فراق میگویند.
موسپیدکردهها از نیایش و توکل و توسل به خدا و گاهی هم از مرگ. شوفرها برای ماشین نوشتهها گاهی از صنایعی مثل ایهام، تضاد و جناس استفاده میکنند. گاهی هم با حروف انگلیسی و شکل و اعداد بازی میکنند. اتول نامه 274 صفحهای را با نگاهی به فرهنگ عمومی بخوانید و لذت ببرید.
نظر شما