تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۸۶ - ۱۶:۳۸

رها یزدان: مهدی فخیم‌زاده کارگردانی است که مدت‌هاست روی مجموعه‌های تلویزیونی متمرکز شده و بعد از ساخت فیلم‌های پرفروشی مانند «همسر»، از سینما فاصله گرفته است.

تازه‌ترین اثر او - بی صدا فریاد کن - چهارشنبه‌شب‌ها از شبکه2 پخش می‌شود و با قصه پلیسی‌ای که روایت می‌کند، میان همه مجموعه‌های شبکه‌های دیگر متفاوت جلوه می‌کند؛ به‌خصوص که او از بازیگری همچون فریبا کوثری استفاده کرده که نقشی متفاوت با مجموعه معصومیت از‌دست‌رفته دارد و چهره‌ای تازه به او بخشیده. بی‌صدا فریاد کن با اتکا به قصه و بازیگران‌اش، توانسته نظر تماشاگران را جلب کند. اگر می‌خواهید از این مجموعه بیشتر بدانید، این گزارش را بخوانید.

چه کسی فکر می‌کرد درست در روزهایی که همه تازه درگیر ماجرای قرص‌های روانگردان بودند، نسخه‌های تقلبی آن، جوان‌ها را زودتر به کام مرگ بکشاند؛ قرص‌هایی که یکباره مرگ را نزدیک می‌کند؟ اما اینها آرام آرام رخ داد؛ اتفاقی که همه را شوکه کرد و حساسیت هنرمندان را برانگیخت.

آن روزها فخیم‌زاده در حال تحقیق درباره قرص‌های روانگردان بود که با مسئله جدیدی آشنا شد؛ از مدت‌ها قبل درباره قرص‌های اکس و روانگردان و این‌جور چیزها صحبت‌هایی شنیده بودم. طبق تحقیقاتی هم که از طریق بچه‌های ناجا انجام دادم، متوجه شدم که این مسئله دارد شکل اپیدمی به خودش می‌گیرد. آن زمان فهمیدم که استفاده از آن بین جوان‌ها خیلی رایج است و همین مرا وحشت‌زده کرد. حس کردم این قرص‌ها با توجه به بازاری که پیدا کرده، به زودی نوع تقلبی‌اش هم وارد می‌شود اما وقتی کار ساخت را شروع کردیم، در مطبوعات خواندم که نوع تقلبی آن هم با عنوان برنج وارد بازار شده که بعد از مصرف، شخص را از پا درمی‌آورد.

و این شروعی بود برای فخیم‌زاده تا در سریال بی‌صدا فریاد کن به این مضمون بپردازد؛ در بی صدا فریاد کن، من به افرادی پرداخته‌ام که به ساخت و تولید این قرص‌ها دست می‌زدند ولی خودشان نمی‌دانستند که این کار آنها مرگبار است. این اتفاقی بود که می‌توانست کشمکش خوبی به وجود بیاورد.». فخیم‌زاده همان زمان با مشورت نیروی انتظامی کار را شروع کرد. اگرچه او برای روایت قصه‌اش، ایده تازه‌ای داشت؛ در سینما برای ایجاد درام و کشمکش 2 جناح کافی است؛ یعنی جناح خیر و جناح شر اما تجربه من در سریال‌سازی روی این نکته صحه گذاشته که این دو کافی نیستند و باید قصه توسط 3 جناح پیش برود تا مجموعه، جذابیت و کشش خوبی پیدا کند.

همین هم باعث می‌شود که خانواده غلام وارد ماجرا می‌شوند. بی‌صدا فریاد کن قصه تعقیب گروهی از سازندگان قرص‌های روانگردان توسط نیروی انتظامی است که با ورود غلام- با بازی مهدی فخیم‌زاده- خانواده او هم درگیر ماجرا می‌شوند؛ در خواب و بیدار جناح پلیس را داشتیم و 2 جناح دیگر- اصغر کپک و ناتاشا- بودند. در «حس سوم» هم همین‌طور بود. در بی‌صدا فریاد کن هم از همین فرمول استفاده کرده‌ام؛ خانواده غلام ناخواسته و بر حسب اشتباه، وارد ماجرا می‌شوند و به شکل هم‌عرض قصه را جلو می‌برند. دقت کرده‌ام که تماشاگر حس نکند که اینها بی‌دلیل به هم چسبیده‌اند.

فرار از نقش‌های قبلی

فریبا کوثری در این مجموعه نقش همسر غلام را بازی می‌کند که حوادث مختلف، او را هم درگیر ماجرای قرص‌های روانگردان می‌کند. او درباره نقش‌اش می‌گوید: «معتقد هستم که یک بازیگر نباید در قالب‌های خاص جابیفتد. متاسفانه در کار ما بعد از یک مدت، چیزهایی عادی و معمول می‌شود. خودم از نقش آذر در این سریال خوشم می‌آید چون هم از من فاصله گرفته و هم از نقش ماریای نصرانی در معصومیت از دست رفته. چند وقت پیش که داشتم سریال را می‌دیدم، حس کردم که چقدر آذر، زن عامی و خوبی از کار درآمده است.

فریبا کوثری انتخاب اول مهدی فخیم‌زاده بوده؛ به‌خصوص که این بار فخیم‌زاده می‌خواسته ماجرا در بستری خانوادگی روایت شود. اگرچه قصه حالا کمی مردانه‌تر شده است. کوثری می‌گوید: قصه از این به بعد به سمت پلیسی و مردانه شدن می‌رود؛ اگرچه هنوز هم جیغ و داد آذر را داریم. قصه آرام آرام از فضای خانوادگی فاصله می‌گیرد و بخش پلیسی حرف اصلی را می‌زند. آذر هم بالطبع سعی می‌کند خودش را کمتر وارد معرکه کند.

اما نقش غلام هنوز هم پررنگ است؛ نقشی که فخیم‌زاده آن را بازی می‌کند. او می‌گوید: هم در این مجموعه و هم در حس سوم از اول قرار بود من این نقش‌ها را بازی کنم؛ به دلیل اینکه خوب می‌دانستم چطور باید آن را بیافرینم. الان هم فکر می‌کنم که نقش غلام خوب از آب درآمده. ما درحال‌حاضر، جذابیت زیادی در کارهایمان نداریم پس باید 2 عامل را درنظر بگیریم؛ اول درام و دیگری بازی‌ها؛ یعنی شخصیت‌هایی خلق کنی که برای مخاطب جذاب باشند و بازیگرانی که بتوانند این شخصیت‌ها را دربیاورند؛ درنتیجه سعی می‌کنم از همان ابتدا  که فیلمنامه را می‌نویسم، کاراکترهایم ازنظر هویت، پیش‌زمینه و وضعیت روانی و دیدگاه، کاملا شناخته‌شده باشند؛ البته حساسیت‌ام درمورد نقش‌های فرعی بیشتر است؛ حتی برای نقش‌های فرعی خیلی از مواقع از هنرپیشه‌های مطرح استفاده کرده‌ام چون معتقدم نقش فرعی به کار جان می‌دهد.

پلیس زن

فخیم‌زاده جزو معدود کارگردان‌هایی است که در فیلم‌ها و سریال‌هایش از پلیس زن استفاده کرده و اصلا بعد از کارهای او بوده که در سریال‌های دیگر هم آنها همانند پلیس مرد حاضر شده‌اند. خود او ماجرا را به سال‌ها قبل نسبت می‌دهد؛ من برای اولین‌بار در سال 73 در فیلم همسر از پلیس زن استفاده کردم. این کار 2 وجه دارد؛ یک وجه دراماتیک و دیگری نگاهی که به زن و جامعه خود داریم. در فیلم همسر قهرمان قصه - که درگیر یک ماجرای اختلاس بود - یک خانم بود.

برای روشن‌شدن مسئله پای پلیس باید به میان می‌آمد و به نظرم درست نبود که پلیس مرد این‌قدر ارتباط داشته باشد. درنتیجه، پلیس زن را وارد قضیه کردم و دیدم که خوب است پلیس زن را از این به بعد در فیلم‌ها و سریال‌هایمان وارد کنیم. اما حالا سال‌ها گذشته. در خواب و بیدار هم از این ایده استفاده کردم. پلیس مجموعه بی‌صدا فریادکن هم کاملا حقیقی است و به‌نظرم موردتوجه قرار گرفته است.

پایان ماجرا

حالا که آرام آرام به بخش‌های پایانی مجموعه نزدیک می‌شویم، راحت‌تر می‌توانیم درباره آن قضاوت کنیم اما خود عوامل هم راحت‌تر می‌توانند درباره کارشان نظر بدهند؛ فریبا کوثری می‌گوید: «خیلی‌ها به طرق مختلف به موضوع قرص اکس و مواد مخدر پرداخته‌اند؛ یکی به زبان طنز، یکی به زبان درام، یک به زبان مستند و... نوع پرداخت آقای فخیم‌زاده به مسائل مختلف معمولا طنز است.

یک طنز اجتماعی که در این کار هم فکر می‌کنم جواب بدهد؛ ضمن اینکه من شخصا به آثار آقای فخیم‌زاده- به خاطر ژانر پلیسی آنها- علاقه دارم و امیدوارم این کارشان هم مثل دیگر آثارشان خوب از آب دربیاید». فخیم‌زاده هم معتقد است: من از سال‌های اولی که تئاتر کار می‌کردم، دوست نداشتم کاری بسازم که دل مخاطب را به هم بزند و همیشه سعی کردم ارتباطم را با مخاطب عام حفظ کنم. همیشه خواسته‌ام فیلمی بسازم که خصلت‌های حرفه‌ای داشته باشد و با مخاطب عام ارتباط برقرار کند؛ البته نه به هر قیمتی بلکه با ساختار مناسب. بی‌صدافریادکن هم با چنین منطقی ساخته شده و امیدوارم موردتوجه قرار بگیرد.

برچسب‌ها