به گزارش همشهري آنلاين به نقل از گاردين، ارزش شركت اپل چند روز پيش در بازار سهام نيويورك از مرز يك تريليون دلار گذشت و اگر نرخ تورم را در نظر بگيريم، نخستين هم نيست اما در عين حال اولين شركت غيرنفتي است كه به چنين عظمتي دست مييابد. واقعيت شگفتانگيزتر درباره اپل و دارايي هزار ميليارد دلاري آن تعداد كارمندان است كه يكچهارم تعداد كاركنان پتروچاينا، غول نفتي چين و احتمالا بزرگترين شركت دنياست.
اگر اين دو واقعيت را كنار هم بگذاريم، به اين نتيجه درباره سمت و سوي اقتصاد ديجيتالي ميرسيم: آدمهاي كمتر پول بيشتر توليد ميكنند. گرچه هنوز براي پيشبيني سرنوشت نهايي غول بزرگ دنياي ديجيتال خيلي زود است. همانطور كه كمتر كسي ميتوانست در 1918 تمام پيامدهاي احتمالي اقتصاد نفتي را پيشبيني كند. در زير و رو شدن صنعت حمل و نقل با استفاده از نفت ترديدي وجود نداشت اما آن زمان هيچكس نميتوانست درباره تاثير انقلابي پلاستيك در زندگي مردم حرفي بزند.
انقلاب نفت بر سرعت كوچك شدن ابعاد اجسامي چون كشتيها و قطارهاي بخار افزود؛ دنيايي كه از قرن 19 به واسطه استفاده از زغال سنگ سر و شكل گرفته بود. سفرهاي هوايي و حمل و نقل موتوري بر اقتصاد دوران صلح تاثير گذاشت و ابزارهاي جنگافروزي را عوض كرد. آنها با از بين بردن مفهوم فاصله و اينكه ديگر جايي وجود ندارد كه در دسترس نباشد، درك ما را از دنياي واقعي دگرگون كردند.
يك قرن پس از پيدايش نفت و تاثيري كه بر زندگي و دنياي مردم گذاشت، حالا به نظر ميرسد انقلاب ديجيتالي هم در حال دگرگون كردن جهان و از بين بردن فاصلههاي اجتماعي به همان شيوه است. هر چند فاصله اجتماعي با نزديكي اجتماعي جايگزين نشده و ما در عوض به يك نزديكي فرسايشي و عذابآور با بيگانگان در گوشه و كنار جهان رسيدهايم. در دنياي شبكههاي اجتماعي، همه ما با هم چهره به چهره شدهايم.
اپل از اين انقلاب در دو سويه متناقض سود برده است؛ اين همان شركتي است كه گوشيهاي هوشمند را ابداع كرد؛ ابزاري كه بدون آن و بدون نمايشگرهاي سيريناپذيرش تصور كردن صحنه شبكههاي اجتماعي امروزي بسيار سخت و در مواردي ناممكن است. از اين رو، اپل به نوعي مسئول شرايط امروز ما در سردرگمي و تحريكپذيري مغشوشي است كه همه چيز در آن شورانگيز است و در عين حال هيچ چي در آن واقعا مهم نيست.
نكته جالب و عجيب در اين ميان، رويكرد غولهاي سيليكون ولي (مركز انقلاب ديجيتال آمريكا) نسبت به گوشيهاي هوشمند است. همانقدر كه آنها ميكوشند فرزندان خود را از پيامدهاي منفي كار با اين ابزار ديجيتال دور نگه دارند، در تلاش هستند آمار فروش گوشيهاي هوشمند را به ديگران در گوشه و كنار دنيا بيشتر و بيشتر كنند. البته گوشيهاي اپل امكاني در اختيار كاربران ميگذارد كه در برخي سايتها كمتر حضور داشته باشند و آگهيهاي تبليغاتي را آسانتر فيلتر كنند.
اين رويكرد اپل به عنوان بزرگترين و ارزشمندترين توليدكننده گوشيهاي هوشمند در تقابل با سياستهاي ديگر غولهاي بزرگ دنياي فناوري از جمله سايتهاي گوگل و فيسبوك است كه بخشي بسيار بزرگ از درآمد خود را از آگهيهاي تبليغاتي تامين ميكنند. اين نگاه مثالي است از كاربرپسند بودن ابزارهاي اپل كه از پايهها و بنيانهاي اساسي داراييهاي آن است و گاهي در دنياي بيرون اصلا به چشم نميآيد.
همانطور كه هر خودرو نشانهاي از شخصيت دارنده آن است، گوشيها و ديگر ابزارهاي ديجيتالي شركت اپل هم به عنوان روايتكننده داستان كاربران به فروش ميرسند؛ كسي كه متفاوت ميانديشد و طبعا براي نشان دادن اين تفاوت بيشتر هزينه ميكند. يكي از مهمترين دلايل پرسود بودن غولآساي اپل اين است كه آنها درست همان چيزي را ميسازند كه مردم ميخواهند و براي خريدن آن بيرون ميروند.
روند نزول اقتصاد مبتني بر نفت پيرامون ما آشكار شده و نشانههاي دگرگونيهاي كنترلناپذير اقليمي غيرقابلانكار است. شهرها زير بار ترافيكهاي آلودهكننده مرگبار خفه ميشوند و پلاستيك برگرفته از نفت دنيا را به كام خود ميكشد. ثروت ناشي از نفت همه كشورها را به نابودي كشانده و در اين ميان تا امروز آنچه بيخطرتر و خوشخيمتر به نظر ميرسد، انقلاب ديجيتالي است اما ديوار بلند بياعتمادي ناشي از شبكههاي اجتماعي و سوءاستفاده از آن شايد يك روز همان بلايي را سر بشر بياورد كه امروز آلودگيهاي ناشي از نفت آورده است.