رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران در گفتوگو با ایسنا، درباره تعطیلی کتابفروشیها و طرحهای حمایتی این نهاد برای جلوگیری از تعطیلی آنها، اظهار کرد: موجی از رکود و تعطیلی کتابفروشیها را هدف گرفته است. این موضوع ما را ناگزیر کرد که بر اساس بررسی این کتابفروشیها، آنها را به سه دسته تقسیم کنیم؛ کتابفروشیهای محلی، کتابفروشیهای مستقل و کوچک و کافه کتابفروشیها. رسته کتابفروشیهای محلی که اغلب قدیمیاند برای اینکه بتوانند سرپا بایستند و به فعالیت خود ادامه بدهند، در کنار کتاب به فروش لوازم تحریر میپردازند. طبق قانون نظام صنفی باید به آنها اخطار داده شود و سپس پلمب شوند. اما سیاستی که در ارتباط با این دسته از کتابفروشیها در نظر گرفتیم این است که اگر دو قفسه کتاب هم دارند، باز امکانی برای محله است و با تعطیل کردن آنها این امکان را از مردم محله سلب نکنیم.
او افزود: دسته دوم کتابفروشیهای مستقل و کوچکی هستند که عمدتا در راسته کتابفروشیها (انقلاب و کریمخان) مستقرند که بررسیهای ما نشان میدهد ظرف چند سال گذشته فروش آنها به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا کرده است و گاهی این کتابفروشیها تعطیل شدهاند. کتابفروشی معینی در آن منطقه اگر روزی یک و نیم میلیون فروش داشته باشد، به نظر خوب است؛ این در حالی است که در سه چهار سال گذشته درآمد آنها دوبرابر حالا بود.
آموزگار در ادامه گفت: دسته سوم، کتابفروشیهایی هستند که در شمال تهران مشغول کارند و تعداد آنها رو به افزایش است. اتفاقا با فروش بالای آنها مواجه هستیم که این موضوع تصویری را از سرانه مطالعه در شهر تهران و خرید کتاب در این منطقه نشان میدهد. البته اغلب آنها کافهکتابفروشی هستند. آنها همچنین لوازمتحریر هم میفروشند که در مجموع شرایط جذابتری را ایجاد کرده است. بیشتر درآمد این کتابفروشیها از بخش کافه به دست میآید. درآمد بخش کافه بیشتر از بخش کتاب است. بررسیهای ما نشان میدهد هرچقدر فروش در راستههای کتابفروشی افت میکند ما با افزایش فروش و رونق این کتابفروشیها روبهرو هستیم. حتی تقاضاهای جدیدی برای تأسیس این نوع کتابفروشیها به دست ما میرسد.
او درباره وضعیت این کافهکتابفروشیها توضیح داد: ما ایجاد کافهکتابفروشیها را کماکان در اتاق اصناف وزارت صنعت، معدن و تجارت پیگیری میکنیم و امیدواریم به زودی به نتیجه برسد. وزارت صنعت و معدن مشغول بررسی کارشناسانه آنهاست و پس از تصویب برای تصمیمگیری به هیأت نظارت ارسال میشود. نکته قابل توجهی که وجود دارد این است که استان البرز که چسبیده به تهران است، آییننامه کافهکتابفروشیها را تدوین، تصویب و ابلاغ کرده اما وضعیت کافهکتابها در تهران حکایت یک بام و دو هواست.
رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران درباره طرحهای حمایتی این اتحادیه از کتابفروشیها بیان کرد: ما به استناد مصوبه شورای سوم اسلامی شهر تهران در سال ۹۱ که به عنوان کاربری فرهنگی معروف شده میخواهیم از فضاهای مسکونی برای ایجاد کتابفروشیها استفاده کنیم. مقررات نظام صنفی ضوابطی را برای ایجاد مکان تجاری تعریف کرده است که ما بر اساس آن به مکانهایی که دارای کاربری اداری بودند، جواز کتابفروشی میدادیم. اما در مصوبه دیگری؛ بند ج ماده ۹۲ قانون پنجساله توسعه ششم، شهرداریها مکلف شدند اجازه استفاده از فضاهای مسکونی برای ایجاد دفاتر نشر و کتابفروشیها را بدهند. آییننامه مربوطه در دست تدوین است که بحث کاربری فرهنگی برای مکان مسکونی به ویژه تعرفههای ویژه فرهنگی برای آب، برق و گاز مطرح میشود. ما منتظریم وضعیت این مورد نیز روشن شود.
او در ادامه خاطرنشان کرد: مصوبه اخیر به ما این امکان و اجازه را میدهد برای ایجاد کتابفروشیها در واحدهای مسکونی اقدام کنیم. اگر این کار اجرایی شود هزینههای ایجاد کتابفروشیها در راسته انقلاب و کریمخان کاهش پیدا میکند و افراد میتوانند با قیمت کمتری مبادرت به ایجاد کتابفروشیها کنند. فکر میکنم این سیاستها ما را به نقطهای برساند که امیدواریهایمان برای بقای کتابفروشیها در این مناطق و بهبود کسب و کارشان را افزایش دهد.
این فعال حوزه نشر همچنین درباره صدور مجوزهای بیرویه نشر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی که تعداد بسیاری از ناشران فعالیتی ندارند، اظهار کرد: ۱۵ هزار پروانه نشر در وزارت ارشاد صادر شده که چیزی حدود ۱۰هزار نفر از دارندگان این پروانه کتابی منتشر نمیکنند. از این تعداد چیزی حدود ۶۰۰ ناشر عضو اتحادیه ناشران هستند که در حوزه نشر فعالاند. در تهران هیأت رسیدگی به تخلفات ناشران فعال است، که در این هیأت پروندههای بسیاری به دستمان میرسد که از ناشران شکایت دارند. مثلا ناشری علیرغم دریافت هزینه نشر کتاب از پدیدآورنده، کتاب را چاپ نکرده است.
او با بیان اینکه اتحادیه ناشران به صدور مجوزهای بیرویه ارشاد اعتراض دارد، گفت: ما باید ابتدا وزارت ارشاد را متقاعد کنیم که نسبت به لغو پروانه کسب ناشرانی که به هیچ عنوان کتاب چاپ نمیکنند اقدام کند. گام بعدی ما این است که مناسبات قراردادی میان مولفان و ناشران را بهبود بخشیم و این مناسبات قراردادی به صورت دقیقتری تعریف شوند و جنبههای مختلف آنها در نظر گرفته شود. ما در این مورد دغدغههای بسیاری داریم و شکایات بسیاری در این زمینه دریافت میکنیم. ما باید به سمتی برویم که این اختلافها را به حداقل برسانیم تا سوءاستفاده از این قراردادها را کاهش بدهیم. همچنین میخواهیم صدور پروانه نشر و تمدید آن منوط به عضویت در اتحادیه ناشران باشد. اما اینها به تنهایی کافی نیست.
رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران با اشاره به تبلیغات نشر کتاب، گفت: گاهی در صفحه نیازمندیها تبلیغات اینچنینی میبینید که «خاطرات شما را چاپ میکنیم با حداقل قیمت» یا «پایاننامه شما را کتاب میکنیم حتی در یک نسخه»؛ اینها نشان میدهد که نشر ما با آسیبهای جدی مواجه است و باید نسبت به رفع آنها اقدام کنیم. همه ناشران فعال نسبت به این موضوع دغدغه دارند. نشر ما باید چهره واقعی خود را نشان بدهد. تعداد ناشران اینچنینی در اتحادیه زیاد نیست اما بیرون از آن تعدادشان بسیار است. ضوابط صدور پروانه نشر پاسخگوی شرایط فعلی جامعه ما نیست.
او سپس با بیان اینکه امیدوایم به نقطهای برسیم که از یارانه دولتی بینیاز شویم و وضعیتی را ایجاد کنیم که تأسیس کتابفروشیها با هزینه کمتری ممکن شود، اظهار کرد: این موضوع یکی از آرزوها است. اضافه کردن کتابفروشی به مشاغل موضوع بند ۲۴ ماده ۵5 قانون شهرداری این امکان را به ما میدهد که در اماکن دارای کاربری مسکونی کتابفروشی دایر شود.
آموزگار متذکر شد: برای ارتقای نشر، رعایت حقوق مولف باید در کشورمان جدی گرفته شود و کسی نباید آزادانه کتاب دیگران را چاپ کند و به فروش برساند. باید آگاهی لازم در مردم ایجاد شود که به این نکته توجه کنند تا کتابی را که به صورت غیرقانونی منتشر میشود خریداری نکنند. و دیگر اینکه نشر کتاب به جغرافیای ایران محدود نشود. باید به بازار جهانی توجه داشت و قواعد حضور در بازار را فراگرفت و آنها را اجرا کرد. در این صورت ناشران میتوانند کتابهای خود را در کشورهای دیگر عرضه کنند و از این طریق درآمد موثری کسب کنند.
رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان استان تهران درباره کاهش وابستگیها به یارانه دریافتی از دولت که این یارانه در طرحهایی مانند عیدانه یا تابستانه کتاب هم وجود دارد و او پیشتر مصرف یارانه خریدار از کتابفروشیها را مفید دانسته بود، توضیح داد: باید عقبه این ماجرا را در نظر بگیریم. نباید به صورت مجرد و انتزاعی به این قضیه نگاه کنیم. این نکته را در نظر بگیرید که این یارانه برای خریدار است نه برای کتابفروشی، هرچند که ارشاد این مبلغ را به دست کتابفروشیها میدهد؛ در واقع پولی که ارشاد به آنها میدهد مبلغی است که کتابفروش از خریدار هنگام فروش کتاب دریافت نکرده است. و این نکته را در نظر بگیرید، پولی که برای این طرحها در نظر گرفته میشود برای استفاده در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران و نمایشگاههای استانی کتاب بوده است که این یارانهها آسیبهای بسیار جدی داشت و فرصت فروش را از کتابفروشیها سلب میکرد. اگر یارانه را از نمایشگاهها به سمت کتابفروشیها سوق بدهیم در واقع فرصت فروش را به کتابفروشی برمیگردانیم.
او با تأکید بر اینکه نقدهای واردشده به این طرحها منصفانه نیست، گفت: یارانه از محلی که درست استفاده نمیشد به محل درستش سوق داده شده است. در طرحهای فصلی مطمئن هستیم که ۸۰ درصد کتاب را میخرند اما در نمایشگاهها نمیتوانیم این اطمینان را داشته باشیم. البته طرحهای فصلی هم نقصهای بسیاری دارد، مثلا اینکه پول کتابفروشیها چند ماه بعد پرداخت میشود که این موضوع کتابفروشیها را نسبت به اجرای این طرح بی انگیزه میکند.