اعتمادالسلطنه در مراتالبلدان آورده است: «خندق دور بارو به رملزار اتصال یافت و چون خاک خندق برای ساختن قلعه و برج کفایت نکرد از 2 چال خاک برداشتند: چال میدان و چال حصار. از همان وقت این دو محل به این دو اسم موسوم شدند.» گودهای معروف تهران نتیجه خاکبرداری برای تهیه و ساخت خشت و آجر بودند.
مثل گودهای عربها، انوری، رسولی، سید حسین موشی، فاطمه گنج بخش، حسن فخار، شیخ علی و حاج رضا ثقفی. چاله خرگوشی، چاله سیلابی، چاله میدان، چاله حصار و چاله هرز هم به همین دلیل به وجود آمدند. به کسی که کوره خشتزنی یا کوره آجرپزی داشت فخار میگفتند. آجرهای قزاقی و نظامی برای فرش کردن کف حیاط و دیوارها به کار میرفت.
آجر ختایی هم برای ساخت کلاغ پر دیوار استفاده میشد. البته امروز دیگر کلاغ پر به کار نمیرود و به جای آن با میلگرد حصار دور خانه را میسازند تا از دزد و دید مصون باشد. آجرهای بهمنی، جوشی و فشاری هم بعدها در کورهها پخته شد. کورههایی که بیشتر در جنوب غربی تهران و سمت شهرری قرار داشتند.
خشت از گل خام به عمل میآمد. خشتزن بعد از ورز دادن گل و لگدمالی آن، ملات آب و خاک را در گوشهای کپه میکرد و با گذاشتن قالب خشت روی زمین، مقداری از گل را در قالب میگذاشت و آن را با دست فشار میداد و با یک تکه تخته روی آن را صاف میکرد و جلو آفتاب میگذاشت تا خشک شود. البته قبل از قالب زدن قدری خاک زیر قالب خشت میپاشید تا گل خشت تازه به زمین نچسبد.